[امیر قاسمی] بیماریهای عالم گیر در صدسال گذشته خسارات زیادی به اقتصاد جهان وارد کرده است. این بیماریها معمولا بین یک تا نزدیک به سهسال زندگی مردمان کره زمین را تحتتأثیر خود قرار داده اند. در این میان مرگبارترین بیماری عالم گیر جهان را آنفلوآنزای اسپانیایی میدانند که در سالهای جنگ جهانی اول شیوع پیدا کرد و بنا بر آمار رسمی کشورها حدود 500میلیون نفر از مردم جهان را درگیر کرد. این رقم در آن زمان حدود 27درصد از جمعیت جهان را تشکیل میداد. خسارات اقتصادی شیوع این بیماری بهحدی سنگین بود که در برخی کشورها قحطی و گرسنگی بروز کرد.
با این حال محققان آن زمان نتوانستند خسارت اقتصادی آنفلوآنزای اسپانیایی را بهطور دقیق تخمین بزنند زیرا تداخل جنگ جهانی و شیوع این بیماری برآورد دقیق را مشکل کرده بود.
آنفلوآنزای خوکی اما از نظر زمانی، نزدیکترین بیماری همه گیر به کرونا است. درسال 2009 این بیماری 70 کشور جهان و ازجمله ایران را درگیر کرد و صندوق جهانی پول پیشبینی کرده بود که این بیماری بین 5 تا 8.3درصد از تولید ناخالص جهان را تحتتأثیر قرار دهد اما آنفلوآنزای خوکی هم با بحران اقتصادیسال 2008 گره خورد و برآورد دقیقی از میان خسارت این بیماری به دست نیامد.
شبیهترین بیماری به کووید 19، بیماری همه گیر سارس است که البته فقط 20 کشور جهان را درگیر کرد و به سرعت کنترل شد. گرچه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که کرونا نسبت به سارس و مرس کمتر کشنده است اما سرعت انتقال آن نسبت به سایر بیماریهای همه گیر جهان به شدت بالا توصیف شده است و حالا بیشتر از 180 کشور جهان را درگیر خود کرده است. صندوق جهانی پول اعلام کرده است که این بیماری سنگینترین خسارت را در 90سال اخیر به اقتصاد ایران وارد میکند. برخی کارشناسان جهانی ابعاد خسارت این بیماری را حتی به مراتب بزرگتر از بحران دهه 1930 و 1970 میدانند اما چرا کرونا تبدیل به ترسناکترین بیماری برای اقتصاد جهان
شده است؟
خسارات اقتصادی ایدز کمتر از کرونا
برای بررسی خسارتهای ناشی از اپیدمیها باید وجوه مختلفی را در نظر گرفت. درحالیکه در برخی از اپیدمیها هزینههای درمانی و بیمارستانی مهمترین بخش خسارتهای اقتصادی را تشکیل میدهند، در برخی بیماریها مانند انواع کرونا ویروسها خسارات ناشی از رکود جهانی اقتصاد از هزینههای بیمارستانی اهمیت بیشتری دارد. زیرا این نوع ویروسها میتوانند در مراودات تجاری تمام کشورها تأثیر مستقیم ایجاد کنند.
یکی از بزرگترین پروژههایی که در آن پژوهشگران تلاش کردند که خسارات ناشی از بیماری را محاسبه کنند پروژه برنامه مبارزه با ایدز سازمان ملل متحد بود. براساس نتایج حاصل از این پروژه بهطور متوسط هزینه درمان هر فرد مبتلا به بیماری HIV سالیانه نزدیک به 200 دلار بود. همچنین مجموع هزینههای این بیماری چیزی در حدود 0.3 تا 4.3درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای آفریقایی را تشکیل میداد. همانطور که مشخص است، گرچه هزینههای درمان ویروس HIV برای کشورها سنگین است اما این ویروس قابل مهارتر است و در فرآیندهای اقتصادی دیگر کشورها اختلال ایجاد نمیکند و به همین دلیل بیماریهای واگیرداری مثل ایدز تأثیر اقتصادی سنگینی ندارند.
جلوگیری از زیان سنگین به اقتصاد با کنترل به موقع سارس
در میان بیماریهای همه گیر که مهارشان دشوارتر است، سارس شبیهترین بیماری به کرونا ویروس است. نزدیک به 16سال قبل، جهان سارس را تجربه کرد. درسال 2003 میلادی بیش از 8هزار نفر در حدود 20 کشور به این بیماری مبتلا شدند که از این تعداد 774 نفر جان خود را از دست دادند. گرچه با واکنش به موقع دولتها، شیوع این بیماری کنترل شد و خسارتهای سنگینی به اقتصاد جهان وارد نشد. در بین این کشورها چین بیشترین زیان را به جهت شیوع این بیماری متحمل شد. براساس تخمینها، شیوع سارس باعث شد که نرخ رشد چین درسال 2003 ميلادی 1.05درصد کاهش پیدا کند. گرچه این کاهش در زمانی که نرخ رشد سالانه چین بیش از 10درصد بود چندان به چشم نیامد اما بحران اقتصادی ناشی از سارس زنگ خطر را برای محققان اقتصادی به صدا درآورد.
مشکلاتی مانند کاهش سرمایهگذاری و تقاضا در چین به دلیل شیوع سارس باعث شد دیگر کشورهایی که با این کشور مبادلات اقتصادی دارند هم دچار بحرانهای مقطعی شوند. بهعنوان مثال آمریکا چندان درگیر ویروس سارس نبود اما به دلیل تبادلات تجاری گسترده میان این کشور و چین، نرخ رشد اقتصادی آمریکا درسال 2003 به میزان 0.07درصد کاهش
پیدا کرد.
