محمد باقرزاده| سفری بیبازگشت به مریخ که از نخستین روز انتشار خبرهای آن، با حاشیههای فراوانی روبهرو شد، از همان اول هم ترسناک به نظر میرسید. شرکت هلندی «مارس وان» هرچند که همچنان به کارهای خود برای فرستادن انسان به مریخ و ایجاد یک کلونی دایمی انسانی روی سیاره سرخ ادامه میدهد اما در این سالها، بارها برنامههای خود را تغییر داده و در آخرین اطلاعات، زمان فرودآمدن نخستین انسان روی مریخ را به ۲۰۳۲ یعنی ۹سال دیرتر از تاریخ اولیه اعلام کرده است. براساس آخرین اطلاعات، مارس وان، سهام خود را در بورس آلمان ارایه کرده و قرار است از فروش این سهام بخشی از هزینههای این پروژه را تأمین کند. علاوه براین، پایان بهمن امسال، زمان اعلامشده برای انتخاب ۲۴نفر از فهرست ۱۰۰نفره و آغاز تمرینات این تیم است. آنچه اما پروژه این موسسه غیرانتفاعی هلندی را در سالهای گذشته به صدر اخبار نشاند، استقبال مردم از نخستین اعلان این شرکت یعنی ثبتنام برای سفری بیبازگشت به مریخ بود. در نخستین گام، 202هزار نفر به این فراخوان روی خوش نشان دادند و نام خود را برای این سفر ثبت کردند تا مراحل گزینش آغاز شود که در مراحل بعد و با انصراف تعدادی از این افراد و همچنین بررسیهای مارس وان، حالا ۱۰۰نفر در فهرست نهایی مریخنوردی قرار دارند؛ ۱۰۰نفری که براساس برنامههای اعلامشده باید به ۲۴نفر کاهش پیدا کنند. اطلاعات منتشرشده در پایگاه خبری سازمان مارس وان، نشان میدهد که تعداد زنان و مردان این فهرست برابر و سهم زنان مانند مردان است؛ 50نفر. در این فهرست که مربوط به سال ۲۰۱۶ است، ۱۵نفر کمتر از ۲۶سال سن داشتند و دونفر؛ یک زن و یک مرد هم بالای ۵۵سال، سن داشتند. آنچه اما این لیست 100نفره را به خبری داغ در ایران تبدیل کرد، حضور سه ایرانی در این فهرست است.
3 ایرانی متقاضی سفر بیبازگشت به مریخ کجا هستند و چه میکنند؟
«سعيد قندهاري»، «صادق مدرسي» و «الهه نوري» سه ايراني متقاضی مریخنوردی و سفری همیشگی به این سیاره هستند. مريخ بیش از ۲۳۰ميليون كيلومتر با زمين فاصله دارد و آنطور که اعلام شده، این سفر درصورت تحقق، 7 تا 8ماه طول خواهد کشید. الهه نوری، زمان ثبت این درخواست، ۱۹سال داشت و درباره خودش به رسانهها گفته بود دانشجوي معماري است و به طراحي و دكوراسيون علاقهمند است. او همچنین توضیح داده بود که به نجوم و اخترشناسي علاقهمند است. او از ۱۶سالگي به كيهانشناسي علاقهمند شده و در آن دريافته كه از كائنات چيز زيادي نميداند. نوری که یکی از ۱۰۰نفر نهایی پروژه سفر به مریخ است، در پاسخ به «شهروند» میگوید که فعلا علاقهای به گفتوگو ندارد اما ادامه میدهد که انگیزهاش برای این سفر کم نشده است. صادق مدرسی هم اینروزها و در ۳۳ سالگی، به کار تحقیقاتی در زمینه بیماری ام اس و در دانشگاه هاروارد آمریکا مشغول است. مدرسی در ایران کارشناسی ارشد زیستشناسی خوانده و همزمان مطالعات درباره نجوم هم داشته است. او هم در گفتوگو با «شهروند» از علاقهاش به محققشدن این سفر گفته و آرزو کرده در بین ۲۴نفر نهایی قرار بگیرد. سعيد قندهاري هم سومین ایرانی این فهرست است. او ۳۷ساله و دارای مدرك كارشناسي ارشد فيزيك از ايران و كارشناسي ارشد روابط بينالملل و حقوق بشر از نيوزیلند است. قندهاری اینروزها ساکن نیوزیلند است و همچنان به ادامه پروژه سفر به مریخ علاقهمند است.
