کوچه اول
 

 

پا قلب دوم بدن است  | داودنجفی|    ‏  رفته بودم کفش بخرم، وارد مغازه که شدم، فروشنده‌ها به سمتم خیز برداشتند، حس کردم گاومیشی ‏کنار برکه‌ام که  موقع آب خوردن کروکودیل‌ها به سمتش می‌آیند. در کل نخستین اصل فروشندگی این ‏است که شما خوب بتوانید فروش کنید، برای همین کار بین آنها رقابتی شد. یکی از فروشنده‌ها که بوی ‏بد بدن و دهانش خیلی توی ذوق می‌زد، گوشه‌ فروشگاه گیرم انداخت و گفت: «به‌به دکتری یا مهندس؟ ‏خوب جاییو انتخاب کردی، از همینا چنتاشو من برا خونه بردم خیلی راضی بودن.» گفتم: «از کدوما؟» ‏گفت: «ععع ببخشید من تا دیروز قابلمه‌فروش بودم هنوز به کار جدیدم عادت نکردم.» بعد درحالی‌که ‏دستان سنگینش را انداخت دور شانه‌ام گفت: «ببین آدم باید به خودش برسه، پا قلب دوم بدنه، من ‏خودم قلب اولم نصفه نیمه کار می‌کنه، دوسه باری عملش کردم ولی سعی می‌کنم به پاهام توجه کنم.» ‏راست می‌گفت، پایش قلب دومش بود ولی دهانش پای اولش بود.‏


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/149558/کوچه-اول-