محمدرضا ممتازواحد منتقد
با وقوع انقلاب، فرم اجرای موسیقی کلاسیک ایرانی نسبت به قبل خود (ارکستر موسیقی ایرانی و ارکستر گلها) تغییر یافت و به شکل دیگری درآمد. هنرمندان و مجریان این روند نیز اغلب از هنرمندان کمتر شناخته شده در میان توده مردم بودند. فضای حاکم و غالب نیز به گونهای شد که با رویکردی سلبی همراه بود تا جایی که حرمت این هنر را موجب شد. البته پس از آن فتوای تاریخی، شرایط بهتر شد ولی محدودیتهای ایجاد شده برای این هنر و تغییرات و رویدادهای اخیر موسیقایی، باز هم خلأهای بسیاری را در برداشت. در این مقطع زمانی، نگارش و پژوهش نهتنها درخصوص بسط و گسترش روند تازه موسیقی راهگشا بود بلکه در بیشتر موارد، منشأ اثر شد. یکی از قلم فرسایان پیشکسوت این عرصه و آن دوران، علی رضا پورامید است.
علیرضا پورامید شاعر، نویسنده، کارشناس و پژوهشگر نام آشنای موسیقی است. پورامید در عرصه نگارش و پژوهش صاحب نگاهی تحلیل گرایانه، نقادانه و مسئولانه است. نگاه مسئولانه وی نشأت گرفته از رسالت او در قالب یک صاحب قلم است که به شدت نیز بر آن پایبند بوده و هست. نقد و تحلیل نیز، دو عنصر لاینفک در اسلوب نوشتاری – و بیانی– پورامید است. بهطور مثال درخصوص تبعیضهای صورت گرفته در عملکردهای انحصاری طیفی خاص در میان موسیقیدانان، به صراحت میگوید: « ده، دوازده یا پانزده نفر از موسیقیدانهای ما هستند که همه گلوگاهها را در اختیار گرفتهاند. شکی نیست که همۀ آنها در رشتۀ خود استاد و با صلاحیّت هستند. اما در اینکه این جمع تمام بضاعت موسیقی ما و نمایندۀ آن است، تردید وجود دارد. ما میبینیم ... مثلاً هفت نفر( سه چهار نفر به همراه سه چهار نفر دیگر) در خانه موسیقی حضور دارند. همان تعداد هم عضو شورای موسیقی وزارت ارشاد هستند. اینکه یک موزیسین یا مدیر موسیقی، بدون اغراق بیش از 10 پُست و سمت داشته باشد، صحیح نیست ... » [مصاحبه مازیار فکری با علیرضا پورامید- برگرفته از تارنمای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] جالب اینجاست که مثال ارایه شده، درخصوص بیانات ارزشمند پورامید بود زیرا که وی به غیراز قلم توانایش، سخنوری مجلس آراست و بیان بلیغش همچون قلم سلیساش شهره عام و خاص است.
پورامید در تحقیق و نگارش، موشکافانه عمل میکند و به جهت آشناییاش با موسیقی، از معدود پژوهشگران این حوزه است که پیوند میان علم و عمل را توأمان با هم داراست. شجاعت بیان و صراحت قلم پورامید بر اهالی موسیقی پوشیده نیست. او در تحلیل ریزبینانه گام برمیدارد و در مقوله نقد و بهخصوص در جهت ارتقاي سطح فرهنگ نقادی و نقدپذیری و ادبیات و اخلاق نقد بسیار کوشیده است. عقلانیت انتقادی و شکاکیت فلسفی از ارکان دیدگاهی و رویکردی علیرضاپورامید در حوزه پژوهش است.
از اقدامات اخیر پورامید میتوان به برگزاری ماهانه «نشست پیشکسوتان موسیقی» اشاره کرد که بیستم دی ماه 93، سیوچهارمین برنامه این سلسله نشستهاست که با مدیریت و اجرای او در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود. برنامهای که اهالی موسیقی ماهی یک بار گرد هم میآیند و دیداری تازه میکنند. نکتهای بس مهم در این گونه اقدامات، تقویت روحیه یکدلی و اتحاد میان هنرمندان است که متاسفانه برخی از مشکلات موجود، ناشی از عدم همین روحیه همدلی بوده است. نگاه و رویکرد پورامید به جوانان نیز همواره ستودنی است. در همین نشستها، چه بسیار جوانان با استعدادی که به روی صحنه آمده و معرفی شدهاند و به آنها مهلت ارایه آثار داده شده است؛ کاری که بسیاری از نهادها و ارگانهای متولی فرهنگ و هنر کشور با وجود امکانات فراوان – آگاهانه یا ناآگاهانه– از آن سرباز زده و غفلت فرهنگی آنهاست که موجب شده فرهنگسرایی کوچک و عدهای دلسوز و فعال فرهنگی – با حداقل امکانات– این چراغ را روشن نگاه دارند! البته زحمات و خدمات هنرمند فرهیخته شهرام صارمی و سایر دستاندرکاران این سلسله نشستها نیز بسیار قابل ستایش است.
موسیقی هنر مظلومی است و از آن مظلومتر، هنرمندان این عرصهاند؛ ولی بهزعم نگارنده، اصحاب قلم و پژوهش موسیقی از همه مغفولتر و مظلومترند. موسیقی در این سه دهه و اندی بسیار وامدار قلم و پژوهش بوده است، پس بایستی شأن و منزلت قلمفرسایان و پژوهشگران موسیقی را بیش از اینها، پاس داشت.