جدل موافقان و مخالفان طرح انتقال آب
 
سرنوشت دریاچه ارومیه در انتظار خزر؟
 

 

|  بابک مهدیزاده  |

100نماینده مجلس نهم طرحی را امضا کردند که به موجب آن آب دریای‌خزر به مشهد انتقال یابد با این توجیه که 10 الی 12‌میلیون نفر از ساکنان خراسان‌شمالی و رضوی، گلستان و سمنان از آب شیرین بهره‌مند شوند. این نمایندگان درصدد ارایه بحران کم‌آبی در بعضی از مناطق کشورند و معتقدند این طرح هزینه چندانی را برای کشور در پی ندارد و با کمترین میزان خسارت زیست‌محیطی روبه‌رو است. طرحی که این نمایندگان تصویب کرده‌اند و ‌باید در کمیسیون‌های مجلس و صحن علنی به تصویب برسد موافقان و مخالفان زیادی دارد. نه‌تنها در بین مدیران دولتی و نمایندگان مجلس که در بین متخصصان محیط‌زیست نیز مباحث و چالش‌های زیادی را برانگیخته است. اما طرح بزرگتری هم به موازات آن در حال اجراست که می‌خواهد آب‌های نه فقط دریای خزر که آب‌های دریای‌ عمان و خلیج‌فارس را نیز شیرین کند و با احداث لوله به فلات مرکزی ایران ببرد. طرحی که معاون وزیر نیروی دولت قبلی در اواخر عمر دولت دهم خبر از کلنگ‌زنی فاز اول آن در ساری داده بود و قرار بود قرارگاه خاتم‌الانبیا پیمانکار آن باشد. پروژه‌ای که با حضور محمود احمدی‌نژاد افتتاح شد. این پروژه در گام اول در دست اجرا قرار گرفت و خط لوله‌های انتقال آب از استان گیلان به استان مازندران در حال نصب شدن بود تا این‌که دولت یازدهم بر سر کار آمد. آن طرح قرار بود آب را از مازندران به سمنان ببرد و سپس به قم،کاشان و اصفهان و خط لوله دیگری برای سبزوار و بیرجند و خراسان‌جنوبی و یزد. بخش دیگر این پروژه بزرگ انتقال آب دریای عمان از بندرعباس به گل‌گهر بود؛ همه هم در عرض تنها 2سال.
این طرح به صورت جدی در اواخر ‌سال 88 طرح شده بود و آذرماه پارسال اولین فاز مطالعاتی‌اش هم به اتمام رسید اما تنها این دو طرح بزرگ نیستند که مایه نگرانی بعضی از کارشناسان محیط‌زیست را فراهم کرده‌اند که انتقال آب از دریای خزر به دریاچه ارومیه هم تبدیل به یکی دیگر از نگرانی‌ها شده است. این‌بار طراحان این پروژه به‌دنبال تأمین آب شرب نیستند بلکه هدفشان نجات دریاچه خشک شده ارومیه است. طرح‌هایی که ظاهرا با مخالفت سازمان محیط‌زیست و موافقت وزارت نیرو در حال پیگیری است. آن هم در دولتی که رئیس‌جمهورش می‌گوید:  «محیط‌زیست کشور اولویت اول دولت است.»

