[محمدرضا اقبالی] کار کردن در هلالاحمر عشق میخواهد؛ بدون علاقه قلبی نمیتوان در کار برای خدمت به مردن دوام آورد. اینها را امدادگر جوان هلالاحمر یزد میگوید. او خودش را عاشق کارش میداند «با عاشقها نمیتوان شوخی کرد، عشق ناممکنها را ممکن میسازد و چه زیبا میتوان عشق را اینجا یافت، عشق به زندگی، عشق به خانواده و عشق به خدمت مجدانه به مردم.» علیرضا جعفریپوراناری هجده ساله، دانشجو رشته حقوق و عضوجمعیت هلالاحمر است. این امدادگر جوان در گفتوگو با «شهروند» عنوان میکند بعضی از انسانها فرشته به دنیا میآیند، شاید چهرهشان نورانی نباشد، اما لباسشان نماد ایثار، کمک و همدردی ست.
همکاری با هلالاحمر از کجا شروع شد؟
سال۱۳۹۳ از طریق کانون دانشآموزی جمعیت هلالاحمر و تبلیغات دیگر جذب این سازمان شدم و به دلیل علاقه زیادم به فعالیتهای اجتماعی در اکثر فعالیتهای سازمان جوانان و امداد نجات شرکت کردم. همه و همه به شوق خدمت به مردم با لباس هلالاحمر به همکاریام ادامه دادم.
انگیزه اصلی شما علاقه به فعالیتهای اجتماعی بود یا چیزی فراتر؟
کمک به مردم در شرایط بحرانی و کسب تجربههای نو و جدید برای مدیریت بحران و امدادرسانی در شرایط سخت به کسانی که نیاز به کمک و امدادرسانی دارند. قبل از اینکه عضو جمعیت امدادگران هلالاحمرشوم توجهم نسبت به مشکلات اطرافیانم بسیارکم بود، اما از زمانی که به امدادگران هلالاحمر پیوستم، دید وسیعتری نسبت به مردم جامعه، مشکلاتشان و نحوه امدادرسانی به آنها پیداکردم.
تا چه زمانی به عنوان عضو و امدادگر هلالاحمر فعالیت خود را ادامه میدهید؟
تا زمانی که این توانایی و شایستگی خدمترسانی به مردم را داشته باشم، عضو جمعیت و امدادگر هلالاحمر خواهم ماند.
تا به حال پیش آمده در هلالاحمر از کسی دلگیر شده باشید؟
خوشبختانه خیر، در جمعیت هلالاحمر همگی همدلانه و فعالانه در راستای کمک به مردم تلاش میکنیم و رابطه گرم و صمیمی بین ما برقرار است.
زمانی که لباس هلالاحمر را به تن میکنید، چه احساسی دارید؟
لباس هلالاحمر، لباس مقدسی است که انسان با پوشیدن آن احساس آرامش میکند. بزرگترین افتخار پوشیدن لباس جمعیت هلالاحمر خدمت به همنوعان است و ما مفتخر به آن هستیم که شایستگی پوشیدن این لباس را داشته باشیم.
شاخصترین فعالیتی که در طول این سالها در این نهاد داشتید، چیست؟
اغلب در پستهای جادهای و پوششهای امدادی، مسابقات ورزشی، مانورهای امدادی و ایستگاههای سلامت مشغول به خدمترسانی بودم و به تازگی مسئولیت دبیر کانون آزاد جوانان هلالاحمر شهرستان یزد را برعهده گرفتهام.
تا به حال شده از هلالاحمر خسته شوید؟
خیر، هرگز. خدمترسانی به مردم یک توفیق است و ما هرگز از آن دلسرد و خسته نخواهیم شد. فعالیتهای داوطلبانه به گونهای هستند که از اعتقادات و باورهای انسان نشات میگیرد، لذا توجه به آنها امری بسیار مهم و ضروری است.
