| اعظم شلالوند | پژوهشگر و مترجم|
جامعهشناسی حقوق تخصصی دانشگاهی و بین رشتهای است که میکوشد به تحلیل نظری و علمی روابط حقوق و جامعه، سازمان اجتماعی نهاد حقوق (نظم یا نظام) کنشهای متقابل اجتماعی موجود در این عرصه و معنایی که مردم به واقعیتها و پدیدارهای حقوقی میدهند، بپردازد و آنها را فهم و تبیین کند. در میان بزرگان جامعهشناسی پرآوازتر از ماکسوبر کمتر کسی را میتوان یافت که هنوز هم کتابها و مقالات جامعهشناسی و بهویژه جامعهشناسی حقوق در آستانه قرن بیستویکم به بررسی جدی آرای او بپردازد. دلیل این امر، گذشته از نبوغ شخصی این فرد، به تحصیلات همهجانبه و دانش فرهنگستانی وی بازمیگردد. ماکسوبر استاد حقوق، جامعهشناسی و اقتصادسیاسی بود. امروزه در سراسر جهان بسیاری از جامعهشناسان و علاقهمندان در مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی از اندیشههای او متاثر هستند و با توجه به اندیشههای او محورگشایی پیرامون موضوعات اجتماعی را دنبال میکنند. اما بهنظر میرسد آن چه که بیش از همه بحث حقوق و جامعهشناسی را در کنار یکدیگر قرار میدهد همانا ضرورت درک عمیق حقوق انسانی و استیفای حقوق معمول شهروندان از طبقه حاکم است. بدونشک امروزه یکی از مشکلات بزرگ جهان وجود دولتهایی دیکتاتور و غاصب حقوق مردمی است که ذیل عناوین عدالت اجتماعی و برابری، بیشترین ظلمها را به شهروندان خود میکنند. نظام آپارتاید نمونه قوی این نوع از دولتهاست. خوشبختانه اندیشمندان قلمروهای فرهنگ و جامعهشناسی با پرداختن به مباحث روشنگرانه حقوق انسانی شهروندان را در یاری رساندن به یکدیگر و پیشرفت جامعه درخصوص حقوق فردی و اجتماعی یاری میدهند. این گروه از روشنفکران و اندیشمندان را باید با همت شگرفشان تحسین گفت. عباس عبدی یکی از این اندیشمندان امروز ایران در حوزه علوماجتماعی و جامعهشناسی حقوق است. ازجمله ویژگیهای این متفکر میتوان به حضور مستقیماش در فراز و فرودهای اجتماعی کشور اشاره داشت. در نظام روشنفکری جهانی چند طیف روشنفکر وجود دارد که معمولترین آنها در کشور ما شناخته شده است: کنار گود نشستن و فرمایشهای طاق و جفت دادن. یکی از متفکران همان روزهای گذشته نام این دسته از روشنفکران پهلواننما را پهلوان پنبه گذاشته بود. حال آنکه به قول ژان پل سارتر قرن پیش قرن روشنفکران بود. اما اینکه روشنفکران ایرانی چه کردهاند خود بحث جذابی است که امیدواریم بشود از آن سخن گفت و نوشت.
عباس عبدی در مقام یک روشنفکر دینی چند ویژگی دارد:
علوم اجتماعی و جامعهشناسی را بهخوبی میشناسد.
اندیشه و نگرش او بر مبنای اصلاح امور است.
از جمله متفکرانی است که در گفتمانسازی با دیگر اصحاب اندیشه از سعهصدر و تحمل بسیار بالایی برخوردار است.
آثارش را با توجه به مستندات اجتماعی و واقعیتهای قابل تجزیه و تحلیل مستند میسازد.
نوشتارهایش جذاب و کوتاه هستند و در کوتاهنویسی سیاسی اجتماعی ید طولایی دارد.
از در هم آمیختن موضوعات پرهیز میکند.
او از معدود روزنامهنگاران دلسوز و به قول معروف متعهد ایران است که در روشمندسازی فرهنگ رسانهای نیز تلاشهایی مفید به انجام رسانده است.
بهنظرم این موارد ازجمله مواردی است که آدم را ترغیب میکند یک لشکر آدم دلسوز را در یک انسان ببیند. حالا با هم مرور میکنیم آخرین کتابش را. اگر موافق باشید بخشی از مقدمه کتاب را با هم مرور میکنیم: