واقعنگری
(10 دلیل که ثابت میکند اوضاع دنیا آنقدرها هم که فکر میکنید بد نیست)
نویسندگان: هنس، اولا و آنا روسلینگ
ترجمه: عاطفه هاشمی و سیدحسن رضوی
انتشارات : میلکان
نویسنده تقریبا همان ابتدا سوالاتی سه گزینهای مطرح میکند که اکثر ما احتمالا آنها را غلط پاسخ خواهیم داد. مثلا شما به این سوال چه پاسخی میدهید: «در بیستسال اخیر جمعیتی که در فقر مطلق به سر میبرند... الف. دوبرابر شدهاند ب. تفاوتی با گذشته نکردهاند ج. نصف شدهاند.» پاسخ «الف» است درحالی که حتی در آمریکا، 95درصد مردم پاسخ نادرستی به سوال دادهاند. هنس روسلینگ به همین ترتیب جلو میرود و سیزده سوال دیگر مطرح میکند که باز هم احتمالا بسیاری از ما برای آنها پاسخ نادرستی خواهیم داشت. در بین تمام پاسخدهندگان فقط یکنفر از کشور سوئد بوده که توانسته به تمام این سوالات پاسخ صحیح بدهد، حتی برندگان جایزه نوبل هم در این پاسخگویی ضعیف عمل کردهاند. چرا؟ نویسندگان این کتاب در واقع میخواهند با مثالهای فراوان برای شما توضیح بدهند که به جهت گستردگی اطلاعات ناامیدکننده و اخبار مأیوسکننده، سیطره این نوع اخبار روی مردم بیشتر شده. موضوع، هوش و فهم پایین نیست که نمیتوانیم به این سوالات جواب درستی بدهیم. موضوع این است که همه دچار اشتباهاتی نظاممند شدهایم. کتاب در سال گذشته در آمریکا چاپ شد و به فروش فوقالعادهای رسید.
گریزها
نویسنده: اولگا توکارچوک
ترجمه: فریبا ارجمند
انتشارات: همان
سال گذشته رسواییهای نوبل باعث شد وضع جایزه درهالهای از ابهام باقی بماند و برندهای هم تعیین نشد. به همین جهت امسال همزمان دو برنده (برنده سالهای 2018 و 2019) اعلام شدند؛ اولگا توکارچوک از کشور لهستان و پیترهانتکه از اتریش. حاشیههایی که اعطای جایزه به هانتکه به وجود آورد، باعث شد چندان به توکارچوک پرداخته نشود. به هرحال حمایت هانتکه از رژیم اسلوبودان میلوشویچ، رئیسجمهوری سابق صربها، اعتراض بسیاری را به دنبال داشت. در آخرین اظهارنظراردوغان، رئیسجمهوری ترکیه هم اعطای این جایزه را به هانتکه، توهین به شعور تمامی صاحبان شعور و وجدان در جهان قلمداد کرد. درنهایت تمام اینها تا همین حالا هم باعث شده چندان با برنده دیگر یعنی توکارچوک آشنا نباشیم. اما هنوز مدت زیادی نگذشته، انتشارات «همان»، رمانی از این نویسنده لهستانی منتشر کرده که میتواند به آشنایی مخاطبان فارسیزبان با این برنده نوبل ادبیات بینجامد. در آثار توکارچوک رگههایی از سورئالیسم و رئالیسم جادو دیده میشود که متأسی از تاریخ کشورش است. رمان «گریزها» که به تازگی با ترجمه فریبا ارجمند منتشر شده، یکی از بهترین آثار این نویسنده است.
زائر سینما
نویسنده: واکر پرسی
ترجمه: آزاده اتحاده
انتشارات: خزه
واکر پرسی، نویسنده رمان «زائر سینما» خواهر کوچکی داشت که ناشنوا بود و او را به مدرسه ناشنوایان در نیواورلئان فرستاد. بعد خانهای در نزدیکی این مدرسه خرید و روزها، دور از کتابخانه و خانواده اصلیاش، شروع کرد به مکتوب کردن تاریخ و قصه مرگ و از دست دادن آدمهای زندگیاش. چون تجربه غریبی را از سر گذرانده بود که میتوانست دستمایه یک رمان باشد؛ از سل گرفتن در جنگ جهانی دوم تا خودکشی پدر و پدربزرگش، پزشکی خواندن و کار در بیمارستان و... ثبت این گذشته پرفراز و نشیب همراه با بهره گرفتن از اندیشههای سورن کیر کگور، رمانی شد به اسم «اعترافات یک سینمارو». مشاوری ادبی این کتاب را برای استنلی کافمن که روزنامهنگار و منتقد سینما بود، فرستاد. کافمن کتاب را ویرایش کرد و در سال 1961 با عنوان «سینمارو» منتشر شد، اما چندان مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه به دست ای. جی. لیبلینگ یکی از نویسندههای مجله نیویورکر رسید و او کتاب را به همسرش، جین استافوردِ رماننویس که یکی از داورهای «جایزه کتاب ملی» آن سال (1962) بود، معرفی کرد. کتاب تا آن زمان نامزد جایزه نبود، اما وارد مسابقه شد و جالب اینجاست که در رقابت با رقیب قدری ازجمله «فرنی و زویی» (نوشته سلینجر) جایزه را برد.
