طرح نو - امير توحيد فاضل | دانش ارتباطات هر روز درحال توسعه و به روز شدن بوده و سرعت اين پيشرفتها به اندازهاي است كه درك آن گاهی مقدور و ممكن نيست. هنوز افرادي در جامعه ما هستند و به ياد دارند كه در دورهاي داشتن راديو 2 موج، بعدها دستگاه فكس و حتي ويدیو ممنوع بود، پس طبيعي است كه نتواند فضاي امروز را كه در آن یک پيام در كسري از ثانيه در كل جهان پخش ميشود، باور کرد. افرادي كه روزي براي برقراري كوچكترين ارتباط با افراد خانواده خود مجبور به مسافرتهاي چند ساعته بودند، امروز با ارسال يك پيامك از حال همديگر با خبر ميشوند. توسعه سختافزار و نرمافزارهاي ارتباطي تاثيرات بسياري را در جوامع مختلف بر جاي گذاشته و يك نمونه از آن را ميتوان در محتواي پيامهايي دانست كه اين روزها در تلفنهاي همراه، تبلتها و كامپيوترهاي افراد جامعه بهویژه نسل جوان به صورت لحظه به لحظه جابهجا ميشوند. محتوای این پیامها محور گفتوگوي «شهروند» با مصطفي اقليما، استاد دانشگاه و جامعهشناس است ...
در گذشته نه چندان دور، يعني تا يك دهه قبل راههاي ارتباطي در ميان افراد يك جامعه محدود بود و حتي در كلاسهاي روزنامهنگاري و علوم ارتباطات تنها به چند شيوه اطلاعرساني اشاره ميكردند. اما امروز با توسعه دانش بشر شاهد انتقال پيام به وسيله دستگاههاي پيشرفتهاي هستيم كه نمونههاي آن را ميتوان در توسعه اينترنت، تلفنهمراه، ماهواره، نرمافزارها و شبكههايي چون فيسبوك، اينستاگرام، تویيتر و وايبر مشاهده كرد. حال اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در دنياي امروز راههاي ارتباطی بين افراد با گذشته چه تفاوتهايي پيدا كرده است؟
در دورهاي انتقال پيام از طريق گفتوگوي چهره به چهره بود. با پيشرفت بشر و دستيابي به دانش خط و پس از آن اختراع دستگاههاي چاپ، كتاب و رسانههاي مكتوب بهعنوان وسيله ارتباطي مطرح شدند. اين پيشرفتها ادامه داشت تا بشر توانست از طريق اختراع و راهاندازي راديو و تلويزيون پيامها را بهصورت گستردهتري در يك جامعه پخش كند كه اين كار نيز محدوديتهايي داشت تا در دوران امروز و با پيشرفتهاي علمي ما به اينترنت و ماهواره دسترسي داريم. امروزه براي انتقال پيامهاي فردي از ابزارهايي چون تلفن استفاده كرده و پيامهاي كلي را هم به وسيله رسانههاي رسمي مانند شبكههاي ماهوارهاي، سايتهاي خبري، رسانههاي مكتوب و شبكههاي مجازي منتقل ميكنيم. طبيعي است كه با توسعه تكنولوژي ديگر ابزار اطلاعرساني و انتقال پيام مانند گذشته نيست و حتي ميتوان گفت كه اين ابزارها به ازاي تكتك انسانها وجود دارد. زيرا انسانها با استفاده از وسائلي كه نام برديد بهصورت لحظه به لحظه ميتوانند نظرات و ديدگاههاي خود حتي اگر شخصي باشد را هم براي همه ارسال كنند.
