[پولاد امین] سال گذشته وقتی جنبش «میتو» در هالیوود زلزلهای به قدرت 9 ریشتر بر پا کرده بود و ستارگان تابناک دنیای سینما و موسیقی تجربههای آزار و تجاوزهای دوران کاریشان را روایت میکردند، کمتر کسی تصور میکرد این موج تنها یکسال بعد در ایران نیز سونامی خواهد شد و دنیای هنر ما را هم ویران خواهد کرد. اما این اتفاق افتاده و با وجود محدودیتهایی که فرهنگ و عرف پردهپوش ما بر زنان تحمیل میکند، این روزها در فضای مجازی شاهد پستها و توییتهای زنان و دختران بسیاری هستیم که از تجربیات تلخ خود نوشتهاند و سوءاستفادهها و آزارهایی را که در طول زندگیشان دیدهاند، برملا کردهاند. داستانهایی دردناک که حداقل دستاوردشان میتواند دستگیری کسی باشد که اتهامات زیادی از سوی دانشجویان هنر به او وارد آمد و در همان روزهای اول ماجرا هم دستگیر شد.این داستان میتوانست یک جریان اجتماعی بیارتباط با هنر و دنیای ستارگان و سلبریتیهای نهچندان پرشمار این وادی باشد؛ اما وقتی سیل توییتهایی که در آغاز قربانیان صاحبنامی نداشت و افشاگران هم بیشتر ترجیح میدادند با نام ناشناس روایت خود را بیان کنند، به سمت چند چهره سرشناس وادی هنر تغییر مسیر داد و عدهای از بزرگان هنر ایران با اتهاماتی باورنکردنی مواجه شدند،
زلزله بزرگی که در فضای هنر و سینما ایجاد شده، از توییت یکی از خبرنگاران عرصه هنرهای تجسمی آغاز شد. این خبرنگار با روایت داستانی که ادعا میکرد، 14سال پیش به وقوع پیوسته. نام یکی از بزرگان نقاشی ایران را هم وسط کشید و او را به آزار جنسی متهم کرد. این متهم، نقاش، گرافیست، نویسنده، منتقد فیلم و تصویرگر کتاب بود که اتهاماتی که به او وارد آمد، ابعاد افشاگریهای ادعایی را بسیار فراتر برد.این نقاش و گرافیست برجسته البته در آغاز واکنشی به این اتهام نشان نداد، اما بعد از اینکه در همان ساعات اول ابعاد ماجرا از حد تصور فراتر رفت و علاوه بر واکنش گسترده کاربران فضای مجازی به این ادعا، تعداد قابل توجهی از کاربران بینام هم که خود را شاگردان او میخواندند، شروع به انتشار تجربیات مشابهی کردند، مجبور به پاسخگویی شد: ابتدا یکی از اهالی رسانه به نقل از اعضای خانواده او عنوان کرد که او کلیه اتهامات جنسی را که علیه او مطرح شده، شدیدا تکذیب میکند و بعد از ساعاتی هم یک خبرنگار هنری ادعا کرد که این هنرمند با ارسال ایمیلهایی به برخی دبیران خبرگزاریها خواستار انتشار بیانیهاش در تکذیب کلیه اتهامات تجاوز و آزار جنسی شده است.
سیل هنری
بعدتر در فاصله کوتاهی نام هنرمندان دیگری نیز به فهرست متهمان افزوده شد، که در این میان میتوان به یکی از شناختهشده ترین فیلمسازان این سرزمین در مجامع بینالمللی، یکی از سینماگران پر حاشیه سالهای اخیر، دو تن از بزرگترین ستارگان سینمای ایران و حتی چند مجری تلویزیون و خواننده و موزیسین اشاره کرد که داستانهایی دربارهشان منتشر شد.
