[لیلا مهداد] با شروع امپراتوری خودمختار کرونا دانشآموزان به خانه برگشتند و در خانه ماندند؛ مثل 31 دانشآموز «معصومه عنصری»، معلم کلاس سوم ابتدایی در حمیدیه اهواز. از دو هفته پیش، خانم عنصری دانشآموزانش را که به قرنطینه خانگی رفتهاند، رها نکرده. او هر روز برای بچههای کلاس از خانهاش حاضری میزند و دیگر خبری از میز و نیمکت نیست. کتاب و دفترها کف اتاق پهن میشوند و یخچال خانم معلم از آشپزخانه، تختهسیاه بچههاست. او از «تخته سفید» خانهاش برای بچهها فیلم و عکس میگیرد و برایشان میفرستد. خانم معلمی که 15سال معلم حقالتدریس بود، راه اهواز - حمیدیه را رفت و آمد تا دانشآموزانش بیمعلم نمانند و حالا در روزهای تعطیلی سراسری مدارس، تصویر درس دادنش روی یخچال خانه در شبکههای مجازی دستبهدست میشود. «دانشآموزانم از مناطق محروم میآیند؛ کوی کارگری، مستضعفین و ... مناطقی نزدیک رودخانه. همانجایی که سیل آمد و بلندشان کرد. یک روز یکشنبهای گفتند برای اینکه بیماری بیشتر شیوع پیدا نکند، مدرسهها تعطیل میشوند، از همان روز از خانه به بچهها درسمیدهم.»
عُنصری، کودکی و نوجوانی را در همین محلهها پشتسر گذاشت تا امروز خانم معلم دختران باشد. به گفته خودش، دختر همین کوچهها و پسکوچههاست، با اشکها و لبخندهای دختران دانشآموز غریبه نیست و به عشق آنها سالهاست پای تختهسیاه میایستد، برای تصویر آیندهای بهتر از امروز. «عاشق درس دادن و حالوهوای کلاس درسم. تا جایی که بتوانم این بچهها را تنها نمیگذارم.»
معصومه عنصری، این روزها به رسم روزهای مدرسه مانتو و شلوارش را میپوشد و ماژیک را روی یخچال میدواند تا بچهها حالوهوای مدرسه را داشته باشند. «بعضی از اولیا موبایل پیشرفته ندارند، برای همین هر روز با آنها تماس میگیرم و از پشت تلفن به بچهها درس میدهم؛ چهار، پنج دانشآموز میشوند. بعضی از بچهها هم شرایط تماس ندارند، بنابراین فیلم درسها را به موبایل اولیایشان میفرستم. بعضی از خانوادهها هم کلا مخالف همهچیزند، برای همین عکس درسها را برایشان ارسال میکنم.» در همان درددلهای معلم و شاگردی، بچهها فهمیدند خانم معلم در خانه تخته وایتبرد ندارد و حالا او برای عملکردن به توصیههای بهداشتی به دانشآموزانش قید بیرونرفتن از خانه و خرید تخته وایتبرد را زده و یخچال سفید کُنج آشپزخانهاش شده وسیله کارش. «سعی دارم با روشهای مختلف با سلایق خانوادهها کنار بیایم تا بچهها از درس عقبنمانند.»
یک روز در میان صدای خانم معلم از پشت تلفن به گوش میآید. از نرگس میخواهد جدول ضرب را بخواند. زینب به سوالات علوم جواب میدهد. بتول و خاتون هم در خانه مشغول حل مسألههای ریاضیاند. «یک روز در میان به تکتک بچهها زنگ میزنم تا از آنها درس سوال کنم. جدول ضرب و سوالات علوم و ... بچههایی هم که با هم نسبت فامیلی دارند در یک خانه جمع میشوند تا مسألههایی را که از پشت تلفن میگویم، بنویسند و حل کنند.»
خورشید، ماهبانو و آهو دانشآموزان کلاس اولی خانم معلماند، اما باید حالا در کلاس سوم میبودند؛ بازمانده از تحصیل. آنها با تعطیلی مدارس به کمک مربیهایشان سعی میکنند از کلاس درس عقب نمانند. «این سه دانشآموز نیازمند توجه بیشترند و باید کمک کنم که عقب نمانند. من دختر همان منطقهام و آنجا خانوادهها را میشناسم، برای همین از سه مربی خواستهام هوای خورشید، ماهبانو و آهو را داشته باشند تا از بچهها عقب نمانند و زودتر به کلاس سومیها برسند. چندماه پیش آنها را آوردند و تازه داشتند کلاس اول را یاد میگرفتند که مدرسهها تعطیل شد. دورادور وضع تحصیلی آنها را کنترل میکنم تا انشاا... به بچههای کلاس سوم برسند.»
