شهروند| کودکان سرشار از خلاقیت هستند، زیرا هنوز در قیدوبند قواعد و چارچوبهای بزرگترها قرار نگرفتهاند. کودکان خودشان هستند؛ در دنیای معصومانه خودشان. محیط اطرافشان را با آزمون و خطا کشف میکنند و برای هر هدف کوچکی که در ذهن دارند، چندین راه درست و نادرست را امتحان میکنند تا نهایتا به نتیجهای برسند. کودکان پر از ایده هستند؛ کافی است یک ساعت حرکات کودک را زیر نظر بگیرید ببینید چگونه با اسباببازیها یا وسایل بازیاش ایدههای جدید به کار میگیرد، عصبانی میشود، تلاش میکند، شکست میخورد، دوباره راه دیگری را امتحان میکند، اما ناامید نمیشود. مسیر ذهنی کودک مثل هر چیز دیگر باید هدایت شود. بزرگترها باید به تفکر خلاق کودکان مسیر دهند. این کار هم وظیفه والدین و هم معلمان و مربیان است؛ روشها و بازیهای متنوعی برای ایجاد و تقویت تفکر خلاق در کودکان، توسط والدین و مسئولان مدارس یا مهدکودکها وجود دارد. قبل از خواندن مطالب این صفحه سعی کنید کلیشهها و رسمورسوم قدیمی را کنار بگذارید و با دیدگاهی باز با «چطور» همراه شوید.
همه ما خلاقیت شگفتانگیزی را در نقاشیها، بازیها و ابتکارات کودکان میبینیم. تفکر خلاق در کودکان در رنگآمیزی خلاقانهشان، انشاها و زبانهای رمزی و عجیبوغریبی که طراحی میکنند، دیده میشود. مدارس در شکوفایی تفکر خلاق در کودکان نقش مهمی دارند. آنها باید در جهت بهبود قدرت بیان کودکان بکوشند، شیوه حل مشکلات را به آنها بیاموزند و تواناییهای هنریشان را پرورش بدهند. مدارس و مهدکودکها، بیشتر به تامین امنیت و سلامت کودکان و نیز تدریس مهارتهای شناختی مانند اَشکال، رنگها، آموزش رفتار اجتماعی، سوادآموزی و مهارتهای عددی میپردازند. وقتی اغلب زمانِ مدرسه به آموزش چنین مهارتهایی اختصاص داده شود، دیگر برای کمک به شکوفایی تفکر خلاق در کودکان زمان چندانی نمیماند. درحالیکه کمک به پرورش خلاقیت در کودکان، اشتیاق آنها برای یادگیری را بالا میبرد و توسعه فکری را هم پشتیبانی میکند.
یاددادن راههای جدید فکرکردن به کودک
«ابهام» چیز ترسناکی نیست
اگر از پنج معلم تعریف خلاقیت را بپرسید، احتمالا پنج جواب متفاوت خواهید گرفت. یکی از تعاریف خلاقیت روی فرآیند «تفکر واگرا» تمرکز دارد. همینجا باید یک پرانتز باز کنیم و تفاوت تفکر واگرا و تفکر همگرا را توضیح دهیم. تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطهای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی میکنند پدیدهها و امور افکار را آنچنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوتتری داشته باشند و از قالبهای فکری همسان دور شوند؛ به عبارتی پدیدهها را با چشم و منظر دیگری نگاه کنند اما در تفکر همگرا فکرهای جدید و نو کمتر راه پیدا میکند و افراد امور و پدیدهها را آنچنان که هستند، میبینند و میپذیرند. به بیان دیگر تفکر واگرا یعنی کنار گذاشتن ایدههای قدیمی؛ ایجاد ارتباطات جدید؛ گسترش دانش و نهایتا خلق ایدههای شگفتانگیز.
زمانی که کودک را به تفکر واگرا تشویق میکنیم، در واقع انگیزه و اشتیاق کودک را برای یادگیری عمیق بالا بردهایم. تشویق به تولید ایدههای جدید، توانایی تفکر خلاق در کودکان را افزایش میدهد. وقتی کودکمان یاد بگیرد که «ابهام» چیز ترسناکی نیست، مهارت تفکر پیچیده خودنمایی میکند؛ برای مثال کودکی که به تولد دوستش دعوت شده است، از یک طرف از اینکه به یک میهمانی دعوتشده هیجانزده است، از طرف دیگر چون مانند دوستش کادو دریافت نمیکند، عصبانی است. کودک در این موارد به کمک احتیاج دارد تا بیاموزد هیچ اشکالی ندارد که در یک لحظه دو احساس یا ایده متضاد داشته باشد. برای کودکان این فرصت را فراهم کنید تا مجبور شوند در فضایی مبهم یا نامعلوم ایدهپردازی کنند. میتوانید به کودک کمک کنید تا بفهمد: بعضی احساسات و آرزوها در میان همه افراد مشترکاند، اما بعضی از آرزوها و ایدهها تنها مخصوص خود او هستند. دوستانش همیشه نمیخواهند بازی دلخواه او را انجام بدهند. میتواند برخی کارها را همین الان و برخی را در آینده انجام بدهد.
