مریم نراقی| سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر برای برخی از فیلمسازان و بازیگران نماد بدشانسی بود، چرا که امسال تعدد فیلمهای قابل قبول بیشتر از سالهای گذشته بود و همین موجب شد خیلیها آنطور که باید دیده نشوند. امسال در جشنواره، فیلمهایی بودند که اگر در جشنواره سال گذشته شرکت میکردند یا شاید اگر به جشنواره سال آینده میرسیدند، میتوانستند رکورددار دریافت سیمرغ باشند یا حداقل اینگونه مظلوم از گردونه رقابت کنار نروند. بدشانسهای این دوره را مرور میکنیم:
فیلم سرخپوست به کارگردانی نیما جاویدی:
یکی از بدشانسترینهای جشنواره «سرخپوست» بود؛ فیلمی قابل تامل و متفاوت که حرفهای زیادی برای گفتن داشت. نیما جاویدی کارگردانی است که بعد از ساخت فیلم ضعیفی چون «ملبورن»، در دومین تجربهاش همه را شگفتزده کرد. «سرخپوست» چندین پله از نخستین فیلم جاویدی بالاتر بود. او مسیری را که شاید در بهترین حالت با ساخت سه چهار فیلم دیگر میتوانست طی کند در دومین ساختهاش طی کرد، اما امسال سال مناسبی برای حضور او نبود. «سرخپوست» اگر در جشنوارهای دیگر بود، میتوانست سیمرغهای بهترین صدابرداری، طراحی صحنه، طراحی لباس، طراحی گریم، موسیقی متن، فیلمبرداری و بهترین بازیگر زن (پریناز ایزدیار) را از آن خود کند.
نوید محمدزاده؛ یک سرخپوست جنگجو:
او یکی از بدشانسترینهای جشنواره امسال بود. از بازی بدون نقص محمدزاده در «سرخپوست» نمیشود گذشت و کاراکتر جذابی که در آن ایفای نقش کرد. نوید محمدزاده آنقدر باهوش هست که امسال با بازی در «سرخپوست» توانست خودش را از مهلکه بازی در نقشهای یکنواخت رها کند و روی دیگری از خود را نشان دهد. او امسال بازی را به رفیق شفیقش واگذار کرد؛ هوتن شکیبا سیمرغی را که میتوانست در دستان نوید باشد از آنِ خود کرد. این از معدود دفعاتی است که به جرأت میتوان گفت نوید نهتنها از این اتفاق ناراحت نیست بلکه خوشحال است. چون هوتن رفیق قدیمیاش، مانند خود او سالها روی صحنه تئاتر خاک خورده و با چند سال فاصله قرار است در مسیر نوید محمدزاده قدم بردارد. هوتن شکیبا حالا در لیست چند جوان اول پرفروش سینماست.
فیلم قسم به کارگردانی محسن تنابنده:
تنابنده امسال یکی از خوش سر و شکلترین فیلمها را به نمایش گذاشت. «قسم» از معدود فیلمهای جشنواره سیوهفتم بود که فیلمنامهای غیراقتباسی و بینقص داشت و سوژهای نسبتا بکر که داستانش تا پایان فیلم مخاطب را همراه میکرد. «قسم» شایسته دریافت جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین تدوین بود.
مهناز افشار؛ روی ریل موفقیت:
دومین بدشانس امسال کسی نیست جز مهناز افشار. او بهزعم بسیاری از منتقدان یکی از بهترین و سختترین بازیهایش را در فیلم تنابنده به نمایش گذاشت و یکی از شانسهای اصلی دریافت سیمرغ بهترین بازیگر زن بود، اما الناز شاکردوست گوی سبقت را از او ربود.
حسن پورشیرازی؛ هنرمندِ بیادعا:
حسن پورشیرازی از آن بازیگرهاست که در نقشی میدرخشد، اما آنقدر که باید و شاید خوششانس نیست. او یکبار در بیستودومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد بود، اما موفق نشد این جایزه را دریافت کند. پورشیرازی امسال بعد از 15سال نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر مکمل در فیلم «قسم» بود، اما استاد پیشکسوتش علی نصیریان رقیب جدی بود که موفق شد سیمرغ را با خود به خانه ببرد.
فیلم قصر شیرین به کارگردانی رضا میرکریمی:
«قصر شیرین» رضا میرکریمی فیلم دلنشینی بود با فیلمنامهای ساده و کمنقص. این فیلم که سیمرغ بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد، شایسته دریافت چند سیمرغ دیگر ازجمله سیمرغ بهترین فیلمبرداری بود.
حامد بهداد؛ بازیگری برای تمام فصول
بهداد امسال در میان غولهای تئاتری محصور شده بود، اما او در «قصر شیرین» چنان درخشید که بازی درخشانش به یاد خواهد ماند و در لیست بهترین بازیها ماندگار میشود. او حالا وارد دوره جدیدی از بازیگری شده است. در سالهای اخیر بازیهایی به نسبت کنترلشده و درونی از حامد بهداد دیدیم و این یعنی او قرار است نوع دیگری از بازیگری را هم تجربه کند.
ژیلا شاهی؛ استعدادی جدید
ژیلا شاهی یکی از استعدادهای سینمای ایران است. او که پیشتر در آثاری چون «رودی از فصلهای من گذشت»، «روزهای نارنجی»، «پرسه در حوالی من»، «لرد»، «باغ بیبرگی»، «فصل فراموشی فریبا»، «خاکستر و برف»، «دلتنگیهای عاشقانه» و «روییدن در باد» بهعنوان «بازیگر» حضور داشته است، یکی از شانسهای سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن بود، اما در رقابت تنگاتنگ در جشواره سیوهفتم موفق به شکست فرشته صدرعرفایی نشد.
یونا تدین و نیوشا علیپور؛ کودکان خوشآتیه
دو کودکی که امسال با درخشش بینظیرشان در فیلم «قصر شیرین» داوران جشنواره را مجاب کردند و توانستند نامزد سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن و مرد شوند، اما درنهایت سیمرغ به آنها نرسید. بسیاری از منتقدان و اهالی سینما معتقد بودند که داوران نباید به سادگی از بازی این دو بازیگر میگذشتند و شاید بهتر بود دیپلم افتخاری به این دو بازیگر خردسال اهدا یا بهگونهای در اختتامیه از آنها تقدیر میشد.