تورج شعبان‌خانی درگذشت
 
سفر آخر همسفر تنها
 

 

پولاد امین| «من تمام زندگی خود را وقف مردم کردم و همه لحظاتش را برای کارم گذاشتم، اما توقعاتم برآورده نشده است. نه‌تنها من، بلکه بسیاری از هنرمندان بزرگ‌تر از من نیز در شرایط مشابهی زندگی می‌کنند. بچه‌های ما یکی، یکی از دست می‌روند. هنرمندان سرطان می‌گیرند یا در سنین پایین فوت می‌کنند. ببینید! در یک ‌سال گذشته چند نفر از هنرمندان ما دنیا را ترک کرده‌اند. باید این هنرمندان را دریابند. زندگی هنرمندان به دلیل گرانی و مشکلات پیرامون سخت می‌گذرد، درحالی‌که صد چشم به دست آنها دوخته شده. جامعه هنرمندان ما درب و داغان است. یعنی هر چه درمی‌آوری باید خرج کنی و باز هم بدهکار باشی و هر چه بدوی، نرسی.»
اینها گلایه‌های مردی است که دیگر باید خودمان را عادت دهیم با فعل ماضی از او یاد کنیم؛ تورج شعبان‌خانی؛ آهنگسازی که با قطعاتی مانند «چون آدمک زنجیر بر دست و پایم» و «پروانه من، پروانه من، بی تو چه کنم مستانه من» و همکاری مستمر با خوانندگانی چون فریدون فروغی، مازیار،  سیمین غانم، حبیب محبیان و بسیاری از خوانندگان مطرح و معتبر دیگر جایگاهی یکه و یگانه در خاطرات نسل‌های مختلف شنونده موسیقی دارد. روز گذشته جامعه موسیقی ایران چنین هنرمندی را از دست داد.
تورج شعبان‌خانی هنگام مرگ بر اثر عارضه قلبی و ریوی 71‌سال داشت. او چند هفته اخیر را در بیمارستان گذرانده بود. در اواخر آبان‌ماه زنده‌یاد شعبان‌خانی که برای سخنرانی در کارگاه آموزشی «آسیب‌شناسی ۱۰۰‌سال ترانه در ایران» به همدان رفته بود، به دلیل بیماری در یکی از بیمارستان‌های این شهر بستری شد و تا عصر روز گذشته که خبر درگذشت او اعلام شد، در بیمارستان ماند.
زنده‌یاد تورج شعبان‌خانی از هنرمندان محبوب و پرکار موسیقی پاپ بود که  که علاوه بر خواندن آثار متعدد، به‌عنوان ترانه‌سرا و آهنگساز نیز با هنرمندان مطرحی همکاری کرد. تورج شعبان‌خانی بعد از انقلاب به همراه تعداد معدودی از خوانندگان و هنرمندان در ایران ماند و با وجود اصرار بسیار زیاد دوستان خواننده و همکار و با اینکه خواهر و برادرش هم در آمریکا بودند از ایران خارج نشد. او در این سال‌ها ضمن آهنگسازی برای خوانندگان خارج از ایران با هنرمندان داخل کشور مانند رضا آریایی، ناصر عبداللهی و محمدرضا عیوضی همکاری کرد.
این آهنگساز قدیمی در یکی از آخرین گفت‌وگوهایش گفته بود:   «دارم به پیشنهاد دوستان کنسرتی برای ایتام می‌گذارم. چندی پیش در محفلی ساز زدم و خواندم؛ دوستان یقه مرا گرفتند که چرا روی استیج نمی‌روی؟ گفتم به فکرش هستم ولی برای اجرای زنده باید شرایط مناسبی وجود داشته باشد. خیلی دوست دارم قطعاتی را که مردم تاکنون نشنیده‌اند به گوش مردم برسانم. این قطعات زیرخاکی هستند و آنها را نگه ‌داشته‌ام تا روزی اجرایشان کنم.» این فرصت نه برای زنده‌یاد تورج و نه برای دوستدارانش مهیا نشد و او نیز به هنرمندانی پیوست که رویای آخرشان تعبیر نشد.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/177158/سفر-آخر-همسفر-تنها