کار در هلالاحمر و دیدن برخی صحنههای سخت چه تأثیری در روحیات شما دارد؟
قطعا برخی از صحنههایی که امدادگران با آن مواجه میشوند، دلخراش و ناراحتکننده است، ولی ما تلاش میکنیم بدون اینکه تأثیر منفیای بر روحیه و فعالیتهای ما بگذارد، به امدادرسانی خود ادامه دهیم و کار خود را به نحو احسن انجام دهیم.
برای معرفی هلالاحمر در سطح جامعه چه باید کرد؟
تبلیغات از طریق تلویزیون میتواند اثرگذار باشد؛ بنرها و بیلبوردهایی در سطح شهرها میتواند فعالیت بیچشمداشت امدادگران و نجاتگران را نشان دهد، همینطور در صفحات فضای مجازی و پیامرسانها برای ترغیب علاقهمندان میتوان از اهداف، مسئولیتها و کارهای هلالاحمر عکس و ویدیو منتشر کرد.
تا به حال چند نفر را به هلالاحمر معرفی کردهاید و مشوق شما چه کسی بوده است؟
تقریبا تا جایی که امکان داشت برخی از دوستان و آشنایان را برای شرکت در فعالیتهای داوطلبانه هلالاحمر تشویق کردم و خدا را شکر استقبال خوبی هم از جانب آنها شده است. من از طریق کانون دانشآموزی جمعیت هلالاحمر به این مجموعه پیوستم و با تشویق خانواده و مسئولان هلالاحمر این همکاری ادامه یافت.
مسئولیتی در هلالاحمر داشتید، چه فعالیتی را در اولویت قرار میدادید؟
جذب بیشتر داوطلبان و علاقهمندان، توجه به پیشنهادات آنها و ارتقای سطح آموزش و تجهیزات مورد نیاز آنها را در اولویت قرار میدادم. همچنین افزایش آگاهی امدادگران هلالاحمر، تشویق نیروها برای خدمترسانی بهتر به عموم مردم و برگزاری کلاسهای آموزشی، تخصصی، عمومی و بازآموزی.
یک خاطره تلخ یا شیرین برایمان بگویید؟
همیشه سعی کردم خاطرات تلخ را فراموش کنم، چراکه ممکن بود باعث جدایی از هلال شود. امسال امدادگران برتر شهرستان به مناسبت یاد و خاطره زلزلهزدههای بم به مشهد مقدس اعزام شدند که خاطره شیرین و خوبی برای من ساخته شد.
یک آرزو؟
هیچ گاه مردم در شرایط بحرانی قرار نگیرند و مشکلی برای آنها پیش نیاید که به کمک و امدادرسانی ما احتیاجی باشد.
در مورد کلمات زیر هرچه به ذهنتان میآید بگویید.
هلالاحمر: خانه دوم.
امدادونجات: عشق، وظیفه.
آمبولانس: انتقال سریع.
بشردوستی: همیشه فعالیت در هلالاحمر یعنی نگاه به بشریت، حس نوعدوستی و کمک. نام هلالاحمر را هرکس میشنود پشتوانهای برای کمک و کمکرسانی به ذهن میرسد. ما در هلالاحمر بیشتر این را احساس میکنیم که بدون هیچگونه چشمداشت و غرضی بتوانیم خدمت صاف، صادق و پاک را به نوع بشر ارایه دهیم که هیچ تفاوتی هم ندارد از چه نژادی باشد. این حس است که برای انسانیت و بشر همه وجود خود را میگذارم تا ارزش پیدا کنم. شاید بدانید که ارزش انسان در این مجموعه به اختصاصدادن زمانی برای رفع و گشایش گرفتاری و مشکلات کسانی است که نیاز به کمک دارند و این انگیزه در این سازمان کاملا مشهود است.
امدادگر: آن مددکاری که از شب تا سحر زحمت کشد
اجر و مزدش را خدایش در صف محشر دهد
افتخار هر مددگر باشد اینکه کار او
در عمل با کارهای انبیا هم سمت و سو
شیفت امدادی: محیط گرم و صمیمی با دیگر امدادرسانان و درعین حال همراه با استرس .
نوروز: لحظهای شاد و زیبا که ترجیح میدهی به جای در جمع خانواده بودن به خدمترسانی به مردم بپردازی.