شمارش معکوس برای اتمام مهلت فیفا به فوتبال ایران آغاز شده و امروز همه میدانند که خطر بزرگی فوتبال ما را تهدید میکند. فیفا براساس منشور خود و دستورالعملهایش مبنی بر ممنوعبودن تبعیض به فوتبال ایران فشار میآورد که ورود زنان به ورزشگاهها آزاد شود. فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و دولت کاملا با این تصمیم موافقاند و بارها اعلام کردهاند که باید موانع حضور زنان برای رفتن به استادیومهای فوتبال برداشته شود. حالا این امر هم قطعی شده که برای رفع این موانع، باید حساسیتهای برخی نهادها و شخصیتها را درنظر گرفت و با جلب اطمینان آنها ملاحظاتی را که در این زمینه وجود دارد، برطرف کرد.
رضا صالحیامیری، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد و رئیس کمیته ملی المپیک در مصاحبهای که با روزنامه شرق داشته، میگوید: «معتقدم باید دغدغه بزرگان و مراجع عظام را رفع کنیم. آنها دغدغهشان مفسده است. ما باید به آنها این اطمینان را بدهیم که این مفسده را برطرف میکنیم و این به نظر من شدنی است. من معتقدم ما باید دغدغه بزرگان و مراجع را رفع کنیم، مشروط بر اینکه گزارشهای دقیقی را به آنها بدهیم. ما انشاءالله باید سفری به قم داشته باشیم و با مراجع در این زمینه گفتوگو کنیم.»
باید گفت تا همینجا یک گام بزرگ برداشته شده و ابهامات در مورد دلایل ممنوعیتها برطرف شده. حساسیت مراجع هم موضوعی نیست که بتوان ساده از کنارش گذشت. ما در نظامی اسلامی زندگی میکنیم و طبیعی است که فعالیتهای اجتماعی نیاز به تطبیق با موازین و رعایت قواعد شرعی دارد. در این زمینه هم مراجع معتمد مردم هستند و حرف اول و آخر را خواهند زد که چه از نظر قانونی و چه از نظر عرفی برای همه لازمالاجراست. اما چرا بسیاری از مسئولان کشور، رفتن بانوان به ورزشگاهها را بهعنوان یک مشکل نمیبینند و شائبههای این تصمیم برای بعضی بزرگان دینی برطرف نشده است؟ دکتر صالحیامیری میگوید نیاز به سفر به بیوت داریم و باید گزارشهای دقیقی ارایه کنیم، ولی شاید این هم اکتفا نکند.
چه بسا لازم باشد از مراجع و نمایندگان تامالختیارشان دعوت کنیم تا از نزدیک با فضاهای ورزشی و ورزشگاههای فوتبال آشنا شوند و مثلا در مسابقات فوتبال حاضر شوند. پیش از این، بارها پیش آمده که رئیسجمهوریهای ما بخواهند به ورزشگاه بیایند اما به دلایل مختلف و حساسیتهای بیجا این اتفاق جز در مورد یکنفر غیرمعمم نیفتاده؛ درحالی که حضور آنها در سالنهای کشتی و مسابقات این ورزش هم با استقبال بسیاری مواجه شده است. پس همیشه این دغدغه که حضور یک روحانی در استادیوم فوتبال چقدر با شأن و جایگاه فرد متناسب است، وجود داشته. ویژگی استادیوم فوتبال هم این است که پرجوش و خروش است و هیجان گاه غیرقابل کنترلی بر آن حاکم است. اما همانطور که دکتر صالحیامیری در همین مصاحبه مورد اشاره میگویند: «در مبانی عقلانی و شرعی ما مکان فاسد نمیشود؛ انسان فاسد است که محیط را فاسد میکند. دانشگاه، ورزشگاه، بازار، سینما و کنسرت اینها همه مکانهای فرهنگی هستند. سینما که فاسد نمیشود. اینها جسم هستند، روح که ندارند فاسد شوند. انسان است که به جسم روح میدهد. بنابراین ما نباید بیاییم تفکیک محیطی داشته باشیم.» پس نمیشود فضای ورزشگاه را ناسالم فرض کرد و از آن احتراز کرد. کسی هم که رأی و نظری میدهد، مطمئنا نیاز دارد تا علم و آشنایی کافی با سوژه داشته باشد و تردیدی نیست که گزارشها و بولتنهایی که رایج است و تهیه میشود، همیشه نمیتواند واقعیت ماجرا را منعکس کند و در مورد ورزشگاههای فوتبال که به یقین سوءتفاهمبرانگیز بوده است.
آقای صالحیامیری و دیگر مسئولان ورزش در کنار همه گزارشها و اطلاعاتی که جمعآوری میکنند و به مراجع ارایه میدهند، از آنها دعوت کنند تا به هر طریقی که صلاح میدانند، به فضای فوتبال وارد شوند و آن را از نزدیک لمس کنند. به نظر میرسد فقدان ارتباط نزدیک تا امروز هم در مورد اینترنت و شبکههای اجتماعی، هم در مورد فضاهای فرهنگی و هم در مورد فضاهای ورزشی باعث شائبههایی شده و مسأله هم لاینحل نیست. اگر مراجع بزرگوار فاصلههایی را که در طول زمان ایجاد شده، کم کنند و بیشتر از حال و هوای جامعه و جزییات آن باخبر شوند.