پژوهش
 
رواج باشگاه های ورزشی نشانه تغییر در ارزش های زنانگی است
 

 

دختران جوان بیشتر از کدام فضاهای شهری در اوقات فراغت‌شان استفاده می‌کنند و چگونه از آنها هویت‌یابی می‌کنند. همه فضاهای شهری آغوش بازی برای زنان و دختران ندارند. آنها در بعضی فضاها محدود‌ند و در بعضی‌ فضاها حذف می‌شوند و بعضی فضاها را هم از آن خود کرده‌اند. محمد سعید ذکایی، عضو هیأت‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پژوهش «فضاهای فراغتی شهری و زنانگی جدید» تصویری از انواع فراغت‌هایی داده است که زنان جوان روزگارشان را با آن سر می‌کنند؛ تلاش‌هایی برای از آن خود کردن فضاهایی که سهم کمتری از آن دارند. این مقاله به تلقی‌ها و مصارف مختلف دختران جوان شهری از فضاهای فراغتی پرداخته است. برخی از فضاهای شهری مثل کوه به زنان این امکان را می‌دهد که کنترل و اختیار بیشتری در آن فضا داشته و نقش سوژه فعال‌ را داشته باشند. زنانگی در این فضاها مدرن و چالش‌گرانه است و حق برابری را از شهر مطالبه می‌کند؛ اما فضاهای دیگری مثل پارک‌ها هستند که استفاده زنان از آنها کنترل شده و محتاطانه است، آنها در این فضاها در جست‌وجوی لحظه‌ها و موقعیت‌هایی هستند تا بخشی از حقوق فضایی خود را به دست آورند. در میدان‌های عمومی‌تر مثل خیابان زنان باید ارزیابی و چانه‌زنی کنند و مهارت‌هایی از آنها می‌طلبد که عاملیت خود را بروز دهند و بهره‌برداری فراغتی داشته باشند. فراغتی‌کردن خیابان فعال‌گرایانه و مبتکرانه است و با محاسبه و ارزیابی بیشتری همراه است.
در تقسیم‌بندی ارایه‌شده این مقاله که به تازگی در فصلنامه پژوهشی علوم‌اجتماعی منتشر شده، کوه، پارک، خیابان، مرکز خرید، باشگاه‌ها و کافه‌ها بررسی شده‌اند.
کوهستان‌های اطراف شهر از مهمترین فضاهای بازتولیدکننده ارزش‌های جوانی و شاخصی برای جوان‌شدن جامعه هستند. اقبال گسترده دختران به این فضا با کمبود فضاهای تفریحی و یا دشواری بیشتر دختران در استفاده از برخی فضاها و امکانات عمومی شهری همراه است. کوه محدودیت کمتری دارد و ارزان‌تر است. قابلیت فراغت چندگانه دارد و امکان گریز از تنش‌های زندگی روزمره شهری را فراهم می‌کند. یکی از این دختران گفته است: «می‌تونم تو کوه خودمو تخلیه کنم، می‌تونم جیغ بزنم و مردم بهم خیره نمی‌شن. اونجا راحت‌ترم.»
در گفت‌وگوهای انجام‌شده دختران از مواجهه با پارک‌های شهری دلهره بیشتری دارند و آن را مناسب برای گذران فراغت فردی یا همراهی دوستان خود نمی‌دانند. زنان از پارک‌های بزرگتر در مناطق شمالی‌تر تهران بیشتر از پارک‌های کوچک و مناطق جنوبی شهر استقبال می‌کنند. فضای پارک‌ها مردانه‌اند. حتی احداث پارک‌‌های مخصوص زنان نیز نتوانسته حس آنها را نسبت به پارک تغییر دهد؛ زیرا اینها سیاست‌های حداقلی و فوری‌اند. دختران و زنان این فضا را فضایی برای خلوت فردی و لذت بصری و محیطی نمی‌دانند.
دختران جوان گفته‌اند که در خیابان می‌توان دوستان بیشتری پیدا کرد و از شهر لذت برد. همچنین به این معناست که خانواده‌ها بزرگسال‌بودن آنها را پذیرفته‌اند. انگیزه‌هایی مثل سوژه‌ای مورد توجه‌بودن، سوژه‌ساختن دیگران، تفنن و فرار از رخوت، وقت‌گذرانی منفعلانه، دوستیابی و ارتباط با غیرهمجنس، ارضای کنجکاوی و فاصله‌گرفتن از کنترل‌ها و محدودیت‌های خانوادگی و همراهی دوستان و ماجراجویی‌های خرده فرهنگی خیابان را برای آنها جذاب می‌کند. خیابان‌های شهری تنوع دارند، مراکز خرید و پاساژها، سینما و مراکز فرهنگی، رستوران، فست‌فود و جمعیت زیادی که فرصت ناشناس‌ماندن و لذت‌بردن از انبوهی را فراهم می‌سازد و امنیت