بحث انتقال آب از یک حوزه به حوزه دیگر برای تأمین منابع آبی مختص به چندسال اخیر نیست و از دهه 30 شمسی مطرح شده بود. اولین طرح مربوط به احداث کانال اتصال دریای خزر به خلیج‌فارس بود. یکی به‌دنبال ساخت کانالی بن‌بست از خزر به کویر لوت بود و یکی هم از سال‌ها پیش به‌دنبال متصل‌کردن خزر به دریاچه ارومیه. حتی اتحاد جماهیر شوروی نیز از اتصال دریایی‌خزر به خلیج‌فارس حمایت می‌کرد تا دسترسی آسان‌تری به هند و چین داشته باشد. بنا به آماری که ویکی‌پدیا ارایه می‌دهد ظاهرا اولین طرح اتصال دریای خزر به خلیج‌فارس توسط مهندسی به نام هومان فرزاد در‌ سال 1345 به سازمان پژوهش‌های علمی کشور ارایه شد. بعد از انقلاب هم فردی به نام مسعود قمی به دولت مهندس موسوی ساخت این کانال سراسری را پیشنهاد کرده بود. طرحی که حتی در دولت‌های‌ هاشمی و محمد خاتمی هم بررسی شد و مرکز پژوهش‌های مجلس هم تحقیقات زیادی روی آن انجام داد. کار حتی به خارج از کشور هم رسید و دکتر بدیع بدیع‌الزمانی در آمریکا پروژه‌ای به نام «ایرانرود» را طرح‌ریزی کرد اما پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش این دولت محمود احمدی‌نژاد بود که در 28فروردین 1391 طرح شیرین‌سازی و انتقال آب از دریای خزر به حوزه فلات مرکزی ایران را در منطقه گوهرباران ساری آغاز کرد تا حداقل در فاز اول بخشی از کمبود آب استان زادگاه رئیس‌جمهوری، یعنی سمنان حل شود. رویای اتصال شمال به جنوب ایران فقط در دوران معاصر وجود نداشت که طبق نوشته‌های هرودوت در زمان هخامنشیان نیز به‌دنبال کشف سرمنشأ رود سند رفتند و سپس مسیری احداث شد که از دریای هند به خلیج‌پارس می‌رسید و از سرچشمه رودخانه جیحون به سمت دریای مازندران می‌رفت. اتصال در حوزه آبی در دوران جدید و در کشورهای دیگر هم مسبوق به سابقه است. بزرگترین نمونه‌اش کانال سوئز است اما این رویا در ایران چه تبعاتی خواهد داشت و اصلا به مرحله اجرا درمی‌آید؟
مخالفت قاطعانه سازمان محیط‌زیست و مقامات استان‌های شمالی
معصومه ابتکار، مخالف است. بالاترین مقام مسئول حفاظت از محیط‌زیست ایران قاطعانه با طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی مخالفت کرده است. خانم ابتکار معتقد است  به جای طرح انتقال باید الگوی مصرف آب را اصلاح کرد و در بحث فاضلاب‌ها موفق بود. خانم رئیس صراحتا از عدم‌موافقت این طرح در سازمان خبر داده است. اینها را خانم ابتکار هفته گذشته در حاشیه بازدید از سد لار گفته و خبرگزاری ایرنا هم گزارشش را مخابره کرده است. ابتکار معتقد است به جای ارایه چنین طرح‌هایی باید الگوی مصرف را اصلاح کرد. چه در زمینه شرب که تهران دو برابر بیشتر از الگوی مصرف، اسراف می‌کند و چه در بخش کشاورزی که بخش عمده‌ای از منابع آبی کشور را هدر می‌دهد. رئیس سازمان محیط‌زیست ظاهرا در این داستان تنها نیست بلکه امام جمعه میاندرود هم از مخالفان جدی این طرح است و از همان روزهای ابتدایی جدی شدن این طرح در دولت قبلی نسبت به انتقال آب دریای خزر به کویر هشدار داده بود. اواخر اردیبهشت 1391 بود که حجت‌الاسلام سیدمجتبی رسولی‌جویباری بنابه مخابره خبرگزاری فارس در جمع فعالان اقتصادی شهرستان میاندرود مازندران گفته بود: «طرح انتقال آب دریای خزر به مناطق مرکزی کشور به گفته کارشناسان دارای عواقب زیست‌محیطی برای منطقه مازندران است و دولت باید به این مسأله توجه کند. عدم‌برنامه‌ریزی مناسب دولت موجب شده تا آب دریای خزر به کویر منتقل شود که در آینده مشکلات و عواقب آن به مازندران و شمال ایران بازمی‌گردد. ما مخالف پیشرفت کشور و مخالف مردم و استان سمنان نیستیم اما موافق پسرفت و عقبگرد استان خود نیز نیستیم.» این طرح همچنین مخالفت اکثریت مقامات استانی 3 استان شمالی را نیز درپی داشته است. از جبار کوچکی‌نژاد، نماینده رشت گرفته تا عبدالحسین ناصری، نماینده گرگان که در مصاحبه‌هایشان از عواقب زیست‌محیطی این طرح برای استان‌هایشان گفتند. خلاصه آن‌که این طرح مخالفان و موافقان زیادی دارد، حتی در بین کارشناسان محیط‌زیست. از این‌رو با دو کارشناس موافق و مخالف این طرح گفت‌وگو کردیم.
