بهروز بقایی بازیگر و کارگردان
همه ما در زندگی اشتباهاتی انجام دادهایم، بنابراین بر عملکرد هرکدام از ما انتقادهایی وارد است. اما وقتی صحبت از خودانتقادی میشود، کار کمی مشکلتر است. من در زندگی شخصی خودم معمولا وقتی تصمیم به کاری میگیرم که درمورد انجام دادن آن مجاب شده و به نتیجه قطعی رسیده باشم. معمولا آن اقدام را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میدهم.
از سوی دیگر اگر نتوانم دلایل کافی برای انجام کاری را به دست بیاورم آن را انجام نمیدهم. آخرین باری که از خودم انتقاد کردم همین 4 شب پیش در جشن تولد خواهرزادهام بود. خواستم برای او هدیه بگیرم اما آنچه بهعنوان هدیه به او دادم کاملا بیربط بود. اتفاقا خیلی هم از کادویی که خریده بودم خشنود بودم و به خود میبالیدم.
بعد از آنکه تازه متوجه شدم، کلی خودم را شماتت کردم. گفتم: بهروز آخر این چه کاری بود انجام دادی؟ بعد هم که کادو را به او دادم، گفتم: اگر از این هدیه خوشت نیامده میتوانم عوضش کنم. اتفاقا خواهر زادهام ابراز خوشحالی کرد و گفت: هدیه شما به درد همه اعضای خانواده میخورد.
ممنون از لطفتان. با این وجود سعی نکردم خودم را گول بزنم چون مطمئن شده بودم اصلا آن کادو به درد هیچکدامشان نمیخورد. معمولا از خودم انتقاد میکنم چون میدانم حداقل فایده این کار آن است که لحظهای از خودت بیرون بیایی و از نظرگاه دیگری با کاری که انجام میدهی مواجه شوی.
در ضمن با این کار میشود به حقیقت رسید و با واقعیت عملکرد فردی مواجه شد. خود انتقادی ما را زودتر از آنکه از سوی دیگران شماتت شویم، به آنچه برای فردا نیاز داریم میرساند و باعث میشود درمورد اشتباهاتمان تجدیدنظرهای اساسی کنیم. فرقی نمیکند چه جهت فکری داشته باشیم. سنتز از تز و آنتیتز به وجود میآید.