دانشمندان و مخترعان بزرگ معتقدند كه هر اختراع يا حتي كشفي يكي از نيازهاي بشر را برآورده كرده است. به عبارتي اگر دانشمندي سالها براي كشف يك پديده يا اختراع دستگاهي تلاش ميكند، ميخواهد خلأیي را برطرف كرده و نيازي را برآورده كند. با وجود بهرهمندي از ابزاري چون تلفن و رسانههاي جمعي، چه نيازي بود كه انسانها به سمت استفاده از وسایل ارتباطي نوين رفته و اين ابزارها را اختراع و مورد استفاده قرار دادند؟
وقتي رسانههاي رسمي و به عبارت بهتر رسانههاي سنتي نتوانستند نياز انسانها و مردم يك جامعه را برآورده كرده و بيشتر تبديل به ابزاري براي انتقال پيام از بالا به پايين جامعه شدند، طبيعي است كه افراد آن جامعه به دنبال يافتن راههايي باشند كه پيام خود را به ديگران منتقل كنند. به همين دليل است كه ميبينيم با محدود شدن آزاديها و جلوگيري از انتقال اخبار و پيامها، افراد به سمت استفاده از فيسبوك و ... رفته و با عضويت در شبكههاي مجازي يا استفاده از ابزارهاي ارتباطي جديد براي رساندن پيام خود به ديگران تلاش ميكنند.
میگویید محدود شدن آزاديها و دسترسي نداشتن مردم به رسانههاي آزاد موجب شده كه به اين سمت حركت كنند. اين امر شايد در جوامع غير آزاد مصادق داشته و صحيح باشد، اما ما ميبينيم كه در كشورهايي كه آزاديهاي بيشتري داشته و فعاليت رسانهها و حتي شبكههاي ماهوارهاي در آنجا بهطور مطلق آزاد است، استفاده از وسایل ارتباطي نوين بيشتر بوده و خود آنها اين ابزار را توليد كردهاند. بنابراين اگر ديدگاه شما را قبول داشته باشيم، بايد بپذيريم كه استفاده از ابزارهايي چون تویيتر، فيسبوك، وايبر و ... در كشورهاي آزاد نبايد كاربردي داشته باشد، زيرا در اين جوامع رسانهها از آزاديهاي بسياري برخوردار بوده و اساسا نبايد مردم آن جامعه نيازي به وسایل ارتباطي جايگزين داشته باشند.
اينكه بگوييم برخي از كشورها آزادي كامل دارند، هرگز صحيح نيست. من بسياري از كشورهاي اروپايي و آمريكايي را ديده و در آنجا حضور داشتهام. در اين كشورها نيز رسانهها آزادي كامل ندارند و هر كدام از آنها به جرياني خاص وابسته بوده و نظرات آن جريان را پوشش ميدهند. به همين دليل در اين كشورها نيز مردم به دنبال راههايي هستند كه بدون محدوديت حرف خود را به ديگران انتقال دهند. دنياي امروز، جهان انتخاب است. ديگر دوراني كه مردم مجبور به انتخاب يك رسانه و يك شبكه تلويزيوني باشند، گذشته است. شايد اين سوال را مطرح كنيد كه در چنين شرايطي بايد چه كنيم؟ ما راهي به غير پذيرش اين ابزارها نداريم و ديگر نميتوانيم انسان را محدود كنيم. بهعنوان نمونه با پيشرفت تكنولوژي تا چندسال ديگر، كسي براي خريد كتاب كاغذي اقدام نميكند. زيرا هر فرد با دسترسي به اينترنت ميتواند بهترين كتابها را در كمترين زمان دانلود و مطالعه كند. پس شايد در يك دهه آينده حتي چيزي بهعنوان كتابخانههاي امروزي نداشته باشيم.
شما اين نظرات را در حالي بيان ميكنيد كه بسياري از نهادهای رسمی با اشاره به برخی آسيبهاي اجتماعي موجود، بر ضرورت كنترل بيشتر به ويژه در حوزه وسایل نوين ارتباطي تاكيد ميكنند؟
دنياي امروز ديگر دنياي كنترل نيست. اساسا نميتوان وسایل ارتباطي نوين را كنترل و محدود كرد. در دورهاي ويدیو ممنوع بود. آيا امروز ميتوان اين ممنوعيت را اعمال كرد. آيا ممنوع بودن ماهواره در كشور عملي شده است؟ در شرايطي كه نميتوان ماهوارهها را بهطور كامل ممنوع كرد، چگونه ميتوان بر محتواي پيامكهاي افراد كنترلي داشت؟
اين شرايط مثبت است؟
بحث مثبت يا منفي بودن يك پديده در شرايط فعلي مطرح نيست. چرا كه اساسا راهي براي پرهيز از اين شرايط نداريم.
