مجتبی پارسا روزنامهنگار
مدتها بود که میخواستم یادداشتی در مورد «استاد» رائفیپور و تحلیلهای منحصر بفردش بنویسم، اما منصرف میشدم؛ چراکه این کار را بیهوده میدیدم. اما حالا احساس میکنم که باید چیزی نوشت، حرفی زد تا هرکس هرطور دلش میخواهد حرف نزند و این توهم را نداشته باشد که اگر کسی پاسخی نمیدهد، به این معنا است که پاسخی ندارد.بسیاری از مردم ویدیوها و سخنرانیهای استاد را دیده و شنیدهاند. آقای رائفیپور، سخنران قهاری است و خوب میداند که چه بگوید و چگونه بگوید تا حرفهایش تاثیرگذار باشند.اما هرکسی که سخنران قهاری است و شهرتی پیدا کرده و احساس میکند که حرف حق میزند، نباید این اصل اخلاقی را از نظر دور نگه دارد که برای اثبات یک حرف حق، نباید به ناحق متوسل شد. اگر میخواهیم حرفی را اثبات کنیم که گمان میکنیم درست است و استدلالی برای اثبات مدعایمان نداریم، حق نداریم مغالطه کنیم یا در لابهلای حرفهایمان هر ناراستی را به خورد مخاطب بدهیم؛ ذهن مردم سطل زباله نیست!حدود یک ماه پیش بود که جناب استاد در مورد «دلایل افزایش قیمت دلار» سخنرانی داشت. عین سخنان او این بود:
«علت اصلی افزایش قیمت دلار در کشور ما ربطی به تحریمهای آمریکا خیلی نداره. این دروغ رو بهتون نگن سیاستمدارها. سیاستمدارها برای اینکه بیعرضگی خودشون رو پنهان بکنن و عموم مردم هم که از اقتصاد سر درنمیارن، [سیاستمدارها] میان میگن مثلا ما چون با آمریکا درگیریم، قیمت ارز داره میره بالا. اینطور نیستش. سوریه با آمریکا درگیر نیست؟ تحریم نیست؟ از اون کشور چیزی نمونده، با خاک یکسان شده. اما قیمت ارز تکون نخورده توی این سالها.»
شاید واقعا آنچه رائفیپور در مورد سیاستمدارها ادعا میکند درست و قیمت دلار هم ربطی به تحریمهای آمریکا نداشته باشد، اما مسأله من با حرفهای ایشان این است که برای اینکه حرف خود را – که بهحق یا ناحق گمان میکند سخن صوابی است- اثبات کند، «آگاهانه» یا ناآگاهانه در مورد قیمت دلار در سوریه، دروغ میگوید از سال 2011، یعنی زمانی که جنگ در سوریه آغاز شد، ارزش دلار آمریکا حدودا 46 برابر ارزش پوند (لیره) سوریه بوده است و حالا در سال 2018، ارزش دلار آمریکا به 520 برابر پوند سوریه رسیده؛ یعنی در مدت 7سال، قیمت دلار در سوریه 11برابر شده است! آیا این حقیقت با «قیمت ارز [در سوریه] تکون نخورده توی این سالها» قابل جمع است؟شما یا این موضوع را دانستید و دروغ گفتید یا نمیدانستید و باز هم با اطمینان ادعایی نادرست را مطرح کردید.در مورد 11سپتامبر چطور؟ شما ادعا کردید که «حتی یک یهودی» در آن حادثه کشته نشد، بنابراین، این حادثه کار یهودیان آمریکاست. حادثه 11سپتامبر میتواند کار یهودیها، آمریکاییها، یهودیان آمریکا یا هر گروه دیگری باشد، اما مسأله این است که شما برای اثبات حرف خود، دروغ میگویید. در حالی که اگر چند منبع خارجی را نگاه میانداختید، متوجه میشدید که برآوردها این است که حدود 9 تا 15درصد (حدود270 تا 400 نفر) کشته شدهها در 11 سپتامبر یهودی بودهاند.
این تنها دو مورد از ادعاهای شما بود؛ در حالی که در چند سال اخیر، تریبونهای زیادی در اختیار شما قرار داده شده و مدعیات شما هم زیاد است و برای بررسی سخنان شما، حجم روزنامه محدود است. بررسی سایر ادعاهای شما بماند برای بعد!