حمیدرضا طهماسبیپور روزنامه نگار
همه از این قشر بد میگویند؛ از مصرفکننده گرفته تا فروشنده کالاها در خردهفروشی تا مقام مسئول و سیاستگذار و ...
هر وقت بحران شود همه تقصیرها گردن اوست و اخلالگر اقتصادی شناخته میشود.
زمان و مکان هم ندارد. در هر دولتی و هر زمانی همیشه تقصیرها بر گردن آنهاست و همیشه وعده برخورد ضربتی و فوری با آنها داده میشود. کافی است یک گرانی رخ دهد تا مسئولان محترم مصاحبههایشان آغاز شود که با آنها برخورد شد و فلان مقدار جریمه هم برایشان صادر شد!
این ماجرا همینطور ادامه دارد و هر بار هم «دلال»ها بهعنوان گناهکاران گرانی معرفی میشوند اما هیچگاه کسی نیامد از مسئولان بپرسد چرا برخوردهایتان با آنها جواب نمیدهد و چرا همیشه یک داستان تکرار میشود؟
بیایید مسأله را از زاویه جدیدی ببینیم و بپرسیم دلال یعنی چه کسی؟
در فرهنگ معین دلال اینگونه معنی شده است: «میانجی بین بایع و مشتری، کسی که با دریافت حق معینی، واسطه بین خریدار و فروشنده میشود.» در تعریف حقوق تجارت هم کسی که در قبال دریافت اجرت، واسطه انجام معاملهای شود یا مشتری برای فروشنده بیابد دلال نامیده میشود که کارش تجارت شناخته شده است.
پس تا اینجا فهمیدیم که این شغل یکی از انواع تجارت است اما بدنام است! حالا بیایید خودمان را جای این واسطهها که کار تجاری میکنند قرار دهیم: اگر در یک بازاری نظم و نظام نباشد، اگر فروشندهها از سر اجبار و نبودن بازار ارزان بفروشند و خریدار هم داشته باشیم چه میکنیم؟ میرویم و به کشاورز یا تولیدکننده میگوییم بیا و به من گران بفروش؟
دلال تجارت میکند و دنبال سود حداکثری است (مانند همه فعالان اقتصاد)؛ اما چه چیزی باعث شده تا آنها سودهای بیشتر و بیشتر بخواهند و بدان برسند؟
بهتر است مسئولانی پاسخ بدهند که همیشه با لغت دلالبازی جملهسازی میکنند. بهتر است بگویند با فراهمکردن کدام شرایط قیمت هر عدد تخممرغ 300تومانی به حدود 500 تومان میرسد، گوجه هزار تومانی 8هزار تومان میشود و مرکبات زیر هزار تومان خرید شده تا 4هزار تومان قیمت میخورد؟ این وسط چگونه سود تولید به جیب دلالها واریز میشود و کدام ساختار کمک حال آنهاست؟ آیا اگر نظام توزیع کشور ما منسجم بود و یک شبکه ارتباطی درست میان بدنه تولید و بازار وجود داشت و سودها تعریف شده بود، کسی کالایش را به قیمت پایین به دلالها میفروخت؟ بد نیست وزارت صنعت که بخش بازرگانی را هم درون خود دارد، در کنار وزارت جهاد کشاورزی یکبار برای همیشه هم که شده بپذیرند که دلالها از غفلت آنها استفاده (بخوانید سوءاستفاده) میکنند و اینکه خطای سوءمدیریت را بر گردن عدهای بیندازیم که کارشان سودجویی است بیراههای است برای حفظ میزهای مدیریتی!
آقایان مسئول در قدیم، جدید و آینده: باور کنید دلال کارش همین است و در دنیایی که کار آنها را با علم تجهیز کرده دیگر نمیتوانند مخل بازار باشند؛ اگر و تنها اگر مجریان و قانونگذاران آنها را در چارچوب درستی قرار داده باشند. باور کنید آنها حتی اگر بدنام هم باشند یا شما بخواهید بدنامشان کنید چیزی اصلاح نمیشود. بد نیست کمی فکر کنید و شما هم کارتان را به قوت همین دلالها انجام دهید. خطاهایتان را بپذیرید و مانع رانتها شوید.
نظام توزیع را بر اصول جهانی سازمان دهید، زیرا دنیا سالهاست معادلات پیچیده ما را بهسادگی حل کرده و در یک نظام منسجم تولید تا توزیع، حضور دلالها را پذیرفتهاست. لطفا به جای فرافکنی، اقدام زیرساختی کنید و بدانید: «دیگران مقصر» در ساختار معیوب زاده میشوند.