نسبی می‌تواند جاذبه مصرف خیابان را برای زنان افزایش دهد. قدم‌زدن در خیابان فرصتی برای چالش نقش‌های جنسیتی و بروز کدهای متفاوتی از زنانگی فراهم می‌کند؛ اما پرسه‌زنی‌های سواره بیشتر مردانه و طبقاتی است و انگیزه‌هایی چون سرگرمی‌، نمایش، جلب توجه، دوست‌یابی و گاهی ابراز قدرت و محک‌زدن میزان جسارت فردی پشت آن است. دور دور تلاشی برای شکستن فضای رسمی شهر و هیجان‌بخشی نمایشی به زندگی شهری و قدرت‌نمایی مصرفی است. زنانگی به نمایش درآمده از روابط اجتماعی دختران در این فضا خیابان را برای آنها عرصه‌ای دسترس‌پذیر می‌کند که خود در شکل‌دهی به آن سهم دارند.
فضاهای مراکز خرید برخلاف بازارهای سنتی در تسخیر مردان نیست. فضای امن مراکز گاه با تضادی آشکار با فضای محله یا شهر مجالی برای تخیل و فانتزی دختران جوان فراهم می‌سازد. گپ و گفت و پرکردن زمان زندگی، فرار از خانه و مدرسه از انگیزه‌هایی است که در این مراکز ماهیت خرید را برای زنان تغییر داده‌ است.
رواج باشگاه‌های ورزشی مهمترین نشانه تغییر در ارزش‌های زنانگی است. عضویت در باشگاه‌های ورزشی به واسطه هزینه‌های بالای ثبت‌نام برای برخی از زنان شهری شاخصی برای تمکن و رفاه و دریافت منزلت است. باشگاه‌های ورزشی به مثابه مکان‌هایی از زندگی روزمره از عوامل تعیین‌کننده مدهای بدنی هستند. در غیاب مراکز اجتماعی در محلات و ناکافی بودن مراکز فرهنگی دولتی در محلات شهری سالن‌های ورزشی میدانی برای ملاقات و توسعه شبکه‌های ارتباطی جوانان همجنس نیز است. زنان مناطق جنوبی‌تر شهر از ورزش‌های رزمی استقبال بیشتری می‌کنند. این تفاوت برآمده از پیوند بافت اجتماعی محله و رفاه اقتصادی با ارزش‌های زنانگی است. زنان طبقات مرفه‌تر بیشتر مشتری سالن‌های زیبایی اندام هستند.
کافه‌ها فضای مناسبی برای نمایش فردیت و عاملیت دختران جوانی است که ارزش‌های محوری زندگی آنها بر فراغت و سرگرمی و مصرف استوار است. امنیت، ارزش‌های زیبایی‌شناسانه، ظرفیت برای خیال‌پردازی و فانتزی ازجمله جاذبه‌های کافی‌شاپ‌ها برای دختران جوانی است که با همراهی دوستان خود از آن استفاده می‌کنند. کافی‌شاپ‌ها به گفته این مقاله نماد نوشدن شهر و تغییر مناسبات اجتماعی و فرهنگی‌اند. خیلی وقت‌ها مکان این کافه‌ها انگیزه و نوع مخاطبانشان را نشان می‌دهد. کافه‌های مرکز شهر در تصرف دانشجویان جوان یا زنان جوانی‌اند که برای مصاحبت و رفع تنش‌ها و خستگی روزانه به آنها پناه آورده‌اند. کافه‌های گران‌تر و به‌اصطلاح شیک‌تر در مناطق دنج و کم‌تراکمی قرار دارند که عموما برای کسانی ساخته شده‌اند که می‌خواهند سلیقه و سرمایه فرهنگی‌شان را به نمایش و اشتراک بگذارند. این مقاله براساس مصاحبه‌هایی که انجام داده کافی‌شاپ‌های شهری را نوعا زنانه می‌داند که حس وابستگی و تعلق بیشتری در زنان برمی‌انگیزد و می‌گوید که تعهد دختران برای مراجعه مرتب به کافه‌هایی که احساس و خاطره خوبی از بودن در آن دارند، بیش از پسران است.
زنانگی‌های امروز در تهران در فرآیند مواجهه و مصرف میدان‌های فراغتی و مصرفی جدید و به موازات تغییر معنا و نگاه به فضاهای فراغتی تغییر یافته است. زنان مثل بازیگرانی فعال معانی فضا و جنسیت را مورد منازعه و تغییر قرار می‌دهند، آنها در مواجهه با فضاهایی عموما مردانه ابتکار، انعطاف و عاملیت به خرج می‌دهند. از این طریق است که آنها می‌توانند با بازاندیشی بیشتر و فاصله گرفتن از خودکنارگذاری‌ها، حق‌شان را از شهر پس بگیرند.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/133757/رواج-باشگاه-های-ورزشی-نشانه-تغییر-در-ارزش-های-زنانگی-است