توضیحات توییتری محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره شکایت شورای نگهبان از خودش، یکی از جنجالیترین توییتهای منتشر شده در روزهای اخیر بوده که با واکنشی جالب از سوی مردم روبهرو شده است. محمود صادقی در توییت خود نوشته است: «سخنگوی شورای نگهبان درباره شکایت شورا از اینجانب اظهار داشته: «ابتدا از وی تقاضای ارایه مستندات شد ولی با توجه به اینکه مستنداتی ارایه نشد موضوع را از طریق قوه قضائیه پیگیری کردیم تا تعیین تکلیف شود.» این درحالی است که شورای نگهبان هیچگاه از من تقاضای ارایه مستندات نکرده است!» صادقی که البته میتوان لقب توییتربازترین نماینده مجلس شورای اسلامی را به او داد، هر روز با انتشار چندین توییت به صورت مستقیم با مردم ارتباط میگیرد و جالب اینجاست که معمولا عادت دارد گزارشی از فعالیتها و سخنرانیها و مصاحبههای خود را در توییتر منتشر کند. اتفاقی که با استقبال همیشگی کاربران مواجه است.
گفتهها و اصطلاحات ابداعی مصطفی جلالیفخر، منتقد سینما درباره یکی از فیلمهای روی پرده با واکنشهای مثبت پرشماری در فضای مجازی مواجه شده است. این منتقد سینمایی نوشته: «اوضاع سینمای ایران به بدترین شکل خود در چهار دهه گذشته رسیده است. باورکردنی نیست که سینمای ما قابلیت سقوطی در این حد داشته باشد. #جفنگیسم به #اپیدمی تبدیل شده است و همه بیخیالِ سینما به مثابه هنر و حتی بهعنوان یک سرگرمی شدهاند و کار از بسازبفروشی هم گذشته و به شرمآوریِ بسازبندازی رسیده است. براساس سابقه ساخت کوچه بینام توسط هاتف علیمردانی که فیلم آبرومند و قابل تحسینی بود، آخرین ساختهاش #کلمبوس را هم دیدم. بیشتر بابت کمک به دوستان مجازیام، این هشدار را مینویسم که با هر میزان کمانتظاری از فیلم و سینما، وقت و پول خود را هدر ندهید. سرهمبندیِ داستانی که نیست و موقعیتهای آشفته و بیربط و بازیهای ملالآور و بدتر از ضعیفترین کارهای تلویزیونی. کار در حدی سخیف است که کارگردان فکر میکند با تکرار جمله «داستان میشه!» و ربط بوس و کلمبوس، خیلی بامزه خواهد شد...»
این گفتهها بازتابهای فراوانی را موجب شده: «اوضاع وخیمی شده و دیگر هیچکس به فکر آبرویش نیست و همه فقط میخواهند در این ناامنی اقتصادی و شرایط خودزنی اجتماعی، پولی به جیب بزنند.»
درجای دیگری هم آمده: «بیش از آنکه باید برای عوامل این فیلمها متاسف بود، باید به حال سینمای ایران گریست که به چنین حال و روزی افتاده.»
و البته صحبتهای کاربری که بشدت از این اوضاع عصبانی است: «من هم دیدم، حیرتزده و عصبی، چهل دقیقه تاب آوردم و فرار از سالن! اتفاقی که برای فیلم الکن و ترسو و مشوش کاهانی سیدقیقه هم ممکن نشد! فیلم جاری و بیآلایش کوچه بینامِ علیمردانی و حالا این افتضاح مطلق، جنگ بقا و مالطلبی چرک و پرتاب اسکناسهای مچاله حرصوآز به سبدِ فرومایگی بسازبندازی ضدفرهنگی! منفعتطلبی محض در وانفسای بیبدیلِ هنر و فرهنگ و زیبایی، حیف از این نامها، حیف، فهمش خیلی ساده است که چه بدحالن از دیدن اعتبار لگدمالشون در تیتراژ!!
حمیدرضا گرشاسبی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس هم به خاطر بازنشسته بودن چارهای جز تمکین از قانون ندارد و باید منتظر انتخاب یک مدیر جدید برای این باشگاه بزرگ باشیم. نکته قابل تامل حمایت حیرتانگیز بازیکنان تیم از گرشاسبی با انتشار پستهای اینستاگرامی بوده و هواداران هم با راهاندازی کمپینهای بزرگ مخالفت خود را از جدایی گرشاسبی اعلام کردهاند. حرف هواداران از این جهت جالب است که وقتی مجلس وزارت ورزش را سالهاست از پرداخت پول به باشگاههای پرسپولیس و استقلال منع کرده و وقتی این باشگاه خودش درآمدزایی دارد، پس چرا باید دولتی به حساب بیاید؟ البته برای این سوال درست و مهم و کلیدی پاسخ قانعکنندهای تا کنون داده نشده است و فعلا اکثر هواداران به شدت از تغییر احتمالی مدیرعامل شاکی هستند. آنها میگویند اگر هم قرار بر رفتن گرشاسبی است، نباید مدیرانی چون ایرج عرب و مهدی محمد نبی مدیریت باشگاه را بر عهده بگیرند.