سحر رمضانعلیپور - خبرنگار | گاهی در اوج ناامیدی و بلا همچون فرشته مهربان آسیبدیدگان را بیپروا در آغوش میگیرند و در مواقع خطر برای نجات کودکی خود را به آب و آتش می زنند. مانند معلمی دلسوز الفبای ایثار و ازخودگذشتگی را چنان در عرصه عمل میآموزند که در روح و جسم مردم جا میگیرد و همگی تنها راه را پیوستن به آرمانهای معلم می دانند. این حکایت سرخپوشانی است که از هیچ فرصتی برای کاشت بذر امید در دل زندگی دریغ نمیکنند. جمعیت هلالاحمر همواره بدون مرز به یاری انسانها می شتابد. اما فعالیتی که می خواهیم دربارهاش صحبت کنیم کمی متفاوت تر از اینهاست. کاری خودجوش از پشتکار و همت شبانه روزی مدیران و اعضای هلالاحمر استان مازندران برای توسعه خانه های امداد و نجات روستایی. استان مازندران با 131 خانه امداد و نجات روستایی رتبه نخست را در کل کشور دارد؛ خانههایی که ناجی روزهای دشوار مردم است.
اهالی روستا دست به کار میشوند
سکوت میان نیزار را صدای مرغهای دریایی میشکند؛ پرندههایی که بعد از نخستین باران زمستانی و گذر از هزاران کیلومتر تن خستهشان را به برکه روستای «ازباران» شهرستان فریدونکنار میزنند. برکهای که کنارش آشیانه سنگی بنا شده مقر امید و نجات است. همچنان که مرغهای دریایی مهاجر دسته دسته به دامنه برکه پناه میآورند نگاه روستاییان به پرچم هلال سرخی است که در دهیاری روستایشان گرمای زندگی را برایشان دوچندان میکند. روستاییانی که بارها خشم زمستانی رودهای دیارشان جان عزیزانشان را گرفته است. اما این بار میدانند در برابر این شرایط باید چه کنند. «حسن عباسی» دهیار و مسئول خانه روستایی هلالاحمر روستای ازباران در دفتر مشغول مشخص کردن برنامههای آموزشی و کارهایی است که تیم داوطلبان باید در طول هفته انجام دهند. او 16 سال به عنوان داوطلب در جمعیت هلالاحمر شهرستان فریدونکنار فعالیت کرده است. عباسی بابیان اینکه وجود 6 رودخانه داخل بافت روستا هرلحظه خطر سیل و آبگرفتگی منازل اهالی روستا را تهدید میکند با تاکید بر لزوم استقرار خانه امداد و نجات روستایی ازباران توضیح میدهد: «گاهی وقتها چنان باران و طوفانی در این محدوده ایجاد میشود که در کوتاهترین زمان ممکن سیل به راه می افتد. این موضوع راهاندازی خانه امداد و نجات روستایی را در این محدوده لازم و ضروری میکند. اینکه قبل از رسیدن تیمهای امدادی از شهرهای بزرگ استان توسط مردم روستا امدادرسانی انجام شود در نجات آسیب دیدگان و میزان خسارتها تا حد بسیار زیادی تأثیرگذار خواهد بود.»
200عضو آموزشدیده
هوا سرد نیست. اما ابری است. پرندگان مهاجر در آسمان برکه در حال پرواز هستند. روستاییان کاور هلالاحمر را به تن کردهاند و در محوطه خانه هلالاحمر آموزش کمکهای اولیه میبینند. صدای مربی که با ماکت، روند سی.پی.آر را توضیح میدهد تنها نوایی است که از جمعیت 50نفری داوطلبان به گوش می رسد. مسئول خانه روستایی هلالاحمر ازباران مشارکت روستاییان در فعالیتها و برنامههای هلالاحمر را چشمگیر بیان میکند و میگوید: «خانه هلال این روستا بالغ بر 200 عضو دارد که اکثر کلاسهای کمکهای اولیه و داوطلبی را طی کردهاند. این موضوع دستاوردهای بسیار خوبی برای این روستا داشته است تا جایی که در تمام نقاط روستا افرادی داریم که میتوانند عملیات امداد و نجات را انجام دهند و حتی در مواجهه با بلایای طبیعی اهالی را رهبری و هدایت کنند.» وی با بیان اینکه به طور کلی مشارکت اهالی روستا در کارهای خیر و خداپسندانه کمنظیر است میگوید: «هلالاحمر یک ارگان مردمی و محبوب برای همه است. به همین دلیل در هر عرصه وارد میشویم مردم مشارکت میکنند.»
خانه اتحاد اینجاست
همچنان که داوطلبان داخل حیاط خانه هلالاحمر در حال آموزش کمکهای اولیه هستند گروهی از پسران نوجوان روستایی در یکی از کلاسهای خانه دورههای حمایت روانی در شرایط بحران را میگذرانند. وقتی کلاس تمام میشود به سراغ یکی از داوطلبان می رویم تا از تأثیر برنامههای خانه هلال روستا بپرسیم. «مهران رحیمی» در این باره میگوید: «چند موضوع روستای ما را تهدید میکند. یکی فقر و محرومیتهای بعضی از اهالی و موضوع دیگر حوادث غیرمنتظره طبیعی از جمله سیل و آبگرفتگی خانههای روستایی که خسارتهای زیادی برای اهالی به همراه داشته است. خانه هلال روستایی جدا از آموزشهایی که برای روستا داشته مرکز اتحاد بین روستاییها شده است؛ طوری که همگی دست به دست هم دادهایم تا در عرصه آبادانی و کمک به یکدیگر وارد شویم.»
امدادگران داوطلب همگی حرف دوستانشان را تأیید میکنند. «رضا نقی پور» میگوید: «بارها در سرزمین ما حوادثی مثل شکستگی و مارزدگی رخ داده است که همین داوطلبان خانه روستایی هلالاحمر وارد عمل شده و به حادثه دیدگان یاریرسانی کردهاند.» صداهای رعد و برق و قطرات باران روی شیروانی بهانهای برای تعطیلی کلاس داوطلبان در حیاط می شود. اما پرندگان مهاجر هنوز در برکه این طرف و آن طرف می روند و صدایشان به گوشمی رسد.