کلاسهای واتساپی سردشت
خبر شیوع کرونا که به «دزفول» رسید، اهالی «سردشت» این منطقه از بیماریای گفتند که عالمگیر شده. مدرسه شبانهروزی تعطیل شد و دخترها خانهنشین. رعنا، مریم و راضیه سال آخر دبیرستانند، استرس کنکور داشتند و حالا از ترس میهمانناخوانده به خانه برگشتهاند. نرگس که دل به درسهای ادبیات کلاس دهم داده، به امید نویسندهشدن، تاب دل کَندن از کلاس درس و بچههای خوابگاه نداشت، اما حالا از خانه به پیامهای صوتی خانم معلم گوش میدهد. «هر معلم یک گروه تشکیل داده و کلاسها آنلاین برگزار میشود. معلم ادبیات خطبهخط کتاب را میخواند و پیام صوتی میفرستد و از تکتک ما میخواهد بخشهایی را بخوانیم و برای او بفرستیم تا اشکالاتمان را بگیرد. معانی شعرها را هم خطبهخط برایمان میفرستد. درسهایمان خوب پیش میرود. معلمهایمان از راه دور واقعا وقت میگذارند تا چیز ناگفتهای نماند.»
نرگس هر روز از ساعت 11 تا 11 و 20 دقیقه پای تلویزیون مینشیند و از اشکالاتش نکته برمیدارد تا از معلمش در گروه بپرسد. «تلویزیون خوب است، اما وقتش خیلی کم است. بیشترین زحمت را معلمها میکشند. اگر معلمها نبودند استرس عقبماندن از درسها امانمان را میبرید.» سرفصلهای ریاضی به شکل پیدیاف در گروه دستبهدست میشوند تا مکمل پیامهای صوتی توضیحات خانم معلم باشند. بعد نوبت به مسألهها و حلشان میرسد. «وقتی گفتند مدرسهها تعطیلند، همه ما نگران عقبافتادن درسها بودیم و این در کنار دلتنگی مدرسه و معلمها اشک همه ما را درآورده بود، اما انصافا معلمها آنقدر خوب کار کردند که حسوحالمان خیلی بهتر شده، درسهایمان هم خوب پیش میرود.»
دختران مدرسه شبانهروزی حالا یک خانوادهاند و این تعطیلی اجباری آنها را دلتنگ یکدیگر کرده. رعنا و بقیه دخترها حالا امیدشان به روزهایی است که مدرسه باز شود و دوباره پشت نیمکتها کنار هم بنشینند. «مثل این است که خواهرهایم را نمیبینم، هرچند تلفنی در تماسیم و از حال هم بیخبر نیستیم. حوصله سر رفتن برای بچههای شهر است. در روستا فضا باز است و حوصلهمان سر نمیرود. خانم مشاورهمان برنامه داده تا از درسها عقب نمانیم. روزی دوساعت برای هر کتاب.» رعنا سال آخری است، به فکر قبولی در کنکور و مثل سایر همکلاسیهایش امید بسته به معلمهایش در شوش و دزفول که از راه دور هوای آنها را دارند. «این یکماه تعطیلی استرس زیادی به سال آخریها وارد کرد. معلمهایمان تمام تلاششان را میکنند درسها را آنلاین خوب یاد بگیریم تا کمی از استرسمان کم شود. هر معلم ساعتی را مشخص کرده تا همه بچهها آنلاین سر کلاس درس حاضر باشند. توضیحات درس را به شکل کلیپ و فیلم برایمان میفرستند و تا زمانی که درس را خوب یاد نگرفته باشیم، از آن عبور نمیکنند. انشاا... زودتر این بیماری تمام شود تا بتوانیم مدرسه برویم.»
کلاسهای 20دقیقهای
روزی 20دقیقه سهم هر دانشآموز است از کلاسهای آنلاین شبکه آموزش. یک روز ریاضی، روز بعد علوم و فردایش فارسی. هندسه، تاریخ، شیمی و ... هم به نوبت نشستهاند. مسیر تکالیف به واتساپ افتاده تا مبادا دانشآموزی از درس غافل شود. سارینا هر روز ساعت 12و20دقیقه خودش را پای تلویزیون میرساند و چشم میدوزد به معلم درون قاب.کلاس چهارمی است و در یکی از دبستانهای منطقه11 درس میخواند.«خانم معلم تلویزیون خیلی کم درس میدهد؛ روزی دو صفحه از کتاب. همان اولش را هم احوالپرسی میکند. بعضی درسها را متوجه نمیشوم و از مادرم میخواهم، توضیح بدهد. دلم برای خانم معلمم و بچهها تنگ شده.»
