«...دیریست هیچ کار ندارم/ مانند یک وزیر/ وقتی که هیچ کار نداری/ تو هیچ کارهای/ من هیچ کارهام، یعنی که شاعرم/ گیرم از این کنایه هیچ نفهمی/ این روزها اینگونهام/ فرهادوارهای که تیشه خود را گم کرده است/ آغاز انهدام چنین است/ اینگونه بود آغاز انقراض سلسله مردان/ یاران وقتی صدای حادثه خوابید/ بر سنگ گور من بنویسید:/ یک جنگجو که نجنگید/ اما شکست خورد...» 19سال پیش در چنین روزی، برابر 27 خرداد 1379 خورشیدی، نصرت رحمانی، شاعر معاصر در 70 سالگی درگذشت. در کارنامه رحمانی روزنامهنگاری نیز دیده میشود، کما اینکه مدتی نیز مسئول صفحه شعر مجله زن روز بود. شعر نصرت رحمانی در دهههای 40 و 50 خورشیدی طرفداران زیادی در بین جوانان داشت و از او علاوه بر دفاتر شعر، یک اتوبیوگرافی یا به عبارتی خودزندگینامه با عنوان «مردی که در غبار گم شد» بر جای مانده است.