مثل دود در باد
نویسنده: تامی اورنج
ترجمه: فرناز کامیار
انتشارات: خزه
برنده جایزه پن-همینگوی، برنده جایزه انیسفلد ولف بوک، جایزه حلقه منتقدان کتاب ملی جان لئونارد، جایزه پولیتزر 2019 و... اینها تنها بخشی از افتخارات تامی اورنج برای رمان «مثل دود در باد» است. ضمن اینکه نیویورک تایمز هم درسال 2018 این کتاب را جزو 10 کتاب برتر سال معرفی کرد. مثل دود در باد نخستین رمان تامی اورنج، تصویری شگرف و تکاندهنده از آمریکا و زندگی سرخپوستان ارایه میکند؛ نگاهی که کمتر به آن پرداخته شده. به همین جهت عمرال اکد، نویسنده کتاب «نبرد آمریکا» درباره آن میگوید: «مثل دود در باد، اثری اعجاببرانگیز است؛ کتابی که با صداقت و اصالتی عمیق، داستانی را روایت میکند از مفهوم زندگی و سرزمینی که متعلق به سرخپوستان است و از آنها ربوده شده.» این رمان درواقع ماجرای برخورد بیرحمانهای است که در خاطرات زخمخورده ساکنان اولیه آمریکا باید آن را جست؛ خاطراتی که نسلهای بعدی بومیان هم با آن دستوپنجه نرم میکنند. اورنج در این رمان از بومیان شهرنشینی سخن میگوید که از اجداد خود زیبایی و طبیعتگرایی و معنا را به ارث بردهاند، اما شهر و مصائبش آنها را به اعتیاد و خودکشی رسانده است.
همه دروغ میگویند
نویسنده: ست استیونز دیویدویتس
ترجمه: ریحانه عبدی
انتشارات: گمان
ست استیونز دیویدویتس، نویسنده کتاب «همه دروغ میگویند»، دانشآموخته فلسفه و اقتصاد، سالها در شرکت گوگل به تحلیل دادهها مشغول بوده است. کتاب درباره دادههایی سخن میگوید که زندگی ما را تحت سیطره گرفته. ماجرا از این قرار است که تا پایان یک روز، هر کاربر در اینترنت چیزی حدود 8تریلیون گیگابایت از دادهها را مصرف میکند. این میزان گسترده از اطلاعات، بیانگر ترسها، تمایلات، آرزوها و هر رفتار خودآگاه و ناخودآگاه بشر و تصمیماتی است که میگیرد. ضمن اینکه ماجرا پشت پردههایی هم دارد. دستاندرکاران موتورهای جستوجوگر در دادههایی که ما به دنبال آن هستیم، دست میبرند و کمکم چیزی را برای ما فراهم میکنند که بیشتر میپسندیم. در واقع حقیقت را با دستکاری آنچه به دنبالش هستیم، جابهجا میکنند. این وسط خیلی از کاربرها از کجا قرار است بفهمند که گستره اینترنت درحال دستهبندی اطلاعات مختلف است تا هرچه را دلش میخواهد در اختیارمان قرار بدهد، نه همه چیز؟ کتاب «همه دروغ میگویند»، دیدگاههای جذاب، غافلگیرکننده و گاهی خندهدار و کمیک را درباره دیتا، اینترنت و شبکه اتصالی جدید انسانها با یکدیگر در اختیار ما میگذارد.
