چرا از کرونا می‌ترسیم؟
 

 

[جاناتان تپرمن] تعبیر و درک احساسات و اضطراب کنونی که جهان به واسطه شیوع ویروس کرونا با آن درگیر است، تنها در قالب کلمات کاری به غایت دشوار است. اینکه تنها بگوییم مردم از کرونا  می‌ترسند کافی نیست، درواقع ترس به اندازه کافی حق مطلب را ادا نمی‌کند؛ همه نسبت به کوچک‌ترین علایمی از این ویروس حساس شده‌اند. وقتی کسی در مکانی عمومی سرفه می‌کند به‌سرعت می‌توانید ترس را در چشمان راننده تاکسی یا مسافران مترو ببینید. بگذارید ابتدا این نکته را روشن کنم که منظورم از بیان این مطالب این نیست که بگویم دلایل خوب و منطقی زیادی برای نگرانی وجود ندارد. همین حالا که من این مطلب را می‌نویسم، ۱۴۵ ۱۱۶ نفر در جهان به کووید ۱۹ مبتلا شده‌اند که از این تعداد ۴۰۹۰ نفر جان خود را از دست داده‌اند. بدتر اینکه این ویروس اکنون در غرب با سرعت بالایی در حال شیوع است و به همین خاطر احتمالا باید منتظر تلفات بیشتری هم باشیم. در همین حال دولت‌های چین، آمریکا و ایتالیا واکنش‌های مناسبی در مقابله با این ویروس از خود نشان نداده‌اند. در چنین مواقعی مردم انتظار واکنش معقول و اطلاع‌رسانی صحیح از سوی مقامات کشور خود دارند، چیزی که ما حتی در آمریکا هم شاهد آن نبودیم؛ بنابراین با اینکه دامن‌زدن بر ترس و وحشت عمومی بی‌فایده است، اما باید اذعان کرد که اوضاع واقعا ترسناک است. حتی اگر هر کدام از ما، به‌خصوص زیر ۶۰ ساله، اکثرا در مقابل کرونا ایمن باشیم باز هم دلایل بسیاری برای ترسیدن وجود دارد؛ زیرا همه ما به‌ هر حال در بین خانواده یا دوستان‌مان فردی را داریم که بین گروه‌های آسیب‌پذیر در برابر کرونا قرار داشته باشند. نگرانی در مورد دیگران یکی از بهترین و طبیعی‌ترین غرایز ماست و استفاده از آن در پیشگیری از اقدامات احتیاطی که به وسیله مراکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها و سایر موارد مانند دوری از اجتماع توصیه می‌شود، بسیار مهم است. با وجود این واکنش جهانی به کرونا نشان می‌دهد که دلایل دیگری هم برای ترسیدن وجود دارد. اول با این واقعیت شروع کنیم که ما به‌عنوان یک گونه در جهان از اپیدمی‌هایی به مراتب بدتر از این هم جان سالم به در برده‌ایم.  بنابراین چه چیزی توجیه‌گر این همه افراط و تفریط که بسیاری از آنها حتی مغایر علوم پزشکی و عقل سلیم است، خواهد بود؟ من فکر می‌کنم، سه پاسخ اساسی در این‌باره وجود دارد.
اولین مورد این است که کروناویروس جدید، ویروسی عملا نامرئی و گاه مرگبار است که هنوز هم تا حد زیادی برای پژوهشگران ناشناخته است. نه‌تنها ما از واکسن دور هستیم، بلکه هنوز اصلا نمی‌دانیم که این بیماری واقعا چقدر کشنده است یا چه تعداد به آن مبتلا هستند. این مشکل اخیر در مورد اطلاع‌نداشتن از تعداد واقعی مبتلایان تا حدودی به دلیل کمبود تأسف‌بار کیت‌های آزمایش در آمریکا و سراسر جهان است. همان‌طور که مایکل بارکون، استاد برجسته علوم سیاسی در دانشگاه سیراکیوز در ایمیلی برای من نوشته، طبیعت عجیب و اسرارآمیز این دشمن مقابله با آن را دشوار کرده است.دوم، کروناویروس به دلیل شیوع گسترده در سراسر جهان ترسناک شده؛ یعنی جهانی‌شدن، مهاجرت جمعی و وابستگی متقابل عواملی‌بودند که به انتشار آن کمک کرده‌ است. این دقیقا مواردی است که ترامپ و دیگر پوپولیست‌ها سال‌هاست که به آن انتقاد می‌کنند.سومین دلیلی که کرونا ویروس دلهره به جان همه انداخته ناشی از احساس گناه عمیقی است که بسیاری از ما نسبت به سال‌ها سوءاستفاده بی‌امان از جهان طبیعت از سوزاندن کربن گرفته تا سال‌ها استفاده بیش از حد از آنتی بیوتیک‌های قدرتمند داریم. در چند ‌سال گذشته، به دلیل آتش‌سوزی‌های گسترده و طوفان‌های ناگهانی نادیده گرفتن این مشکلات زیست‌محیطی ناممکن شده است. بسیاری از ما اکنون احساس می‌کنیم که یک بار سیستم‌های طبیعی پیش‌بینی‌پذیر را از دست دادیم و به‌زودی قیمت گزافی از این بابت خواهیم پرداخت.
 اکنون همه این ترس‌ها می‌تواند باعث شود مردم به طرز فزاینده‌ای دست به اقدامات نابجا بزنند. چند‌ سال پیش، من کتابی نوشتم که دولت‌ها با چالش‌های بزرگ و تهدیدکننده‌ای روبه‌رو هستند. کرونا ممکن است نوعی بحران باشد و اگر هم نباشد احتمالا در آینده شاهد بحرانی بزرگ خواهیم بود، قسمت بد ماجرا اینجاست که رهبران کشور‌ها تاکنون عزمی از خودشان برای مقابله جدی و موثر با این بحران نشان نداده‌اند و این قسمت ترسناک ماجراست.
فارین پالیسی

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/182304/چرا-از-کرونا-می‌ترسیم؟