دلتنگی مدرسه، سارینا را گوشهگیر کرده و تمام دلخوشیاش گروه همکلاسیهایش در واتساپ است. «دلم برای صدای معلممان تنگ شده. برای بازی با بچهها. بهترین خانم معلم دنیا را دارم. در گوشی مادرم هر روز تکالیفمان را میبیند و همانجا به سوالاتمان جواب میدهد، حتی برای مادرم سوال میفرستد تا از من امتحان بگیرد اما اینها که جای حالوهوای مدرسه را پر نمیکند. میدانید چندوقت است با بچهها دنبال هم بازی نکردهایم؟ دلم برای زنگهای تفریح و پچپچهای سرکلاس تنگ شده. از صبح تا شب درحال خواندن و نوشتنم. گردن درد گرفتم از بس سرم در گوشی است.»
مدرسهها که تعطیل شد و کلاسهای درس پا در تلویزیون گذاشتند، مادران همکلاسیهای جدید بچهها شدند. مادر سارینا میگوید: «هر روز از صبح با سارینا درحال درس خواندن و نوشتنم تا شب. همراهش پای درس تلویزیون مینشینم و بعد نوبت پیام دادن و گرفتن با معلم ساریناست. تلویزیون 20دقیقه درس میدهد و ما میمانیم و سوالات بچهها. برای هر سوال و نکته چقدر باید مزاحم دوست، آشنا و فامیل شد؟»
آموزشوپرورش از راهاندازی اپلیکیشنهایی در آینده برای تدریس آنلاین میگوید اما بعضی شایعات بر تکرار پایهها اصرار دارند. شنیدهها هم از برگزاری امتحانات در خرداد خبر میدهند تا خانوادهها و دانشآموزان استرس بیشتری را این روزها تجربه کنند. هرچند محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزشوپرورش گفته این وزارتخانه نمیخواهد در تقویم آموزشی تغییر ایجاد شود و تا خردادماه بایدسال تحصیلی تمام و تقویم زمانی رعایت شود. پدر و مادرهای دانشآموزان اما حرف دیگری دارند، مثل مادر سارینا: «هر روز یک چیز گفته میشود. در شرایط بلاتکلیفی و استرس به سر میبریم. اپلیکیشن هم راه بیندازند این بچهها دوره ابتداییاند و این به معنای دردسر جدید برای اولیا و معلمهاست. متاسفانه متوجه شدهام، اعتمادبهنفس سارینا پایین آمده. در 20دقیقه مطالب طوطیوار گفته میشود، بچه وقتی متوجه مطلب نمیشود فکر میکند ایراد از اوست و اعتمادبهنفسش پایین میآید، احساسی که بیشتر اوقات شاهد آن هستم و این اصلا خوب نیست. این مشکلات این روزهای بیشتر خانوادهها و دانشآموزان است. با مادرهای زیادی صحبت کردهام بیشترشان با چنین مسائلی دست به گریباناند.»
پیشروهای این روزها
برنامه هفتگی، سه درس روزانه و ساعات آن را مشخص میکند. ساعاتی که بچهها آنلاین سر کلاس مجازیشان مینشینند؛ کلاس پرسشوپاسخ فیلمهای درسی که در آپارات پخش شدهاند. باران کلاس هشتم را در یکی از مدارس غیرانتفاعی تهران میگذراند و در روزهای تعطیلی مدارس اپلیکیشنی که مدرسه پیشنهاد داده او و همکلاسیهایش را سر کلاس آنلاین حاضر میکند. «این شیوه برایمان عجیب و نو بود. قبل از ماجرای کرونا چنین تجربهای نداشتیم. فیلم درسها در آپارات است و ما از آنجا درسها را دنبال میکنیم و بعد در کلاس آنلاین سوالات و پرسشها انجام میشود، البته گاهی در همان کلاس آنلاین تدریس هم میشود.»
نشانگر، کاربران حاضران و غایبان کلاس را اعلام میکند؛ غیبتهایی که این روزها غیرموجهاند. دانشآموزان گوشی به دست بعد از کلاس آنلاین چشم انتظار تکالیف میمانند. «امروز سه کلاس پشتسر هم داشتم. واقعا خسته شدم. هر درس یک گروه دارد و باید مدام گوشی دستمان باشد. تکالیف را انجام میدهیم و بعد عکسش را برای هرکدام از معلمها میفرستیم. این خیلی بد است گاهی اوقات فراموش میکنیم برای کدام معلم تکالیف را فرستادیم و کدام تکالیف را نه. در این روزها اصلا خیلی استراحت نداریم و استرسمان خیلی بالاست.»
