شهروند| آیین بزرگداشت گورگن موسسیان، رهبر فقید کُر ارکسترسمفونیک تهران، روز گذشته در تالار رودکی برگزار شد؛ هنرمندی که سرنوشتِ غمانگیزی داشت و به قولِ وارطان ساهاکیان، مجبور به مهاجرت شد: «خیلیها میگویند که چرا موسسیان از ایران رفت و به آمریکا مهاجرت کرد. او برای اولینبار که مدت کوتاهی به آمریکا رفت و به ایران بازگشت، متوجه شد که بیمهاش را قطع کردهاند و هرچه تلاش کرد، بیمهاش درست نشد. با این حال، یک سوییت کوچک در خیابان ویلا به او دادند. موسسیان مجبور شد بار دیگر به آمریکا برود و وقتی پس از مدتی بازگشت، دید آن خانه کوچک هم دیگر نیست. او با خودش فکر کرد که اگر برای همیشه به آمریکا برود، میتواند در گروه کُر یک کلیسا فعالیت داشته باشد. حتی بعضیها میگویند، او اخلاق سرد و خشکی داشت، دلیلش این بود که تلخیهای زندگی موسسیان را به این روز انداخت. او از زندگی روی خوش ندید و حتی وقتی به آمریکا رفت، باز هم ناراحت بود.» هنرمندی که به قولِ داود گنجهای - عضو هیأتمدیره خانه موسیقی – هنرمندِ مظلومی بود: «بعضی هنرمندان چقدر مظلوم هستند و با اینکه زحمت زیادی کشیدهاند، آنطور که باید از آنها قدردانی نمیشود. درحالیکه برخی دیگر از هنرمندان، زحمت کمی میکشند و همیشه مورد تقدیرند. ما باید با همدیگر مهربان باشیم و همدیگر را آزار ندهیم.» اما «لوریس چکناواریان» نیز در این مراسم به این مسأله اشاره کرد که از اینکه همه از موزیسینهای ارامنه بهعنوان اقلیت یاد میکنند، آزرده شده است: «ارامنه، گناه نکردهاند که در زمان فتحعلیشاه قاجار، منطقه ارمنستان از ایران جدا شد. ارامنه اقلیت نیستند، آنها فقط به مملکت خودشان بازگشتهاند. ما همه ایرانی هستیم و برای ایران زحمت کشیدهایم.» او همچنین از چند رهبر کُر یاد کرد که زحمت زیادی در این راستا کشیدهاند؛ مثل «اِولین باغچهبان» که خدمت زیادی به این عرصه کرد. همچنین «روبرت گریگوریان» که با جان و دل خدمت کرد. به همین خاطر است که میگوید: «وقتی یک درخت، میوه میدهد هستههای آن میوهها، درختهای دیگری را بهوجود میآورند. خوشحالم که در قبال «موسسیان» رهبرانی برجسته مانند «رازمیک اوهانیان» و «علیرضا شفقینژاد» فعالیت میکنند؛ این دو نفر گنج کُر این مملکت هستند و معاونت هنری باید از آنها استفاده کند.»