صالح نیکبخت حقوقدان و وکیل دادگستری
دکتر روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران چه در دوران مبارزات انتخاباتی و چه بعد از انتخابات، بارها تعهد خود را نسبت به حفظ و رعایت حقوقشهروندی عنوان کرده است؛ ولی متاسفانه بازخوردهای مناسبی در رابطه با این وعدهها و اقداماتی که در آغاز شروع فعالیت دولت درمورد تدوین میثاق حقوقشهروندی صورت گرفت، دیده نشد. من در آن زمان بارها اعلام کردم که اساسا نیازی به تدوین حقوقشهروندی وجود ندارد؛ زیرا در کشور ما از قانون اساسی و قوانین عادی و همچنین اسناد بینالمللی که ایران نیز آن را پذیرفته و به منزله قانون است، مستندات فراوانی وجود دارد و قوانین کشور ازجمله همان اسناد بینالمللی در کل به شکل وسیعی حقوقشهروندی، حقوق طبیعی انسان یا حقوقبشر را به معنای عامتر پذیرفته و اشکال اساسی در رعایت و اجرای آن است؛ برای مثال در فصل سوم، فصل هشتم و سایر اصول فصل دوم قانوناساسی و بهطورکلی تمامی فصل سوم قانوناساسی کشور ما درحدود 22 اصل بهطور کامل در حفظ حقوقشهروندی از تساوی افراد در برابر قانون، حمایت قانون از همه مردم بدون استثنا و تبعیض و نیز حفظ حقوق زنان (که متاسفانه بهطور کامل رعایت نمیشود) و گرامیداشت حیثیت، جان، مال، حقوق مسکن و شغل افراد وجود دارد که از عدم تعرض افراد به حقوق دیگران، آزادی مطبوعات و احزاب و گروههای مدنی، اجتماعی و سیاسی در کنار آزادیهای تشکلها و اجتماعات و حتی برخورداری مردم از تأمیناجتماعی و بیمههمگانی و تأمین معیشت افراد در دوران بیکاری، پیری و از کار افتادگی و بیسرپرستی و در راه ماندگی در آنها حمایت شده است.
علاوه بر وجود قانونهای بسیار، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همگان تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهطور رایگان گسترش دهد. افزون بر اینها در زمینه حفظ حرمت و شخصیت شهروندان و رعایت عدالتقضایی تأکید کرده که هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر با حکم قانونی و رأی دادگاه؛ و همچنین اینکه آزادی حق مسلم هر فرد است، اصل آزادی انسانها، اصل آزادی دسترسی انسانها به وکیل و اصل برائت و ممنوع بودن هر نوع شکنجه اعم از جسمی، روانی و روحی و منع هتکحرمت و حیثیت افرادی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت یا تبعید شدهاند؛ همه این موارد بندهای مفصلی در قانون دارد. علاوه بر این قوانین عادی، در موارد متعددی تعدی به حقوق مردم در قانون مجازات اسلامی و نیز در سایر قوانین جاری کشور ازجمله قانون حفظ حقوقشهروندی مصوب مجلس ششم بر این حقوق که در قانون اساسی مورد تأکید و پذیرش قرار گرفته، افزوده شده است.
قوانین و اسناد بینالمللی که ایران آن را پذیرفته، در مواردی نسبت به آن تضمین ارایه نکرده است، به این معنی که ایران بعضی از موارد این اسناد شامل اعلامیهها و معاهدهها و میثاقها را نپذیرفته یا پذیرفتن آن را منوط به شرایطی کرده است. در تمام این اصول آنچه که در قانون اساسی آمده وجود دارد و عملا قانوناساسی نظام جمهوری اسلامی ایران هم که بعدها به تصویب رسید، به معنای پذیرش حقوق شهروندی و آزادیهایی است که بهطور طبیعی هر انسانی که در یک جامعه متمدن زندگی میکند، از آن برخوردار است و دولتهای این جوامع متعهد و ملزم به قبول و اجرای آن هستند.
آنچه که هدف انتقاد نویسندگان و روشنفکران قرار میگیرد این است که در کشورها تفاسیر مختلفی از قوانین میشود و بسیاری از مسئولان رغبتی به مطرح کردن این حقوق ندارند چنانکه بسیاری ترجیح میدهند از اصول فصل سوم حقوقشهروندی ذکری به میان نیاید. این همان مواردی است که غالبا تحت عنوان مشکلات رعایت حقوقشهروندی در کشور ما از طرف سازمانهای بینالمللی مورد انتقاد قرار میگیرد و هر از چندگاهی در نشستهای بینالمللی درمورد حقوقبشر مطرح میشود و نمایندگان کشور ما هم تاکنون بارها در این اجتماعات حضور یافته و سخنرانیهایی کردهاند. در حوزه داخلی هم اقدامی در جهت برطرف کردن این طرز فکر درمورد ایران صورت نگرفته و اگر هم همایشها یا نشستهایی با این مضمون برگزار شده، بهنوعی از ادامه این روند و برگزاری جلسات بعدی جلوگیری شده است. حقوق فعالیت انجمنهایی که پیرامون مسأله حقوقشهروندی، حقوق طبیعی انسانها یا حقوق بشر در وجه مشترک همه آنها به معنای آزادیهای هر انسان در جامعه متمدن تلاش میکنند، کمتر رعایت شده و همین امر موجب شده است، هر ساله کشور ما به بهانه رعایت یا عدمرعایت این حقوقبهای گزافی پرداخت کند.