سفر به مریخ؛ رویایی محال یا پروژهای حتمی
مدتهاست که ماجرای سفر به سیاره سرخ و ساخت کلونیهای انسانی در مریخ، به بحثی جدی و کارشناسی تبدیل شده، بعضی منتقدان پروژه مارس وان را یک خیالپردازی دانستند و گروهی دیگر، این تلاش را گامی روبهجلو و قابل احترام اعلام کردند. «محمد جواد ترابی»، روزنامهنگار بخش علم و سردبیر سابق ماهنامه نجوم درباره این بحثها به «شهروند» میگوید: «سفر به مریخ، سفری بسیار پرمخاطره و پرهزینه است. به همین دلیل سازمانهای فضایی معتبر در جهان همیشه به شیوهای محافظهکارانه دراینباره سخن گفتند. تا حدود 5سال پیش، هیچ صحبتی درباره سفر به مریخ به صورت جدی وجود نداشت تا اینکه شرکتها و سازمانهای خصوصی فضایی شکل گرفتند و پیش از همه شرکت مارس وان که الان یک نهاد غیرانتفاعی شده است، برنامهای برای فرستادن یکطرفه و بیبازگشت انسان به مریخ ارایه کرد.» او درباره برنامه این شرکت هلندی هم میگوید: «برنامه این شرکت به این صورت بود که هر دوسال یک بار، یک کپسول فضایی و در هر کپسول، ۴ انسان را که هر کدام از این چهار نفر، از یک اقلیم، نژاد و زبان متفاوت هستند - تا در طولانيمدت دچار یکنواختی نشوند - به مریخ بفرستد. مسافران حدود ۹ماه در راه هستند و وقتی به مریخ رسیدند در اقامتگاههایی قرار میگیرند که از قبل در فضاپیماهای بیسرنشین در مریخ، قرار گرفتهاند.» ترابی که پیش از این و در گزارشهای مختلفی به بررسی امکان این پروژه پرداخته، درباره انتقادات وارده به پروژه مارس وان میگوید: «از ابتدا این پروژه با نقدهای فراوانی همراه بود. ازجمله اینکه ریسک پروژه بسیار بالاست و احتمال زندهماندن افراد بسیار پایین است. دلیل هم این بود که علاوهبرفشارهای روانی، امکان ایجاد اختلافها هم زیاد است. در مواردی که سفر به مریخ شبیهسازی شده مثل مارس-۵۰۰، اطلاعات منتشرشده نشان میدهد که اختلافها شدت پیدا کرده بود. این اختلافها و بحثهای روانی، ذهن روانشناسان حوزه فضا را به این موضوع معطوف کرده که در پروژههای طولانیمدت، انسان چه شرایطی پیدا میکند.» او ادامه میدهد: «علاوهبر مسائل روانی، مسأله فناوری هم هست. پرسش این است که اگر فضاپیماهای بیسرنشین یا باسرنشین نتوانند محمولههای آب و اکسیژن را به سلامت برسانند چه سرنوشتی در انتظار این افراد در صورت حضور در مریخ، خواهد بود.» این روزنامهنگار حوزه علم درباره دیگر انتقادات نسبت به این پروژه، توضیح میدهد: «یک نقد بزرگ دیگر، مربوط به یکی از ادعاهای این پروژه و نسبت آن با حریم خصوصی افراد بود. این پروژه قرار بود در صورت تحقق، به صورت زنده، زندگی این افراد را پخش کند و از حق فروش این فیلمها، بخشی از هزینهها تأمین شود. این موضوع بسیار جنجال ایجاد کرد و من خودم با مدیر مارس وان دراینباره صحبت کردم و ایشان گفت که موضوع چنین نیست و خبری از برادربزرگ داستان جورج اورول نیست. مدیر این پروژه گفت که این افراد به اختیار خود گزارشهایی را منتشر خواهند کرد و آن گزارشها به فروش خواهند رسید.» آنطور که ترابی میگوید تلاشها برای سفر انسان به مریخ همچنان ادامه دارد و بهعنوان مثال، به برنامه «ایلان ماسک» مدیر شرکت اسپیس ایکس اشاره میکند که فعالیتهایش با استقبال فراوانی هم روبهرو شده است.