سوشیانس شجاعیفرد طنزنویس
[email protected]
خبر اول اینکه حسین علیزاده آهنگساز و موسیقیدان کشورمان نشان شوالیه سفارت فرانسه را نپذیرفت. درحالیکه بخش فرهنگی سفارت فرانسه در ماههای اخیر فعال شده و به چهرههای برجسته فرهنگی کشورمان، فرت و فرت نشان شوالیه میدهد، حسین علیزاده از این شیوه «آی گالریدار و بچهدار، زنبیل و بردار و بیار، نشان شوالیه دارم جیگرتو حال میاره» خوشش نیامده و طی بیانیهای اعلام کرده است که این نشان و عنوان را نمیپذیرد! علیزاده تأکید کرده است که نیازی به این نشانها ندارد و به عناوین مردمی بسنده میکند! این حرکت آقای علیزاده ما را به این فکر انداخت که در تدارک یک نشان وطنی به جای شوالیه باشیم. نتایج فکر کردنمان این شد:
نشان داش مشدی: (حوزه اجتماعی)؛ ویژگیهای افراد واجد شرایط: لوطی، با مرام، بچه محله سيدنصراالدین!آش مهدی خور (خوردناش از سایرآش فروشیهای تجریش پذیرفته نیست)، جگرخوار! (خوردن دل و جگر در محله کشتارگاه – فرهنگسرای فعلی! - امتیاز مثبت دارد)، داشتن عکس یادگاری با علی پروین یا امیر قلعهنوعی در اماکن غیرورزشی، گواهی حضور در قهوهخانه و یا عکس با قلیان در چایخانههای خفن! (عکس در سفرهخانههای سوسولی و یا فرحزاد مورد قبول نمیباشد! اصرار نفرمایید)
نشان خیلی آقایی: (حوزه رفاقت)؛ ویژگیهای افراد واجد شرایط: آقا، خیلی آقا، داشتن عکس با کتوشلوار نقرهای پارچه براق، داشتن پشت مو یا ریش داریوشی یا موی سشوار شده با ارتفاع 8 سانت! داشتن قبض پرداختهای خیریه. گواهی بردن بار حداقل پنج پیرزن!
نشان رستم بود پهلوان: (حوزه ورزش)؛ ویژگیهای افراد واجد شرایط: هیکل گلدانی! دور بازو چهل به بالا، سیکس پک، آیسپک، هات پک! هالتر بالای 100، اسکات بالای 150، فوری فروشی!
نشان همان همیشگی: (حوزه فرهنگ و هنر)؛ ویژگیهای افراد واجد شرایط: موی بلند، ناخون دراز (برای زدن گیتار) روی سیاه، واه و واه و واه! اتمام خواندن کتاب در جستوجوی زمان از دست رفته، اتمام خواندن کلیدر، خواندن کامل صدسال تنهایی، ناتور دشت و حداقل 5 مجموعه شعر از شاملو (تظاهر به خواندن کتابهای مذکور نیز مورد پذیرش است). گواهی حضور در پنج کافیشاپ معتبر یا آموزشگاه غیرمعتبر، داغی پاکتهای سیگار (مخصوصا بهمن کوچیکا!). به همراه داشتن گردنآویز و انگشتر نیمکیلویی الزامی است. لازم به ذکر است به همراه نشان هنری فوق لوح تقدیری اعطا خواهد شد که روی آن به خط خوش نوشته شده است: از خود ما رستم شدی، آخر به ما دشمن شدی؟!
دوم اینکه: در هفتههای گذشته به دلیل حساسیت موضوع انتخاب وزیر علوم، ما از ورود به این موضوع حذر میکردیم تا قضیه به خوبی و خوشی تمام شود. یکی دوبار هم که آمدیم شیطنت کنیم و زیر پوستی بپردازیم، مطلبمان مورد تعرض به عنف قرار گرفت! البته راستش را بخواهید خیلی هم به عنف نبود! با رضایت بود! ما هم دنبال دردسر نیستیم و ممنوندار کسانی هستیم که حواسشان به مای سر به هوا هست! ولی واقعیت این است طی این چند روز برای نوشتن ولو دو خط درباره انتخاب وزیر علوم عقدهای شده بودیم! فلذا حالا که تکلیف این وزارتخانه روشن شده و دست بر قضا رئیس خودمان که رئیس هلالاحمر باشد وزیر شده است، با صدای بلند عرض میکنم: وزیرعلوم وزیر علوم وزیر علوم وزیر علوم وزیر علوم وزیر علوم وزیر علوم وزیر علوم وزیر علوم! آخیش دلم خنک شد! نه صبر کن وزیرعلوم وزیرعلوم وزیرعلوم وزیرعلوم، آخی، دیگه راحت شدم! ضمنا از برادران عزیزمان در مجلس سپاسگزاری میکنم که با رأی اعتماد خود این امکان را برایمان به وجود آوردند که راحت بگوییم وزیرعلوم وزیرعلوم وزیرعلوم وزیرعلوم! فقط اگر برای روستایمان در استان خوزستان هم خط تلفن بکشند ممنون میشویم! از دکتر فرهادی هم درخواست میکنم یاران هلالاحمر را فراموش نفرمایند و برای هرکدام از پرسنل روزنامه «شهروند» یک بورسیه مرحمت کنند!