| بهروز مهدیزاده |
محیطزیست ظاهرا تبدیل شده به مرکز بروز قدرتهای دولتمردان و نمایندگان ما. نمایندهای بعد از چندسال به دلیل اینکه درسال آخر کار خود است و برای جمع کردن رأی در دور آینده به وعدههای انتخاباتی پیشین خود بازگشته و پا را در یک کفش کرده که فلان جاده حتما باید احداث شود و این را به منزله توسعه منطقه میداند غافل از اینکه یکی از بهترین جنگلهای هیرکانی و پناهگاه حیاتوحش را نابود خواهد کرد. یا تنها جزیره دریای خزر با چنین اکوسیستم حساس و شکنندهای به راحتی در همین دولت به ظاهر طرفدار محیطزیست برای مقاصد گردشگری واگذار میشود بدون هیچ توجهی به عواقب آن. در این بین البته کم مقصر نیستند مدیران سطح بالای ادارت محیطزیست و منابع طبیعی که با کم کاریهای خود و عدم مقاومت جدی در برخی از پروژهها راه را برای چنین دست درازیهایی به محیطزیست باز کردند. به همین دلیل سری به چند استان زدیم تا وضع را از زبان فعالان و نمایندگان سازمانهای مردم نهاد جویا شویم.
امیر حسین ولیان: کاش مدیر استان سمنان
همانند مدیرگلستان بود
دکتر امیر حسین ولیان، دبیر شورای شبکه سمنهای شهرستان شاهرود قضاوت در مورد عملکرد سازمان را سخت و دشوار میداند. دبیر شبکه سازمانهای مردمنهاد شاهرود ضمن بیان اینکه قضاوت کمی دشوار است اذعان میدارد: الان خود سازمان محیطزیست در فشار بسیار زیادی است و اگر بخواهیم دایم نقد کنیم در این میان مخالفان نفع خواهند برد. ولی اگر بخواهم نقد منصفانه کنم باید در کل بگویم عملکرد خیلی خوب نبود. البته اداره محیطزیست سمنان به تنهایی این همه مشکلات را نمیتواند حل کند و اوضاع را تغییر دهد.
امیر حسین ولیان مشکل را در عدم ایجاد تعامل با دیگر نهادهای دولتی میداند و میگوید: مدیران ما به دلیل اینکه از قدرت و حمایت کافی برخوردار نیستند نمیتوانند به تنهایی جلوی همه مشکلات بایستند. از طرف دیگر نهادهای دولتی دیگر تعامل خوبی با سازمان محیطزیست انجام نمیدهند چراکه منافعشان در خطر میافتد.در مجموع این فعال محیطزیست عملکرد سازمان حفاظت محیطزیست را چنین توصیف میکند: در کل فرق چندانی در عملکرد این دولت با دولت قبلی ندیدیم. شاید سطح توقعات ما خیلی زیاد باشد. در ابتدای دولت یازدهم افراد شاخصی بر سرکار آمدند که امیدها را زنده کردند. در ابتدا هم چند گام مثبت برداشتند اما به دلیل فشارهای زیاد عقبنشینی کردند و نتوانستند آن طور که باید به وظایف خود عمل کنند.دکتر ولیان در ادامه با اشاره به بزرگترین چالش این استان که احداث جاده ابر است، تأکید میکند: الان بزرگترین مشکل زیست محیطی استان همین مسأله احداث جاده ابر است. جادهای که هیچ توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد. شاهرود با جمعیت 300هزار نفری تا کنون 4 تا جاده به سمت شمال دارد مگر این شهر با این ظرفیت چقدر میتواند جاده احداث کند. جادهای که فقط به اصرار نماینده علیآباد به بهانه انجام وعده انتخاباتی در معرض اجرا قرار گرفته است. تهران با 12میلیون نفر تنها 2راه ارتباطی با شمال دارد چرا شاهرود باید بیش از 4 جاده داشته باشد اصلا چه احتیاجی به این کار است. جادهای که تنها در فرآیند احداث آن حداقل 500 هکتار معادل یکمیلیون درخت نابود و قطع خواهد شد. این تنها تخریب ناشی از فرآیند احداث جاده است حالا بحثهای زمینخواری و ویلا سازی بماند که تخریبهای بیشماری در پی خواهد داشت.
