بهورز مازندرانی مدتهاست عزم خود را برای سلامت روستاییان محل سکونتش جزم کرده و برای رسیدن به هدف، بخشی از هزینهها را نیز متقبل شده است. همه امکاناتش یک ساک دستی و چند وسیله اولیه معاینه پزشکی با اقلام محدود و معدودی دارو است، اما شرح وظایفش در چارتی که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تدارک دیده، در حد و اندازه یک اکیپ چند نفره پزشکی با اطلاعات و توانمندیهای متنوع است. با این وصف، نه امکانات کم «رویا فدایی» را ناامید میکند و نه وظایف متنوع او را خسته؛ او حتی فراتر از وظایف تعریف شده، بار سنگین تأمین سلامتی جامعه زیرپوشش را بر دوش مینهد و هر از چند گاهی هم طرحی نو در میاندازد تا الگویی برای دیگران قرار گیرد. اینجا روستای خارمیان در 10 کیلومتری شمال شهر ساری است، جایی که خانم فدایی با اجرای طرح غربالگری دیابت فراتر از طرحهای مصوب دانشگاه علومپزشکی مازندران، تلاش دارد تا جلوی پیشروی این بیماری خاموش را میان حدود یکهزار نفر از ساکنان روستا بگیرد.
زنگ خطر دیابت در روستای خارمیان برای این بهورز با پشتکار و دلسوز زمانی به صدا درآمد که نتایج 2 طرح غربالگری رسمی انجام شده در سالهای 83 و 87 نشان داد تعداد قابل توجه و دور از انتظاری از اهالی روستا به این بیماری خاموش مبتلا هستند.
معنادار بودن منحنی ابتلا به دیابت در روستای خارمیان، خانم فدایی را بر آن داشت تا بهرغم نبود امکانات و طرح مشخص از بالا، دست به کار شود و در گام نخست انجام آزمایش قندخون برای تمامی اهالی روستا بهویژه خانوادههای در معرض خطر ابتلا را در دستور کارش قرار دهد.
خانم فدایی که خود از اهالی روستای خارمیان است، فعالیتش را بهعنوان بهورز از سال 1372 در خانه بهداشت روستا آغاز کرد، جایی که زمین آن را پدرش بهعنوان خیر سلامت روستا تأمین کرده است. وی که طرحش را برای اجرا به دانشگاه علومپزشکی مازندران ارایه داده تا توسط حدود 2هزار بهورز روستایی دیگر هم اجرا شود، درباره طرح غربالگری دیابت برای اهالی روستای خارمیان به ایرنا گفت: وقتی نتایج دو مرحله اجرای طرح غربالگری دیابت روستاییان در سالهای 83 و 87 مشخص شد، متوجه شدم که اهالی روستای خارمیان به طرز نگران کنندهای در معرض ابتلا به این بیماری هستند.
وی افزود: در آن طرحها تعداد بیماران دیابتی شناسایی شده بالای 30سال در روستای خارمیان 40 نفر اعلام شد و این آمار ابتلا در جامعه روستایی که شغل آنان کشاورزی و باغداری است و مانند شهرنشینان تغذیه فستفودی هم زیاد ندارند، برایم غیرمنتظره بود و درواقع زنگ خطر را برایم به صدا در آورد.
این بهورز پرتلاش و با احساس مسئولیت گفت: مشاهده روند فزاینده چاقی و اضافهوزن اهالی روستا هم پیش از این برایم نگرانکننده شده بود و با مشخص شدن نتایج غربالگری، همبستگی معنیدار میان ابتلا به دیابت و چاقی مرا بر آن داشت تا خودم دست به کار شوم و جلوی پیشروی این بیماری را بگیرم.
وی شناسایی مشکل را گام نخست در حل آن دانست و افزود: تصمیم گرفتم در درجه اول تست قندخون را برای تمامی اهالی بالای 30سال روستا که تعدادشان حدود 500 نفر است، انجام دهم و برای این منظور با اعضای شورای اسلامی روستا و دهیار جلسه گذاشتم و اهمیت موضوع را برایشان تبیین کردم. برای انجام تست قندخون اهالی روستا، مهمترین نیاز داشتن دستگاه «گلوکومتر» بود که خانه بهداشت آن را در اختیار نداشت و نبود این دستگاه هم یعنی معرفی روستاییان به مراکز بهداشتی و درمانی شهر ساری که هم برای اهالی هزینهبر بود و هم متقاعد کردنشان برای انجام چنین آزمایشی، تقریبا امکان ناپذیر.
خرید دستگاه گلوکومتر و نوارهای اندازهگیری قندخون تنها و بهترین راهی بود که میتوانست کارساز باشد و خانم فدایی موفق شد با متقاعد کردن اعضای شورای اسلامی و دهیار و تقبل بخشی از هزینهها توسط خودش، با هزینه حدود 10میلیون ریال، دستگاه مورد نیاز را خریداری کند. وی میگوید: هزینه خرید این وسایل و تجهیزات حدود 10میلیون ریال شد که به نظر هزینه زیادی نیست ولی با همین هزینه اندک و کنترل قندخون حدود یکهزار نفر از اهالی روستا و جلوگیری از ابتلای آنان به دیابت، نهتنها سلامت روستاییان تأمین میشود، بلکه از هزینههای درمانی زیادی که در صورت پیشروی دیابت متوجه کشور میشود، جلوگیری خواهد شد.
فدایی با تأکید بر اینکه کنترل و آزمایش قندخون سالی یک بار برای افراد بالای 30سال ضروری است، افزود: به دلیل مسافت روستای خارمیان تا شهر ساری، برای بهرهمندی از خدمات آزمایشگاه و همچنین درگیر بودن اهالی به کار کشاورزی و دیگر حرفهها، امکان انجام این آزمایش برای آنها فراهم نیست.
وی که تست قندخون اهالی روستای خارمیان را همزمان با هفته دیابت آغاز کرده است، از استقبال گسترده اهالی روستا از اجرای طرح ابراز خرسندی کرد ولی با این حال گفت: از اینکه تعدادی بیمار دیابتی جدید در میان اهالی روستا شناسایی شدند و حتی برخی از آنان درحالی به این بیماری مبتلا شدند که اضافهوزن هم ندارند، برایم ناراحتکننده است.
او افزود: یکی از نکات نگرانکننده این است که بسیاری از بیمارانی که با اجرای این طرح پی به بیماری دیابت خود بردند نهتنها از بیماری شان اطلاع نداشتند، بلکه تصورشان بر این بود که به خاطر برخوردار نبودن از اضافهوزن، در معرض خطر قرار ندارند.