يعني نميتوانيم با تحليل علمي و كارشناسي به اين سوال پاسخ دهيم كه آيا شرايط امروز به سمت درستي حركت ميكند؟
من كليت موضوع را مثبت و مفيد ميدانم. ببينيد امروز هر فرد ميتواند آنچه ميخواهد و دوست دارد را با استفاده از اين ابزارها منتشر كرده و ديگران نيز به همين ميزان حق دارند كه اين مطلب را دريافت و مطالعه و تماشا كرده يا آن را حذف كنند.
اين پديده فينفسه مثبت است، چرا كه موجب رشد آگاهی انسانها ميشود. دانش امروز بشر راه تحقق اهداف متعالي انسان بهعنوان موجودي كه داراي عقل و شعور بوده، آزاد است و ميتواند آزادانه انتخاب كند، را فراهم كرده است. پس نميتوانيم بگوييم وسایلي كه موجب پيشرفت و تعالي بشر شده، مذموم و منفي است.
مگر ميشود يك پديده اجتماعي در همه جوامع يك كاركرد داشته باشد؟ بهعنوان نمونه اين پديده هم در پيشرفتهترين كشور اثر مثبت داشته و هم در عقبماندهترين جوامع آفريقايي.
بله اثرات وسایل ارتباط جمعي نوين در همه دنيا مثبت است. بهطور قطع وقتي جامعهاي دانش استفاده از اين وسایل را دارد، به حدي از درك رسيده كه بتواند از اين وسایل براي تعالي خود استفاده كند.
آيا محتواي پيامهايي كه اين روزها حداقل در ايران ميان مردم به ويژه نسل جوان رد و بدل ميشود را مثبت ميدانيد؟
خير، هرگز همه پيامها را مثبت نميدانم. البته مثبت و منفي بودن يك موضوع كلي نبوده و امري نسبي است. نميتوان گفت كه همه پيامها منفي بوده و داراي آسيب است يا برعكس. از سوي ديگر مطالب بيمحتوا و حتي منفي در يك فضاي آزاد خود به خود حذف شده و مطالب مناسبتر ماندگار ميشوند. ما باید به عقل و شعور مردم اعتماد كنيم و آنگاه ميپذيريم كه آنها قدرت درك مطالب صحيح و ناصحيح را دارند. برخي اوقات ما براساس شرايط و حتي منافع خود يك موضوع را منفي و ديگري را مثبت قلمداد ميكنيم. اين در حالي است كه شرايط براي افراد يكسان نيست. ممكن است امري را من بهعنوان فردي 67 ساله و استاد دانشگاه مثبت بدانم، اما يك جوان نظر مرا قبول نداشته باشد. هرگز هم نميتوان گفت كه نظر من يا اين جوان بهطور قطع صحيح و درست است. بنابراين راهي كه امروز در مقابل جوامع در حوزه استفاده از وسایل ارتباطي نوين قرار دارد اين است كه نبايد تحت هيچ شرايطي آن را محكوم و ممنوع كنند. بلكه بايد با فرهنگسازي مناسب و آموزش و اطلاعرساني صحيح، راه استفاده مناسب از اين ابزار را به همه مردم آموزش دهند. يك مثال براي درك بهتر موضوع بيان ميكنم. همه ميدانيم كه رابطه كنترل نشده دختر و پسر آسيبهاي بسياري دارد. اما آيا ميتوانيم تمام راههاي ارتباطي آنها را محدود و مسدود كنيم؟ پس چگونه جوانان فرصت ازدواج پيدا كنند؟ در اين شرايط بايد با آموزش صحيح و اطلاعرساني مطلوب به جوانان بگوييم كه اين ارتباط اگر كنترل شده نباشد، ممكن است كه به فجايعي هم منجر شود. بهطور قطع جواني كه از اين آسيبها مطلع است، هرگز تن به ارتباط كنترل نشده نداده و براي يافتن همسر مناسب از راههاي منطقي، شرعي و قانوني استفاده ميكند. در اين حوزه نيز بايد همين رويكرد را داشته باشيم.