در همین راستا نزدیک به 2 دهه پیش یکی از نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد بیان زیبایی درباره حقوقشهروندی و حقوقبشر داشت که در خاطرم مانده است؛ او در این بیان میگوید: «وقتی این موضوعات مطرح میشود ما گاهی ناگزیر میشویم با کشورها برای اینکه علیه ما رأی ندهند لابی کنیم که سابقه تمدن اسلامی و تمدن قبل از دوره اسلامی کشور ما که (به چند هزار سال میرسد) مسائل حقوقبشری مطرح شده و تاریخ کهن ما غنی از مسائل مربوط به حقوقبشر است، ما چند 10سال است که قانون اساسی تدوین کردهایم ولی در مقابل، آنها میگویند با اینکه خود دارای قانون اساسی شدهاند خودشان هم آن را رعایت نمیکنند. اینجاست که اهمیت عمل به قانون اساسی مطرح میشود. ما در کشور برای رعایت حقوقشهروندی نیازی به ارایه طرحی جدید به این شکل میثاقی و قانون نداریم، چراکه قانون اساسی ما به اندازه کافی این مسائل را در فصول مختلف تحت پوشش قرار داده است.
آنچه امروز به آن نیاز داریم فرهنگ رعایت حقوقشهروندی است. فرهنگی که کشورهای دیگر از دبستان تا دانشگاه این حقوق را آموزش میدهند. نهتنها دولتها ملزم به اجرای آن هستند بلکه خود مردم هم به ارزش آن اعتقاد دارند و تأکید بر ضمانت اجرای آن دارند. درحالیکه در کشور ما نه دولتها آنچنان که باید از مداخله ارگانها، نهادها و سازمانها در امور شهروندی جلوگیری میکنند و نه مردم دغدغه رعایت این حقوق را دارند. در کل متاسفانه سادهترین موضوعات در رعایت حقوقشهروندی مطرح است؛ مثلا در نظام حملونقل و رفت و آمد خودروها این حقوق را رعایت نمیکنیم و مردم نهتنها به حق دیگران احترام نمیگذارند بلکه همیشه در این فکر هستند که اگر این حقوق را رعایت نکنند نهتنها مرتکب خطایی نشدهاند بلکه این تخطی از قانون و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران نوعی زیرکی و زرنگی آنها تلقی و ثبت میشود. درواقع همیشه اینگونه موضوعات برای آنها شوخی بوده است.
من نمیخواهم بحث حقوقشهروندی را در این مسأله کوچک محدود کنم بلکه باید بر این نکته تاکید کنم که چرا ایران باید بهرغم اینکه در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد مثل کنوانسیون حقوق کودک، منع شکنجه و رعایت حقوق زنان قانون دارد یا قوانین بینالمللی را پذیرفته است، ولی همواره جریانات حول این محور است که حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود یا سایر قوانین مربوط به حقوق شهروندان رعایت نمیشود! چرا ایران با چنین سابقه کهن تمدنی با چنین اتهاماتی روبهروست. پاسخ همان است که اشاره کردم؛ در کشور ما فرهنگ رعایت حقوقشهروندی وجود ندارد.
قوانین و اسناد بینالمللی که ایران آن را پذیرفته، در مواردی نسبت به آن تضمین ارایه نکرده است، به این معنی که ایران بعضی از موارد این اسناد شامل اعلامیهها و معاهدهها و میثاقها را نپذیرفته یا پذیرفتن آن را منوط به شرایطی کرده است.
آنچه که هدف انتقاد نویسندگان و روشنفکران قرار میگیرد این است که در کشورها تفاسیر مختلفی از قوانین میشود و بسیاری از مسئولان رغبتی به مطرح کردن این حقوق ندارند چنانکه بسیاری ترجیح میدهند از اصول فصل سوم حقوقشهروندی ذکری به میان نیاید.
آنچه امروز به آن نیاز داریم فرهنگ رعایت حقوقشهروندی است. فرهنگی که کشورهای دیگر از دبستان تا دانشگاه این حقوق را آموزش میدهند. نهتنها دولتها ملزم به اجرای آن هستند بلکه خود مردم هم به ارزش آن اعتقاد دارند و تأکید بر ضمانت اجرای آن دارند.
علاوه بر وجود قانونهای بسیار، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همگان تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهطور رایگان گسترش دهد.
در کشور ما از قانون اساسی و قوانین عادی و همچنین اسناد بینالمللی که ایران نیز آن را پذیرفته و به منزله قانون است، مستندات فراوانی وجود دارد و قوانین کشور ازجمله همان اسناد بینالمللی در کل به شکل وسیعی حقوقشهروندی، حقوق طبیعی انسان یا حقوقبشر را به معنای عامتر پذیرفته و اشکال اساسی در رعایت و اجرای آن است