امیر حسین ولیان، دبیر سمنهای شاهرود با بیان اینکه قرار است این جاده را احداث کنند، خاطرنشان میکند: تاکنون در برابر این مشکل هنوز حرکت مفید و مثبتی از سوی مدیران سازمان جنگلها و منابع طبیعی و سازمان محیطزیست سمنان صورت نگرفت. حتی آنها در این موضوع به اندازه NGOها گام برنداشتند. مثلا امروز قرار است اعضای محترم کمیسیون محیطزیست مجلس برای بررسی آثار احداث جاده ابر به منطقه بیایند، دریغ از یک دعوت خشک و خالی از سازمانهای مردمنهاد. در استان ما تعامل مدیران با سازمانهای مردمنهاد به هیچ عنوان خوب نیست.
ولیان در ادامه عملکرد مدیران استان سمنان را به دلایل زیر مناسب نمیداند: نیروهای تابع این مدیران که تشکیل دهنده اداره محیطزیست هستند به هیچ عنوان شایسته و کارآمد نیستند. از سوی دیگر خود مدیران به نظر نمیرسد خیلی برای محیطزیست ارزش قایل باشند. کاش مسئولان محیطزیست این استان همانند دکتر مهاجر مدیرکل سازمان محیطزیست استان گلستان که بسیار دلسوز و موثر هستند بودند. در مجموع فقدان نیروهای دلسوز محیطزیست بزرگترین مشکل در سطح استان سمنان است.
هومان خاکپور:
چهارمحال و بختیاری بحرانیترین استان
به لحاظ تخریب محیطزیست است
هومان خاکپور دیدهبان طبیعت بختیاری میگوید: مدیران مسئول محیطزیست و منابع طبیعی قدرت متوقف کردن پروژههای عمرانی را ندارند. وی سپس به مقایسه عملکرد دولت یازدهم با دولت قبل در زمینه محیطزیست میپردازد و به «شهروند» گفت: برای توصیف عملکرد مدیران ما باید یک نکته را در نظر بگیریم. رویکرد دولت یازدهم در مسائل محیطزیست متفاوت از دولت دهم و نهم بود. همانطور که میدانید خیلی از این آسیبهای زیست محیطی از دولت قبل به یادگار مانده بود. درواقع دولت احمدینژاد رویکرد خوبی به محیطزیست نداشت و منابع طبیعی و محیطزیست به بهانههای سیاسی و توسعه اقتصادی ذبح شد. خوشبختانه دولت روحانی رویکرد کاملا متفاوتی با دولت قبل اتخاذ کرد نمود عینی آن را میتوان در اولین جلسه هیأت دولت دید که در آن مسأله احیای ارومیه و تشکیل کارگروه مربوط به آن اختصاص یافت یا اینکه در منشور دولت یازدهم خیلی خوب به موضوعات محیطزیست اشاره شد این نشان از توجه و حساسیت حسن روحانی و بهخصوص دکتر ابتکار به محیطزیست دارد.
این فعال شناختهشده محیطزیست در ادامه تصریح میکند: یکی دیگر از اتفاقات مثبت دولت که باعث شد در انجام مأموریتها کلان زیست محیطی موفقتر عمل شود و در استانها بهخصوص این امرخیلی موثر بود توجه به سازمانهای غیردولتی و مردم نهاد بود. در دولت قبلی فضایی که روی NGOها بود یک فضای امنیتی و پلیسی بود در نتیجه سرخوردگی ایجاد کرد. اما در دولت یازدهم با حضور معصومه ابتکار و باوری که او به سازمانهای غیردولتی داشت تعامل بین سازمان محیطزیست و سازمانهای مردمنهاد محقق شد. تعامل مدیران استانی ما با فعالان و NGOها بالا رفت و نتیجه آن شد که این سازمانها توانستند در امر مشاوره و اطلاعرسانی تأثیر خوبی بگذارند.