فیلم دروس در آپارات باقی میماند تا دانشآموزان چندبار بتوانند از آنها استفاده کنند، امکانی که برای دانشآموزانی که از تلویزیون برای آموزش استفاده میکنند، مهیا نیست. «این روزها سرمان بیشتر از قبل شلوغ شده، همینطور استرسمان. ترجیح میدهم سرکلاس حاضر شوم. یک روز در همان کلاس آنلاین با بچهها گفتوگو داشتیم حتی بچههایی که از مدرسه متنفر بودند دوست دارند زودتر مدرسهها باز شود.»
معلمهای 24ساعته
کلاسهای آنلاین که شروع شد، قولوقرارهایی میان معلمها و شاگردها ردوبدل شد. البته فضای جدید درس مشارکت بعضی از دانشآموزان را بالا برده اگرچه دیگر خبری از درگوشیها و پچپچهای سرکلاس نیست. محدثه کشاورز، معلم ریاضی یکی از مدارس غیرانتفاعی تهران است و فضای جدید کلاسهای آنلاین را تجربهای متفاوت میداند. «یک روز بعد از اعلام تعطیلی کلاسهای آنلاینمان شروع شد، البته یک هفته طول کشید تا این شیوه کار جای خود را میان دانشآموزان و معلمها باز کند. بعضیها زودتر با این کلاسها اخت شدند و بعضیها دیرتر، شاید هنوز بعضیها نتوانستهاند با این شیوه تدریس همراه شوند.»
کشاورز، کلاسهای آنلاین و استفاده از اپلیکیشن جدید مدرسه را تجربه جدیدی برای دانشآموزان میداند. «در کلاس حضوری ارتباط چشمی کمک میکند تا متوجه شویم دانشآموزان متوجه مطالب کلاس شدهاند یا نه، البته در فضای آنلاین کلاس کنترل شدهتر است. بچهها فضای چت دارند که معلم میتواند آن را حین درس ببندد. ارتباط کمتر و محدودتر با دانشآموزان هم یکی از ویژگیهای این فضاست اما نکته مثبتی نیست و تنها ویژگی این فضاست.»
مدرسهها که به تعطیلی رفتند، بیشتر آدمها به حالوروز معلمها غبطه خوردند. «تعطیلی مدارس کار ما را 24ساعته کرده چون هنوز فضای جدید و فرهنگ استفاده از آن را به خوبی یاد نگرفتهایم و گاهی اوقات سبب شده فضای شخصیمان قربانی فضای کار شود. وقتی شاگرد یا همکاری نیمهشب تنها به دلیل آنلاین بودنت پیام میدهد و سوال دارد! فضای جدید نیاز به برنامهریزی و قانونگذاری دارد تا زندگیمان نظم بگیرد.»
استفاده از اپلیکیشنها برای کلاسهای آنلاین تنها به تعدادی از مدارس غیرانتفاعی محدود میشود و سایر دانشآموزان چشم به قاب تلویزیونها دوختهاند تا در 20دقیقه مطالب را فرا بگیرند؛ شرایطی که کشاورز آن را دلیلی بر تشدید نابرابریها میداند. «طبق برنامهریزی مدرسه دروس در قالب ویدیو تهیه و در آپارات در اختیار بچهها گذاشته میشود کاری که کلاسهای تلویزیون هم انجام میدهند، با این تفاوت که دانشآموزان مدرسه ما امکان چندباره دیدن برنامههای درسی را در آپارات دارند و این امکان برای سایر دانشآموزان که تنها راه ارتباطیشان با دنیای درس و کلاس تلویزیون است فراهم نیست. کلاسهای آنلاین امکان ارتباط دوطرفه را فراهم میآورد درحالیکه دوباره سایر دانشآموزان از این ارتباط هم محروم هستند؛ شرایطی که فضای نابرابری گذشته را از گذشته سختتر کرده است. کلاسهای آنلاین و استفاده از اپلیکیشنهای آموزشی تنها نیاز به بسترهایی مانند گوشی همراه و اینترنت دارد درحالیکه بخش مهمی که مغفول میماند روحیه بچههاست. قرنطینه دانشآموزان را از فضای اجتماعی که روزانه با آن در ارتباط بودند بیرون کشیده و نیاز دارد تمهیداتی برای آن اندیشید.»