زینب رحیمی | محیطزیست ایران گرچه زخمهای بسیاری بر سینه دارد و از درد آب، خاک و هوای ناپاک به خود میپیچد، اما من در این فرصت کوتاه میخواهم در مورد معضلی که کمتر به چشم میآید، اما اثرات بسیاری از خود به جای میگذارد حرف بزنم. زخمی که بر خلاف تصورات ما تاثیرات بلندمدتی روی مغز، قلب و حتی بقای نسل ما دارد. بحرانی که هنوز به واسطه جهان سومی بودن در اولویت ما قرار نگرفته است. این دیو خاموش «آلودگی هوا» نام دارد.
در زمستان کوهها را ابر غلیظی در برمیگیرد. این یک پدیده طبیعی نیست، دستپخت ما انسانهاست برای زمین. دستپختی که دامان خودمان را هم گرفته است. اما سوال اصلی آن است که آیا این غول آلودگی که هر روز پروارتر میشود و سایه میگستراند روی شهرهای زیبای ایران، مُردنی نیست؟ شکست خوردنی نیست؟
هر دیوی رفتنی است حتی اگر دیو بزرگ آلودگی هوا باشد. به شرط آگاهی و به شرط مطالبه. به شرط آنکه تکتک ایرانیان بدانند که هوای پاک سهم و حق آنهاست. به شرط آنکه بدانیم دیو بزرگتری به نام «رانت» پشت دیو آلودگی هوا پنهان شده است. باید صاحبان ثروت و به تبع آن قدرت را از پشت دیو آلودگی هوا بیرون کشید. این رویای دست یافتنی محقق نمیشود مگر به شرط آگاهی مگر به شرط مطالبه.
راهش کدام است؟ قانون. از دولتمردان و مقامات در هر رده و پستی بخواهیم که به «قانون» پایبند باشند. خواسته کوچکی به نظر میرسد، اما سالی که گذشت نشان داد که پایبندی به قانون کار هر کسی نیست و مرد کهن میخواهد. تنها به بخش کوچکی از قانونگریزیها، در ماههای گذشته اشاره میکنم تا برایمان قطعی و مسجّل شود که خیلیهامان از قانون فقط «حرف» میزنیم.
- تعویق ماده 11 قانون آییننامه ماده دو قانون هوای پاک (به سفارش صنعت ثروتمند موتورسیکلت کشور که دهههاست با تولید بیکیفیتترین محصول در ایمنی و محیطزیست، جان مردم را به خطر می اندازند.)
- لغو مصوبه از رده خارج کردن خودروهای فرسوده به ازای شمارهگذاری سه خودرو (به سفارش صنعت خودروسازی کشور که با رانتی بیبدیل به قدرتی بیمانند در کشور بدل شده است.)
- حذف مصوبه از رده خارج کردن خودروهای سنگین (به سفارش صنعت ثروتمند و قدرتمند خودروسازی)
- حذف بودجه خرید فیلتر دوده برای اتوبوسهای کارکرده توسط شورای شهر تهران