محمد اشعری معاون سردبیر
سیدحسین نقویحسینی، نماینده مردم ورامین در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها به نکته با اهمیتی اشاره کرده، او گفته: «متاسفانه در مواجهه با گشت ارشاد شاهدیم برخی از مقامات رسمی بهجای حمایت و دفاع از نیروی انتظامی، پشتسر متخلفان قرار میگیرند تا وجهه اجتماعی خود را حفظ کنند.» در اینکه به قول مشهور، نیروی انتظامی ما قوایی مردمی است و همه خواستهها و کارهایش برآمده از نظر مردم یا بخشی از مردم است، کسی شکی ندارد، اما بحث درباره این گفته نماینده اصولگرای مجلس را باید فارغ از این گزاره بررسی کرد.
وقتی همه مسئولان مملکت ما مردمیبودن را یکی از شعارهای ثابت خودشان و «نوکر مردم»بودن را افتخاری بیمانند میدانند، خب طبیعی است که در مواقعی که تناقضی بین جامعه و قوه قاهره ایجاد میشود، در کمهزینهترین حالت ممکن، پشتسر مردم قرار بگیرند و برای حفظ ظاهر و وجهه اجتماعیشان هم که شده، به چالش ایجادشده ایراد بگیرند. مشکل آقای نماینده در این معادله دو سر برد کجاست؟ یعنی انتظار دارند مقامات کشور در همان اظهارنظرهای محدودشان جانب حرف و رأی مردم را نگیرند؟ حفظ وجهه اجتماعی چیز بد و نادرستی است؟ اصلا مگر نه این است که یکی از اولیات نوکری مردم، توجه به نظر اجتماع است؟
اما جدای از این نکته بدیهی و مردممدارانه، میشود از حرف نقویحسینی برداشت متفاوتتری هم داشت؛ یعنی نظر او این است که گشتارشاد- به خصوص در مواقعی که با چالشی جدی و عمومی مواجه میشود- چندان با سلیقه عمومی منطبق نیست و چون این انطباق وجود ندارد، مسئولان باید پشت نیروی انتظامی دربیایند، تا کارها پیش برود و مردم حساب کار دستشان بیاید. این حرف را اضافه کنید به مصاحبه مشهوری که اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی در گفتوگوی مشهور و پرتیترش با خبرگزاری فارس با اشاره به وعده برخی از کاندیداهای انتخابات در مورد جمعکردن گشت ارشاد گفت: «گشت ارشاد برای ما هم مطلوب نیست. اگر ما را از این نوع برخورد با مردم معاف کنند، تشکر هم میکنیم.» حالا بیایید داشتههای این معادله چندمجهولی را براساس همین حرفهای مطرحشده در این یادداشت مرتب کنیم؛ از یک طرف مردم در مقابل گشتارشاد (به خصوص در مواقع چالش و بحران عمومی) نظر مثبتی ندارند و مقامات رسمی کشور هم پشت پلیس را خالی میکنند، از سویی دیگر در مواقع انتخابات و به دلیل نیاز به آرای مردم، خیلیها قول جمعشدن گشت ارشاد را میدهند، از سمت دیگر، خود پلیس هم چندان از این نوع مواجهه با مردم راضی نیست و -حداقل در دورهای- خوشحال میشده که از این مسئولیت پرتنش معاف شود. براساس این «مقدم»ها، چه نتیجهای (تالی) به دست میآید؟ یعنی بخش عمدهای از مردم، مسئولان، مقامات و حتی اجراکنندگان نسبت به یک موضوع نگاه تردیدآمیز و منفی دارند. حالا جناب نقویحسینی و دوستان که در قوه مقننه دستی در قانونگذاری دارند، بهتر نیست براساس همان اصل خاک پای مردم بودن، برای این قانون یا شبهقانون فکری اساسی کنند تا هم مردم در سختی نیفتند، هم مسئولان بین نیروی انتظامی و وجهه اجتماعی (که از اساس چیز بدی هم نیست و باید در حفظ آن کوشید) یکی را انتخاب نکنند و هم نیروی خدوم انتظامی به زحمت و سختی نیفتد و برایش هزینه اجتماعی ندهد؟