پایداری خطرناکتر از جمناست
خبرآنلاین نوشت: «اصولگرایی» عنوانی است که امروز خیلیها مدعی پرچمداری آن هستند و اغلب همدیگر را قبول ندارند! از ابتدای دهه 80 تلاش شد در قالب طراحی مکانیزمهای موقتی، نیروهای فعال در این اردوگاه سیاسی دور هم جمع شوند؛ این روش تا سال 92 موفقیتآمیز بود اما بعد از آن دیگر نتیجهای در پی نداشت؛ شکست پشت شکست در کارنامه اصولگرایان به ثبت رسید. حسن بیادی عضویت در چند جبهه اصولگرایی را تجربه کرده اما فعالیت سیاسی حزبی در ایران را بیشتر «باندبازی» میخواند. او در عین حال که تعریفی ضمنی از جمعیت موتلفه میکند، با شدیدترین انتقادات پایداری و جمنا را دارای تفکر سمی میخواند. حسن بیادی در ادامه میگویند: «نظام تصمیمگیری در جریان اصولگرایی از خردجمعی به زورگویی تغییر کرده است و باندها و آدمهای تمامیتخواه عامل تفرقه شدهاند؛ چون با خودخواهی و از طریق زور و ارعاب و هوچیگری میخواهند افراد به نفع آنها کنار بروند.» حسن بیادی از شکافی عمیق در جریان اصولگرایی سخن گفت و معتقد است: اصولگرایان برای انتخابات مجلس آتی به مکانیزم واحد نمیرسند، چون هیچکدام از بزرگوارانی که ادعای بزرگی دارند، نتوانستند نیروهاَی اصولگرا را دور هم جمع کنند؛ ضمن آنکه کسی هم به حرف بزرگترها گوش نمیکند!
اصلاحطلبان محافظهکار نشدهاند
نامهنیوز نوشت: با رصد این روزهای سپهر سیاست ایران بهروشنی میتوان دریافت که اصلاحطلبان در حال نزدیکشدن به حاکمیت هستند؛ اما آیا این نزدیکی به معنای دوری از سرمایه اجتماعیشان است؟ عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب در این زمینه گفت: این گزاره که اصلاحطلبی در گذشته مشی تندی داشته است و اکنون مشی محافظهکاری دارد را بهطورکلی رد میکنم و این فرض را منتفی میدانم. اساسا ذات اصلاحطلبی در مشی میانهروی اصلاحطلبانه است. وی در ادامه میگوید: اگر برخی از افرادی که در دوره اصلاحات در داخل کشور بودند و بعضا اصلاحطلب هم بودهاند ولی اکنون خارج از کشور هستند و دیدگاههای دیگری را بیان میکنند را بخواهیم نماد اصلاحطلبی بدانیم، همان موقع هم از درون جبهه اصلاحات و رهبری آن نسبت به این افراد انتقاد میشد تا تندروی را کنار بگذارند. فرض را بر این اصل بگذاریم که اصلاحطلبی هیچگاه دچار تندروی نبوده است و همواره از گفتمان، حقوق شهروندی و حقوق مدنی مخاطبان خود دفاع کرده است. او درخصوص تغییر تاکتیک اصلاحطلبان با هدف تنشزدایی با حاکمیت گفت: اصلاحطلبان هیچگاه در پی تنشزایی با حاکمیت نبودهاند؛ ضمن حفظ اصول و گفتمان سیاسی خودشان همیشه در پی تلاش و ایجاد تفاهم با ارکان حاکمیت بودهاند.
خطر نفوذ در حوزههای علمیه
اعتمادآنلاین نوشت: محسن غرویان با بیان اینکه «خطر نفوذ در حوزههای علمیه بیشتر ماهیت فکری و سیاسی دارد» توضیح داد: «از آنجا که در کشور ما بعضا روحانیون در ارگانهای رسمی و قانونی حضور دارند به اطلاعاتی دسترسی دارند که این اطلاعات برای دشمن ارزشمند است؛ از این رو ممکن است دشمن با افرادی از این قشر ارتباط برقرار و کسب خبر کند و اطلاعاتی را به دست آورد.» این استاد حوزه با هشدار نسبت به احتمال نفوذ فکری و سیاسی در حوزههای علمیه گفت: «خطر نفوذ در حوزههای علمیه بیشتر ماهیت فکری و سیاسی دارد و امکان تحقق این نفوذ در حوزههای علمیه هست.» او درباره موارد نفوذ در حوزههای علمیه اظهار کرد: «باید منظور از نفوذ در حوزههای علمیه کاملا روشن شود، چون نفوذ در این نهاد سه مفهوم دارد؛ یکی مفهوم سیاسی- امنیتی، یکی مفهوم علمی- فرهنگی و یکی هم مفهوم فکری و فلسفی که همه این موارد باید در میزگردهای تخصصی بررسی شود.» غرویان افزود: «چون حوزههای علمیه در فرهنگ دینی مردم تأثیرگذارند طبیعتا امکان اینکه نفوذیهایی در حوزه علمیه پرورش یابند، وجود دارد و به هیچ عنوان بعید نیست.»