همچنین نرخ رشد اقتصادی در بین کشورهای عضو اوپک به میزان 0.08درصد و نرخ رشد ژاپن نیز 0.07درصد کاهش پیدا کرد. البته براساس محاسبات اثرات میان مدت و بلند مدت شیوع سارس بر اقتصاد جهانی چیزی کمتر از 0.01درصد تخمین زده شده است اما اثر شیوع ویروس سارس بر اقتصاد جهانی پیام مهمی برای محققان و سیاست گذاران اقتصادی داشت. پیام این ویروس آن است که در اقتصاد قرن 21 یا همه کشورها با هم برنده میشوند یا همه با هم شکست میخورند.
این ویروس شبکه بهداشت و درمان برخی از کشورها را به چالش کشید و نشان داد در صورتی که جهان با یک اپیدمی با ابعاد بزرگتر مواجه شود، سیستم درمانی بسیاری از کشورها توان مقابله با آن را ندارد. همین مسأله باعث شد افرادی مانند بیل گیتس بودجه قابل توجهی را به مسأله تحقیقات در رابطه با اپیدمیها اختصاص دهد.
کرونا سه قطب اقتصاد جهان را درگیر کرد
در نهایت در ابتدایسال جاری میلادی اتفاقی که بسیاری از محققان اقتصادی از وقوع آن هراس داشتند رقم خورد.
شیوع ویروسی از خانواده سارس که قدرت انتقال بسیار بیشتری دارد. در همان اوایل شیوع این بیماری مشخص شد که کووید 19 برخلاف سارس قابل کنترل نیست و احتمالا بیشتر کشورهای جهان را دچار مشکل خواهد کرد.
تنها پس از چند ماه مشخص شد که ابعاد زیان اقتصادی این بیماری هم با سارس قابل مقایسه نیست. دلیل این تفاوت آن بود که کووید 19 سه قطب بزرگ اقتصادی یعنی چین، اتحادیه اروپا و آمریکا را درگیر خود کرده است که مجموعا بیش از نیمی از حجم اقتصاد و تجارت جهانی را تشکیل میدهد.
از سوی دیگر چین درسال 2003 یعنی زمانی که با مشکلات ناشی از ویروس سارس درگیر بود ششمین اقتصاد جهان بود. در نتیجه اثرات رکود چین در آن زمان با وضع فعلی که این کشور دومین اقتصاد بزرگ جهان است قابل قیاس نیست و به نظر میرسد ابعاد جهانی رکود چین هم باسال 2003 قابل قیاس نباشد.
کاهش شدید تقاضای انرژی را میتوان یکی از نشانههای رکود عمیق اقتصاد جهان در سه ماهه اولسال جاری قلمداد کرد. کاهش تقاضای نفت بهحدی بود که قیمت نفت آمریکا منفی شد و قیمت نفت اوپک به کمتر از 15 دلار رسید. همچنین براساس آمارهای به دست آمده، تنها سه صنعت محصولات دارویی، نوشیدنی و فرآوردههای غذایی رشد تولید را تجربه کردهاند و بیشتر صنایع مانند صنعت توریسم و حملونقل زیانهای سنگینی را متحمل شدهاند و به نظر میرسد در کوتاه مدت اوضاع در بسیاری از صنایع بهبود چندانی نداشته باشد. برخی از موسسات تحقیقاتی کاهش بین دو تا پنجدرصد در نرخ رشد جهانی را برایسال جاری پیشبینی کرده اند.
سرمایه گذاران معطل رفتار یک ویروس در پاییز
هنوز نمیتوان درباره آثار بلند مدت ویروس کرونا قضاوت کرد. کارشناسان معتقدند اقتصاد جهان در یک وضع نااطمینانی قرار دارد. بیشتر عوامل اقتصادی منتظر پایان وضع فعلی هستند. سرمایه گذاران نگران بازگشت بیماری در اواخر تابستان هستند و به همین دلیل ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرند.
تحرک نیروی کار کاهش پیدا کرده و افراد تمایلی به تغییر شغل خود ندارند. برخی معتقدند اساسا جو روانی ویروس کرونا خطرناکتر از وضع فعلی است و ممکن است این جو حتی تا یکسال بعد از پایان همه گیری این بیماری وجود داشته باشد. بهعنوان مثال گردشگران کمتری به کشورهای دیگر سفر کنند یا افراد کمتری در رستورانها غذا بخورند. به همین دلیل این گروه از محققان اقتصادی معتقدند آثار اقتصادی کرونا طولانی مدت خواهد بود.
گروه دیگری از پژوهشگران خوشبینتر هستند و اعتقاد دارند وضع کرونا باعث خواهد شد که کشورها به جای تقابل در تجارت، راه همکاری را انتخاب کنند زیرا کرونا نشان داد که در دنیای امروز اقتصاد کشورها نمیتوانند به قیمت شکست کشورهای دیگر پیروز شوند.
کرونا نشان داد که خدمات عمومی و بهداشتی حتی در بسیاری از کشورهای پیشرفته در زمان بحران کارایی لازم را ندارد بنابراین کارشناسان پیشبینی میکنند که احتمالا دولتها در آینده سرمایهگذاری بیشتری بر روی خدمات عمومی خواهند کرد. درحالیکه تحلیلهای متفاوتی درباره وضع اقتصاد جهان درسال جاری مطرح میشود اما هیچکدام از این تحلیلها را نمیتوان قابل اتکا دانست. متغیر اصلی در این وضع رفتار ویروس کرونا است.