بازیهای پرجنب و جوش برای بالارفتن خلاقیت کودک
از بالا و پایین پریدن تا ماربازی
خیلی از بچهها احتیاج دارند دایما در جنب و جوش باشند. برای چنین کودکانی بهتر است حرکات موزون را در برنامه روزانهشان بگنجانید. مربیهای مهد کودک میتوانند بچهها را به دو دسته تقسیم کنند. به یک دسته ماموریت بدهند که با دست، اسباب بازی یا پایکوبی، آهنگی تولید کنند و از گروه دوم بخواهند خوب به ریتم گوش کنند و با آهنگ ساختهشده بالا و پایین بپرند. کودکان کمکم یاد میگیرند با استفاده از بدنشان، احساسات و حرکات را نمایش دهند. کودکان نوپا عاشق این هستند که مثل خرگوش بالاوپایین بپرند. بچههای بزرگتر ممکن است دوست داشته باشند ادای لاکپشت، سنجاقک یا فیل را دربیاورند. از کودکان بخواهید تلاش کنند تنها با بدن خود احساس خاصی مانند احساس خوشحالی، عصبانیت یا هیجانزدگی را نشان دهند. تفکر خلاق در پسزمینه بسیاری از بازیها وجود دارد؛ مثلا در بازی ساده «ماربازی» بچهها روی شکم میخوابند؛ مچ پای نفر جلویی را میگیرند و مار دوتکهای درست میکنند. هر تیم دونفره باید به دنبال تیم دیگری بخزد تا به ماری چهارتکه تبدیل شود. در این بازی بچهها یاد میگیرند چطور شکل کلی مار و اتحادشان را در طول مسیر حفظ کنند.
به کودکان فرصت بروز خلاقیت بدهید و بعد گوشهای بنشینید و از افکارشان لذت ببرید
پرواز در تجسم خلاق
به کودکان فرصت بروز خلاقیت بدهید و بعد گوشهای بنشینید و از افکارشان لذت ببرید. بازی «تجسم کن...» خلاقیت کودک را پرواز میدهد. این بازی به بازیابی اطلاعات، مرورخاطرات، مقایسه، ایدهپردازی و ایجاد ارتباط بین اطلاعات از هم گسیخته احتیاج دارد. بعد از ارایه توضیحاتی مختصر، به کودک اجازه بدهید خودش سناریوهای خیالی متفاوتی بسازد. بگذارید خیالات او پروبال بگیرند. حتی میتوانید از کودک بخواهید تجسم کند به موجودی تبدیل شده است. چه موجودی را انتخاب میکند؟ در قالب این موجود، روز خود را چگونه میگذراند؟ بازی دیگر، بازی «انتخاب» است. این بازی به کودک کمک میکند که خود را بهتر بشناسد و متوجه شود ترجیحاتش چه هستند و در مواقع خاص چه عکسالعملهایی نشان میدهد. مثلا از او بپرسید اگر این سه معلم را داشتی و مجبور بودی یکی را پس بدهی، کدام را پس میدادی؟ چرا؟ با دو معلم دیگر چه میکردی؟ از دست این دو معلم در کنار هم کار خاصی برمیآید؟ چه کاری؟ بازی «کاربردها» باعث میشود کودکان با استفاده از خلاقیتشان به کاربردهای جدیدی برای ابزارها فکر کنند. میتوانید تعدادی وسیله بیربط به کودک بدهید و از او بخواهید با ترکیب آنها وسیلهای کاربردی بسازد، یا یک وسیله به او بدهید و از او بخواهید کاربرد جدیدی برای آن پیدا کند.
روشهای ارتقای خلاقیت در کودک
اگر گربهها بتوانند پارس کنند، چه اتفاقی میافتد؟
یکی از مهمترین راههایی که کودک ارزش وجودی خود را درک میکند، ارتباطش با والدین و بزرگترهاست. در تعریفوتمجید از فعالیتها و ایدههای کودک دستودلباز باشید. حواستان باشد هر کودکی شخصیت منحصربهفردی دارد و در پرورش خلاقیت او باید متناسب با شخصیتش برخورد کنید. دورهمیهایی تشکیل بدهید که کودکان در کنار هم بتوانند آزادانه ایدههای خود را بیان کنند و به حل مسأله مشخصی بپردازند. چه روشهایی برای پرورش تفکر خلاق در کودکان مناسب است؟
اول اینکه از کودکان سوالهای باز بپرسید؛ یکی از بهترین روشها برای ایجاد تفکر خلاق در کودکان، طرح «سوالات باز» یا سوالاتی است که به سبک سقراط مطرح میشوند. چنین سوالاتی به کودک کمک میکنند تا از زمان و مکان فاصله بگیرد. انتخابها، مقایسهها، ایدههای جدید و سرگرمکننده و نحوه پاسخ به این سوالات، در تقویت تفکر خلاق در کودکان بسیار مهم هستند. مزیت این سوالات این است «پاسخ غلط» ندارند. در ادامه به چند سوالِ باز اشاره شده است که میتوانید آنها را از فرزندتان بپرسید و خلاقیتش را تحریک کنید:
اگر همیشه جمعهها باران ببارد، چه اتفاقی میافتد؟
اگر ماشینها هیچوقت فرسوده نشوند، چه میشود؟
چرا هیچوقت با موهای مرتب از خواب بیدار نمیشویم؟
اگر یک زنبور عسل، یک گاو و یک شبدر در کنار هم قرار بگیرند، چه میشود؟
اگر گربهها بتوانند پارس کنند، چه اتفاقی میافتد؟
اگر تمام کفشهای دنیا فقط در یک سایز تولید میشدند، چه اتفاقی میافتاد؟
به این مورد توجه کنید که نمونههای بالا صرفا چند ایده هستند. سوالاتی که از فرزندتان میپرسید، باید متناسب با خصوصیات او باشند. کودکان تجربههای اندکی دارند؛ مثلا یک کودک شهری شاید هرگز شبدر یا گاو ندیده باشد و نتواند فضای تعدادی از سوالات را مجسم کند. در صورت امکان، بچهها را به گردش ببرید و موقعیتهای مختلف را به آنها نشان بدهید، یا برایشان فیلم بگذارید و دنیا را بهطور شفافتری برایشان توضیح بدهید.