واهب نصیری کارشناس اقتصادی
سازمان نظام پزشکی نهادی است مردمی و صنفی که در جهت نظم‌دادن به خدمات پزشکی در کشور پایه‌گذاری شده و سال‌های متمادی است در این راستا خدمات قابل‌ملاحظه‌ای را همسو با نظام بهداشت و درمان ارایه داده و مدیریت اجرایی کشور را همراهی کرده است. آنالیز عملکرد تخصصی این سازمان صنفی مولفه خاصی است که در نظر نیست در این یادداشت پیرامون آن ورود کرده و اظهارنظر شود. آنچه که در این مقاله کوتاه به آن می‌پردازیم، رویکرد عملی این سازمان همسو با تعیین تعرفه خدمات درمان و قوانین سلامت و همراهی در پیاده‌سازی پزشک خانواده و نشان دادن نقش خود در توان اقتصادی مردم در تأمین هزینه‌های درمان است. به‌نظر می‌رسد چند سالی است که تصمیمات در این سازمان صنفی اهمیت کمتری به منافع ملی و مردمی می‌دهد و منافع صنفی و سازمانی غالب بر منافع مردمی است. ادامه این رفتارها موجب دوری و بی‌اعتمادی مردم از این سازمان کشور خواهد شد. صنفی که ارزشمندترین و تحصیلکرده‌ترین نیروهای علمی کشور بنیانگذار و اداره‌کننده آن هستند، برای نیروهای عضو آن اعتبار هنگفتی از بودجه عمومی کشور جهت آموزش و تربیت آنها صرف شده و تعیین تعرفه خدمات پزشکی یکی از وظایف آن است، می‌بایستی به نحوی در این مورد تصمیم‌گیری کند که خانوارها تحمل پرداخت آن را داشته باشند. یا این‌که شرکت‌های بیمه در مقابل این تصمیمات تعرفه‌ای در کنار افراد
بیمه شده مسئولیت و رسالت خود را به بهترین نحو عمل کنند. منابع سازمان و شرکت‌های بیمه درواقع همان منابع مردمی است که از جیب مردم به این بنگاه‌های بیمه‌ای واریز می‌شود. این‌که پزشکان تصور داشته باشند که بیمه‌شده فقط بخشی از هزینه درمان را می‌پردازد و فشار ویژه‌ای به مردم منتقل نمی‌شود، قطعا اشتباه است. هر قدر تصمیم‌گیری در تعیین تعرفه‌های پزشکی به سمت و سوی تفکر صنفی پیش برود، جایگاه مقدس و ارزشمند سازمان نظام پزشکی در میان مردم تضعیف خواهد شد. درست است که قانون گذار در بند «ک» ماده 3 قانون نظام پزشکی تعیین تعرفه پزشکی بخش غیردولتی را به سازمان نظام پزشکی واگذار کرده است، مع‌الوصف مسئولان سازمان نظام پزشکی باید فضایی را فراهم کنند که مردم و سازمان‌های بیمه توان پرداخت تعرفه‌های خدمات‌درمانی و بهداشتی را داشته باشند و تصمیم‌گیری‌ها همسو با وضع اقتصادی مردم باشد. از دیگر انتظارات از سازمان نظام پزشکی همراهی این سازمان با مدیریت اجرایی بهداشت و درمان کشور در پیاده‌سازی نظام سلامت (پزشک خانواده) است که چند سالی است به دلایل نامشخص اجرای آن به کندی صورت می‌گیرد. در کشورهایی که نظام سلامت (پزشک خانواده) را پیاده کرده‌اند، بیشترین رضایتمندی به خدمات پزشکی مربوط می‌شود. درواقع با این اقدام هزینه سرانه خدمات بهداشت و درمان را به حداقل کاهش داده‌اند و به دنبال آن موفق شده‌اند جایگاه پزشک و خدمات‌پزشکی را در بالاترین سطح در جامعه ارتقا دهند. بنابراین انتظار است، یاری سازمان نظام پزشکی در این بخش به مدیریت اجرایی کشور جایگاه ارزنده سازمان نظام پزشکی را ارتقا داده و نقش ارزشمند آن را بیش از پیش به مردم نشان دهد.