من امید شریفیان، متولد 1368 از شهرستان خمینیشهر استان اصفهان هستم و از 13سالگی بهعنوان امدادگر در جمعیت هلالاحمر فعالیت کردم. به دلیل علاقه به این فعالیت انساندوستانه و اجتماعمحور در تمام دورههای آموزشی مربوط به امداد شرکت کردم و اکنون در جوانی دارای بالاترین درجه امدادی یعنی ایثار هستم.
حوادث جادهای معمولا دلخراش و غمافزا هستند،به همین دلیل توصیه میشود در حوادث امدادی برای اینکه روان امدادگر متاثر از واقعه نشود حوادث را به خاطر نسپاریم، شیرینترین حوادث جادهای، حادثهای است که تلفات جانی نشده باشد و آسیبها مادی باشد. چندماه پیش که به همراه راننده خودروي امدادی برای سوختگیری از پایگاه امدادی خارج شدیم، شاهد برخورد یک موتورسیکلت با یک کامیون حامل بار بودیم، متاسفانه سرنشین موتورسیکلت نکات ایمنی را رعایت نکرده بود و با وجود اینکه کلاه ایمنی به همراه داشت آن را به شکل تزیینی به دسته موتور آویزان کرده بود. برخورد شدید بود و من در آن لحظه حادثه تنها دعا میکردم که سرنشین موتور سالم بماند.
بلافاصله به همراه راننده برای کمک به مصدوم آماده شدیم و به سمت سرنشین موتور که یک جوان 19 و 20 ساله بود دویدیم. خوشبختانه به لطف پروردگار جوان آسیب جدی ندیده بود و تنها خراشی روی دستان او ایجاد شده بود اما برای معاینات بیشتر نیازمند بودیم او را به درمانگاه ببریم.
اما بگویم از موتورسیکلت این جوان؛ از ظاهر موتورسیکلت معلوم بود که تازه خریداری شده است، اما بر اثر حادثه آسیب زیادی دیده بود، قطعه قطعه شده بود، جوان مات و مبهوت به موتورش نگاه میکرد و حاضر نمیشد از آن جدا شود، میگفت همین صبح موتور را با پسانداز چندین ساله خود خریده است. هر کاری میکردیم که به درمانگاه منتقلش کنیم قبول نمیکرد. مردم جمع شده بودند و به او دلداری میدادند، هرچه مردم سعی میکردند او را آرام کنند بیشتر برای موتور خود آه و ناله میکرد. با تماسهايی که با خانواده موتورسوار گرفتیم آنها نیز در محل حادثه حاضر شدند و پس از اطمینان از اینکه خانوادهاش کنار موتور میماند این جوان پذیرفت همراه ما به درمانگاه منتقل شود، در درمانگاه هم اقدامات ضروری صورت پذیرفت و پس از اطمینان از سلامتش ترخیص شد. این حادثه به یادماندنیترین حادثه امدادی من در طول این 13سال است.