بزرگترین چالش تاریخ بشریت
(در برابر فاجعه زیستمحیطی و اجتماعی)
نویسنده: اُرهلییَن بارو
ترجمه: محسن یلفانی
انتشارات: جهان کتاب
خوشبختانه در سالهای اخیر به جهت رونق فضای مجازی، ناشران و مترجمان هم با تازهترین کتابهای روز جهان آشنا هستند و فورا برای خرید و ترجمه اقدام میکنند. بعضی ناشران در آنسوی آبها هم عموما نسخه الکترونیک کتاب را قبل از نسخه کاغذی برای فروش روی سایت عرضه میکنند. به همین جهت هم دسترسی برای فارسیزبانان راحتتر شده است. میماند موضوع ترجمه که برای اطمینان از کیفیت مطلوب باید به نشرهای معتبر رجوع کرد. با این مقدمه، میتوانید کتاب «بزرگترین چالش تاریخ بشریّت» را که در سال 2019 منتشر شده و به تازگی هم از سوی انتشارات «جهان کتاب» چاپ شده، تهیه کنید. بخشی از موضوع کتاب نیاز به توضیح ندارد؛ آلودگی هوا، مشکلات آب و خاک، گرمایش زمین، خشکسالی، بحرانهای اجتماعی و... زمانی که از چنین بحرانهایی صحبت به میان میآید، همیشه آمار و ارقام فراوانی برای آن وجود دارد. در واقع برای رسیدن به نمونههای مختلف، یک جستوجوی ساده در اینترنت میتواند منابعی گسترده را به روی مخاطب باز کند. اما پرسش اینجاست آیا انسان بر این معضلات خودساخته غلبه خواهد کرد؟
طیب خان
نویسنده: مسعود دهنمکی
انتشارات: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
کتاب «طیب خان» هنوز به بازار نشر نیامده استقبال خوبی داشت. بههرحال نام مسعود دهنمکی، پسزمینههایی را در ذهن خیلیها با خود همراه دارد؛ از فیلمهای سینمایی نظیر «اخراجیها»، «رسوایی» و... رویکرد دهنمکی در آثار سینمایی خود مشخص است و همسو با همین دیدگاه هم سراغ زندگی و زمانه طیب حاجرضایی رفته است. این کتاب حجیم، در دو جلد به زندگی این چهره تاریخ معاصر میپردازد. جلد اول مربوط است به تولد و دوران کودکی طیب تا سال 1339. جلد دوم هم به وقایع پایانی زندگی طیب حاجرضایی اختصاص دارد؛ از ایستادن در مقابل رژیم پهلوی تا شرکت در قیام پانزدهم خرداد 1342 و شهادتش در یازدهم آبانماه همان سال. مسعود دهنمکی نوشتن این کتاب را محصول 10سال پژوهش و تحقیق میداند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «من رو بردن توی یه خونه در خیابان دولت. به همراه مامورها وارد شدم. پرده اتاق رو کنار زدم. دیدم یه سید روحانی با چهرهای نورانی آنجا نشسته. فهمیدم آیتالله خمینی است. مامورها منتظر بودند من پرخاش کنم و بگم شما پول دادی و چنین و چنان کردی و ... اما گفتم: آقا! قربون جدتون برم... به این نامسلمونها بگید که نه شما به من پول دادید و نه من از شما پول گرفتم. از در که اومدم بیرون نصیری به من گفت: طیب خان گور خودت رو کندی!»
امید در تاریکی
نویسنده: ربهکا سولنیت
ترجمه: نرگس حسنلی
انتشارات: مهرگان خرد
کتاب «امید در تاریکی؛ تاریخهای ناگفته، احتمالات بیکران» سال ۲۰۱۴ در آمریکا منتشر شد که استقبال مخاطبان را هم به همراه داشت. ربهکا سولنیت، نویسنده و مورخی است که قریب به 20 کتاب تألیف کرده؛ کتابهایی که عموما با تأملاتی تازه در حوزههای مختلف همراه است؛ از «راهنمای میدانی برای گم شدن»، «سفردوستی» و «تاریخچه راه رفتن» گرفته تا کتاب «ادویرد مایبریج و غرب وحشی تکنولوژیک» (که جایزه گوگنهایم، جایزه حلقه منتقدان کتاب ملی را در حوزه نقد برایش به ارمغان آورد). سولنیت سرمقالهنویس و نویسنده همکار در نشریاتهارپرز و گاردین نیز هست. او در کتاب «امید در تاریکی...» به دنبال بسط و پرورش این ایده است که در هر شرایطی میشود راه خروج از بحران را پیدا کرد و یکی از مهمترین ابزارهای این مسیر چیزی نیست جز حفظ امید. او در کتابش با نمونههای مختلف نشان میدهد که گاهی قدرتمندان تلاش میکنند با تیره و تار نشان دادن راه، مردم را از بهبود شرایط مأیوس کنند، اما سولنیت اعتقاد دارد: «امید بلیت بختآزمایی نیست که بتوان روی مبل نشست و آن را در مشت فشرد و احساس بختیاری کرد. امید تبری است که در زمان اضطرار با آن درها را میشکنید.»