نامه سرگشاده جمعی از معلمان سبزوار به رئیسجمهوری محترم. با تشکر از حضرت عالی جهت اجرای طرح نظام سلامت و تبریک به جامعه زحمتکش پرستاران عزیز، به خاطر اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری، و تشکر از اینکه مقوله سلامت جسمانی مردم در اولویت برنامههای دولت قرار گرفته است. شکی نیست سلامت روحی و روانی جامعه نیز از جایگاه بالایی برخورداراست. چرا که به اعتراف اکثر پزشکان؛ مشکلات روحی و عصبی؛ ریشه بسیاری از بیماریها است. همه واقفیم جامعه معلمان و خانوادههایشان و نیز جمعیت دوازده ونیم میلیونی دانشآموزان (بدون احتساب خانوادههایشان) بیش از یکچهارم جمعیت کشور را تشکیل میدهند و عدم آرامش روحی معلمان چه لطمهای به پرورش نسل آینده کشور میزند. لذا توجه به دغدغههای معلمان میتواند در تأمین این مقوله موثر واقع شود. متن زیر بخشی از خواستهها و سؤالات و درددلهای اکثریت معلمان کشور است که با زبانی ساده و به دور از تعارفات و ملاحظات مرسوم آمده است قبلاً بابت آن عذر میخواهیم. جناب رئیسجمهور! امروزه اداره زندگی و تأمین هزینههای کمرشکن آن برای اکثر معلمان شاغل و بازنشسته غیرممکن شده و اکثریت آنها خسته از بیعدالتی و تبعیض و شرمنده همسر و فرزندان خود هستند. رئیسجمهور محترم خود میدانید زمانی که قیمت دلار از ۱۲۰۰تومان به ۳۵۰۰تومان و تورم هم به ۴۵درصد رسید، قدرت خرید ما معلمان نصف و حتی به یک سوم کاهش یافت و هزینههای زندگی سرسامآور شد. هزینههایی که بنابر اعلام اخیر بانک مرکزی در یک خانواده تهرانی ۳۵میلیون ریال و یک خانواده شهرستانی ۲۵میلیون ریال برآورد شده است. جناب رئیسجمهور! چند ماه قبل، لایحه نظام رتبهبندی معلمان به دلیل بار مالی در مجلس تصویب نشد اما اخیرا قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری اجرا شد که به موجب آن حداقل حقوق پرستاران بدون احتساب کارانه و حق شیفت و پاداش و مزایای دیگر یک هجدهمیلیون ریال تعیین و حکم آنها از اول آبان۹۳ اجرایی شده است، همچنین کارانه ماهیانه آنها از ۲میلیون ریال به ۴میلیون ریال افزایش یافت. حال از حضرت عالی این سؤال را داریم که چطور میشود این طرح با وجود پرسنل زیاد پرستاران عزیز بار مالی آن تأمین شد؟ چرا این طرح احتیاج به مجوز مجلس نداشت، اما طرح رتبهبندی معلمان دارد؟ آقای رئیسجمهور! یک معلم؛ نه کارانه ماهیانه دارد نه اضافه کار، نه حق مسکن دارد و نه حق ایاب و ذهاب، نه حق مأموریت دارد و نه حق شیفت، نه بن خرید کالا دارد و نه کمکهای غیرنقدی ماهیانه، نه پاداش آخرسال دارد و نه مانند شرکتهای دولتی پاداش بستن حسابها، نه مانند کارکنان زحمتکش بانکها، وامهای چند 10میلیونی با درصدهای پایین جهت خرید خودرو و آپارتمان دارد که در آخر خدمت هم تمام آن وامها بخشیده شوند و هنگام بازنشستگی صاحب چندین واحد آپارتمان و خودرو شود، نه موسسات مالی و اعتباری همانند قوامین و حکمت ایرانیان و میزان که وامهای متعدد با درصدهای پایین به پرسنل خود بدهند. آقای رئیسجمهور! ما معلمان فقط و فقط یک حقوق ثابت ماهیانه داریم که حداقل ۳میلیون ریال آن بابت انواع و اقسام بیمههای درمانی، تکمیلی، عمر و خودرو، بازنشستگی و مالیات، کسر میشود و البته یک عیدی ۵میلیون ریالی که به همه کارکنان پرداخت میشود و همچنین یک پوشه پر از تقدیر نامههای کاغذی مسئولان، فرمانداران، استانداران و نمایندگان مجلس که در روز معلم اهدا میشود. جناب رئیسجمهوری! مگر بین یک فوقلیسانس یا دکترای تخصصی در آموزش و پرورش با همنام خود در وزارت علوم چه تفاوتی است که میانگین حقوق این عزیزان در آموزش و پرورش ۱۵تا۲۰میلیون ریال با ۲۴ساعت موظف در هفته است اما در آموزش عالی ۴۰ تا یکصدمیلیون ریال با ۱۲ساعت موظف در هفته است؟! مگر تعطیلات ۳ماهه تابستان شامل اساتید محترم و زحمتکش دانشگاه نمیشود؟ مگر غیراز این است که در دانشگاه به دلیل داشتن دانشجویان شهرستانی چند هفته از اول ترم و چند هفته قبل از امتحانات و چند هفته قبل از عید و چند هفته بعد از عید کلاسها تعطیل است؟ آقای رئیسجمهور! دولتمردان گذشته و نمایندگان قبلی و فعلی مجلس معتقدند آموزش و پرورش مصرفکننده است و منبع درآمدی ندارد و یا اینکه پرسنل آموزش و پرورش بسیار زیاد است حال ما این سؤال را داریم مگر وزارت علوم مصرفکننده نیست؟ مگر تعداد پرسنل نیروهای محترم نظامی و انتظامی و پرستاران و... کمتر از تعداد کل معلمان است؟ چرا همیشه آموزش و پرورش با کسری بودجه میلیاردی مواجه است؟ چرا یک بار در این ۳۰سال اخیر، در جراید و اخبار و رسانهها و سایتهای خبری از کسری بودجه وزارتخانههای دیگر دیده یا شنیده نشده است؟! جناب رئیسجمهور! چرا پاداش آخر خدمت یک بازنشسته فرهنگی باید یکدوم یا یکسوم دیگر کارکنان دولت باشد که آن هم به صورت قسطی طی چند سال به حساب آنان واریز شود که با احتساب تورم سالهای اخیر ارزش آن به مرور زمان نصف شود اما پاداش دیگر کارکنان دولت به صورت یک جا به حساب آنها واریز شود و با این پاداش میتوانند در شهرستانها یک آپارتمان تهیه کنند و یا برای دوران بازنشستگی شغلی دست و پا کنند. جناب رئیسجمهور! ما معلمان؛ فراموش شدهایم نه فقط در دولت شما که در دولتهای قبلی هم وضع به همین منوال بوده است، تا کی چشم و گوش خود را در برابر این همه تبعیض ببندیم؟ نه طرحی مانند طرح نظام هماهنگ پرداخت حقوق، که حقوق معلمان را با خودشان هماهنگ کرد و همچنین بیشتر دستگاههای دولتی خودرا از آن مستثنی کردند، و آنهایی که نتوانستند، فیشهای مخفی برای پرسنل خود صادر کردند و نیز نه آن طرحی که معلمان برای رسیدن به مزایای آن، از هفت خوان رستم بگذرند، یا به جان یکدیگر بیفتند.