خاکپور سپس با اشاره به اینکه یکی از این اتفاقات مثبت که با تعامل سازمان و NGOها صورت گرفت بحث مجوز ندادن پروژههای بدون ارزیابی زیست محیطی بود، اذعان میدارد: بحث ارزیابیهای زیستمحیطی پروژههای عمرانی انصافا در دولت یازدهم خیلی خوب عمل شد. البته ما در ابتدای راه هستیم و خیلی باید کار شود تا به ایدهآل برسیم. در خود سازمان یک کارگروه در همین مورد شکل گرفت. اتفاق مثبتی که در این کارگروهها افتاد این بود که کارگروهها در هر استان در دفتر ارزیابی یک نماینده از سازمانهای غیردولتی داشتند. این درواقع نشان از یک تعامل خوب با اهالی محیطزیست است.
دیدهبان طبیعت بختیاری سپس به آموزش اشاره میکند و میگوید: در حوزه آموزش اتفاقات خیلی خوبی در دولت افتاد و رویکرد مشارکتی سازمان متفاوت با دولتهای قبل بود. تعامل و همکاری با صداوسیما باعث شد که برنامههای محیطزیستی در صداوسیما بیشتر تولید شود. وی در ادامهسال 92 را سال بیداری محیطزیستی مردم دانست و دراینباره خاطرنشان کرد: در اینسال حرکات بسیار خوبی از لحاظ فعالیتهای مردمی در همه استانها مشاهده شد و این حاکی از این واقعیت بود که محیطزیست نگرانیهای بسیار جدی بین مردم ایجاد کرده بود.
خاکپور در ادامه عملکرد مدیران استان چهارمحال و بختیاری را چنین توصیف میکند: استان ما در این چندسال اخیر یکی از بحرانیترین استانها به لحاظ زیستمحیطی بود، دلیل آن هم پروژههای منابع آبی است. پروژههایی که بدون ارزیابی دقیق زیست محیطی و بدون مجوز درحال اجرا هستند و آسیبی که به محیطزیست میزنند غیرقابل جبران خواهد بود. در واقع متأسفانه در چهارمحال و بختیاری نگاه درستی به منابع آبی نشده است و توسعه را درست طراحی نکردند یعنی نگاه غلط به توسعه دارند در نتیجه این امر میتواند مشکلات بسیار بزرگی از لحاظ زیستمحیطی ایجاد کند. هم اکنون در استان چهارمحال و بختیاری این مشکل بسیار شدید است. پروژههای انتقال آب و سدسازیهای پیدرپی نفس محیطزیست را گرفته است. نکته قوت سازمان در این امر این بود که توانست تا حدی مقاومت کند و مدیران استانی ما هیچ مجوزی در زمینه احداث پروژه صادر نکردند ولی قدرت لازم را ندارند تا این پروژهها را متوقف کنند. هماکنون این پروژهها بهرغم اعتراضهای پیدرپی فعالان محیطزیست بدون مجوز درحال اجرا هستند. متأسفانه مدیران ما تا حدی میتوانند جلوی کار را بگیرند. در اینجا به دلیل فشارهای سیاسی متأسفانه نتوانستند به وظایف خود درست عمل کنند.هومان خاکپور در زمینه پروژههایی که مجوز ندارند ولی درحال اجرا هستند نیز میگوید: هماکنون این پروژهها بدون مجوز درحال اجرا هستند یعنی عاملان آن هیچ توجهی به سازمان محیطزیست ندارند و کار خود را میکنند. سد خسران 3 بدون مجوز، پروژه انتقال آب سبز کوه، پروژه انتقال آب بهشتآباد به اصفهان و فلات مرکزی و تونل گلاب همگی بدون مجوز کار میکنند. این پروژهها به شدت تنوع زیستی و حیاتوحش منطقه را به خطر میاندازند و هیچ وجاهت قانونی برای اجرا ندارند همین الان این پروژهها آسیبهای جدی به کارون و خوزستان وارد کرده است. متأسفانه مدیران ما نتوانستند 100درصد به وظایف خود عمل کنند و پروژهها را متوقف کنند.