دفاع متهمان
مهم اینکه تاکنون تقریبا هیچکدام از این چهرهها عکسالعملی به اتهامات وارده نشان ندادهاند. البته یکی از متهمین در ویدیویی که منتشر کرده، ضمن اشاره به اینکه این اتهامها بر اعتبارش اثر میگذارد و او کاری از دستش برنمیآید، تمام اتهامات را «شایعه» خوانده و گفته آنها را «قویا» رد میکند. آ.الف، اما با بیانیهای مفصلتر به پاسخگویی درباره این ماجرا پرداخته و اتهامات واردشده را کذب نامیده است. او در این پیام اینستاگرامی آورده: «در روزهای اخیر اتهامات کذبی علیه من مطرح و پخش شده است. صراحتا این اتهامات و عناوین نادرستی که بیپروا به من نسبت داده شده، رد میکنم. اخیرا خانمی ادعایی مربوط به ۱۴سال پیش را مطرح کردهاند. من قطعا خودم را انسان کاملی نمیدانم، اما این ادعای ناروا را قویا رد میکنم. در زندگی شخصی و اجتماعیام هرگز خواستهای به کسی تحمیل نکردهام، چون جزئی از رفتار و روشم نبوده است. باید تأکید کنم که هر نوع تحمیل جنسی را اکیدا محکوم میکنم، مخصوصا در دورانی که انسان معاصر و بهویژه زنان با امید و سرسختی به جستوجوی معنای خود، برخاسته است. از این جنبش ضروری زنان معاصر بیدریغ حمایت میکنم، و به خواستههای آنها احترام میگذارم. اما ادعاهای بیپایه و بیاساس، زمینه سوءاستفاده از جنبشهای برحق را فراهم میکنند و عدالتخواهی را برای زنانی که قربانی تعرض هستند، با چالش مواجه خواهند کرد». به گزارش انصافنیوز احمد کیارستمی فرزند عباس کیارستمی نیز با انتشار متن ایمیلی که مانیا اکبری یکماه پیش از مرگ عباس کیارستمی به او فرستاده؛ مینویسد که «این تنها یکی از دهها ایمیل دوستانهای است که او در طول سالها برای کیارستمی فرستاده است. اینکه در این فاصله چهارساله چه اتفاقی افتاده که موضع خانم فیلمساز دچار تغییر ۱۸۰ درجهای شده و بر ما پوشیده است، اما اظهارات ضد و نقیص او چیز جدیدی نیست».
عکسالعمل مخاطبان
حالا درشرایطی که بسیاری از ادعاها راستیآزمایی نشده، نظرات مختلفی درباره این کمپین ابراز شده است. عکسالعملهای گستردهای که در فضای مجازی در مورد این اتهامات شاهدیم، حاوی دو جهت اصلی است؛ عدهای با همدلی با قربانیان این ماجرا مصرانه خواهان مجازات نامهایی هستند و حتی پیشنهاد میدهند درصورتی که به دلیل کمبود مدارک و شواهد قانون موفق به مجازات متهمان نشود، کاربران فضای مجازی باید با بایکوت صفحات و البته آثار هنرمندانی که متهم شدهاند، آنها را مجازات کنند. عده زیادی نیز در این میان هستند که عقیده دارند این اتهاماتی که به شماری از هنرمندان وارد آمده، یک جریان اصیل و صادقانه نبوده و باید اهدافی را که پس و پشت شماری از این پستها و توییتها وجود دارد، درک کرد و بعد به ماجرا عکسالعمل نشان داد. به باور این عده، اینکه اغلب کسانی که مورد اتهام قرار گرفتهاند، چهرههای هنری منتسب به جریان روشنفکری هستند، خود به خود میتواند تا حد زیادی ریشه ماجراها را روشن کند. در حقیقت این عده موج افشاگریهای موجود علیه چهرههای روشنفکری را بخشی از یک پروژه مهم در بدنامکردن شماری از هنرمندان منتقد میدانند- و بهخصوص در مورد فیلمسازی چون ج.پ معتقدند که این اتهامات شبیه نوعی تسویهحساب شخصی و سیاسی است. برای همین هم هست که ذیل هشتگ نام این سینماگر بیش از اینکه توییتهایی درباره اتهامات بالا بیاید، مدام با توییتها و پستهایی مواجه میشویم که خواهان روشنشدن موضوع هستند: «داستان دیگه داره به دروغ و تسویهحسابای سیاسی میرسه. اصلا و تحت هیچ شرایطی نمیتونم این داستانو راجع به آن فیلمساز باور کنم»، یا: «داستانی که روایت شده، اصلا با شخصیت او جور درنمیاد. اصلا شخصیت طرف هیچی، روایت تعریفشده بیشتر به داستانهای ضعیف اروتیک میمونه تا یک افشاگری! چند تا گاف هم توی داستان وجود داره که بامزهس. اینطوری روایت افرادی که واقعا مورد آزار قرار گرفتن، بیاعتبار میشه».در این بین البته داستانهای دیگر هم با تردیدها و پرسشهایی مواجه شدهاند؛ ازجمله داستانهایی که درباره دو تن از ستارگان محبوب سینما روایت شده؛ که حتی از سوی تندروترین کاربرانی هم که خواهان شدیدترین برخوردها با متهمان هستند، جدی گرفته نشدهاند.در کل؛ اگر هم ثابت نشود که اهداف این ادعاها همگی ریشه در جایی دیگر، سوای عدالتخواهی و افشاگری صادقانه دارد؛ اما همین که اتهامزنندگان در سایه و تاریکی هنرمندانی را که زیر نور پروژکتورها ایستادهاند، مورد هدف قرار میدهند، جایگاه نمادین این دو طیف را به خوبی به معرض نمایش میگذارد. انگار عدهای سیبل شدهاند تا شماری دیگر خود را نشان دهند و خود زیر همان پروژکتورها بیایند.
فرجام ماجرا
در هالیوود پرونده آزارها درنهایت با حکم ۲۳سال زندان برای تهیهکننده مقتدر، هاروی وینستاین به فرجام رسید و البته عده پرشماری نیز با بایکوت مواجه شدند. نمونه مشخص وودی آلن است که نهتنها فیلم آخرش اکران نشد، بلکه حتی ناشر کتاب زندگینامهاش هم از توزیع کتاب خودداری کرد. کوین اسپیسی نیز با بایکوت و شکست فیلمهای آخرش مواجه شد- با اینکه درنهایت اعلام شد اتهامی که به او بسته شده بود، پایه و اساس نداشته و اهداف و اغراض دیگری پشت آنها بوده است.کمپین اینجایی «میتو» اما یک تفاوت عمده با کمپین مادرش دارد: در افشاگریهای هالیوود بیشتر کسانی که ادعا میکردند مورد آزار قرار گرفتهاند، چهرههای شناختهشدهای مانند گوئینت پالترو، آنجلینا جولی، اوما تورمن، آسیا آرجنتو و بیشمار بازیگر و ستاره دیگر بودند که اتهاماتی به هاروی واینستاین، تهیهکننده بزرگ هالیوود وارد آوردند و بعد هم تجربیات خود را از سینماگرانی دیگر چون وودی آلن، کوین اسپیسی و هریسون فورد منتشر کردند. اما در «میتو»ی وطنی اغلب کسانی که به چهرههای نامدار اتهام میزنند، اکانتهای ناشناسی هستند که همین هم هست که شائبههایی را در مورد اهداف این حرکت ایجاد کرده است.
اولین پسلرزه
در شرایطی که خبرنگاران نزدیک به آ.الف از شکایت رسمی او از سه روزنامه نگار، یک شبکه تلویزیونی خارج از ایران، دو خبرگزاری رسمی داخلی و دو روزنامه خبر میدهند؛ در چند روز اخیر رسانهها خبر از حذف نقاشی او از چاپ جدید شازده احتجاب هوشنگ گلشیری دادهاند.... حالا بعد از حاشیههایی که درباره او مطرح شده، در تصویری که باربد گلشیری از چاپ سال ۹۹ شازده احتجاب منتشر کرده، نقاشی از روی جلد حذف شده است.باربد گلشیری، فرزند هوشنگ گلشیری، در صفحه توئیتر خود در پاسخ به سوالاتی در مورد انتشار با سانسور کتاب پدرش گفته که هیچ اثری از گلشیری تا امروز با سانسور منتشر نشده و نخواهد شد و تنها چیزی که در این چاپ تغییر کرده، طرح جلد کتاب است.