دکتر آخانی، مخالف طرح: به لحاظ زیست‌محیطی صددرصد باطل است
دکتر حسین آخانی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران و از متخصصان حوزه آب و تغییر اقلیم مخالف شدید و صددرصدی طرح انتقال آب از هر حوزه‌ای به حوزه دیگر است. او در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «انتقال آب از یک حوزه به حوزه دیگر امروزه حتی اگر با مشکلات فنی مواجه نباشد بازهم از نظر متخصصان صددرصد باطل است.»
وی دو دلیل عمده را برای باطل بودن این طرح عنوان می‌کند:   «وقتی حجم زیادی از آب از یک اکوسیستم خارج شود برای آن اکوسیستم مخاطرات اکولوژیکی ایجاد می‌شود. دریای‌خزر اکنون به اندازه کافی دارای مشکلات حاد است و اگر فشار بیشتری به آن وارد شود آینده‌ای بدتر از دریاچه ارومیه در انتظارش خواهد بود. معضل نمک‌های به‌جا مانده از شیرین‌کردن آب معضل بزرگی است که می‌تواند تیرخلاص را به دریای پرمشکل خزر شلیک کند. دلیل دیگر مخالفتم این است که دریای‌خزر حتی پایین‌تر از سطح دریای آزاد است و انتقال این آب در مسیر مشکل است. آب دریای‌خزر به هر نقطه ایران که انتقال داده شود مستلزم تخریب بسیار وسیع در مسیر و صرف بسیار زیاد انرژی است که هر دوی اینها باتوجه به شرایط خاص محیط‌زیستی شدنی نیست و فکر نکنم هیچ‌گونه ارزیابی زیست‌محیطی هم این عمل را تأیید کند چون انرژی زیادی برای پمپاژ آب لازم است همچنین محیط‌زیست مسیر انتقال اعم از جنگل، درخت و کوه تخریب می‌شود که اصلا جبران‌پذیر نیست.»
وی می‌افزاید: «نزدیک به نیم‌قرن است که دولتمردان می‌خواهند از دریای خزر و خلیج‌فارس آب به کویر منتقل کنند و همواره هم متخصصان گفته‌اند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ اقتصادی این امر مطلوب به فایده نیست اما متاسفانه یکسری جریانات موجود هستند که از زمان توقف سدسازی‌ها، الان به دنبال انتقال آب هستند. به عبارتی این داستان بیشتر به خاطر منافع شرکت‌ها و جریاناتی است که در پروژه‌های اینچنینی ذینفع هستند وگرنه انتقال آب شور دریای خزر و شیرین‌کردن آن، آن‌قدر پرهزینه است که صلاح نیست انجام و پول بیت‌المال صرف چنین پروژه‌های غیرعلمی با مخاطرات زیاد زیست‌محیطی شود.»
حسین آخانی در پاسخ به این سوال که چرا وزارت نیرو از این طرح حمایت می‌کند، می‌گوید: «نمی‌دانم شخص آقای وزیر از این طرح حمایت می‌کند یا خیر اما ایشان دوپهلو حرف می‌زنند. وزیر تابع نظر کارشناسان مجموعه‌اش است وگرنه شخص آقای چیت‌چیان بسیار شریف و منطقی هستند اما بعضی اوقات ایشان متاسفانه مطالبی را بیان می‌کنند که با دنیای جدید و مسأله محیط‌زیست همخوانی ندارد و برای ما هم تعجب‌آور است. امیدوارم ایشان شهامت این را داشته باشند که جلوی مدیران تحت امر خود بایستند و با خواست‌های محیط‌زیستی کشور هماهنگ باشند؟»
فاطمی، موافق طرح:
  انتقال آخرین راه‌حل است
دکتر سیدرضا فاطمی، کارشناس منابع آب و آبزیان از آن دسته فعالان محیط‌زیست است که کمتر کسی شک در دانش و صداقت و دلسوزی‌اش در امور محیط‌زیست دارد اما او جزو معدود فعالان محیط‌زیست است که موافق طرح انتقال آب است. وی در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «در کل موافق طرح انتقال آب از هر حوزه‌ای به حوزه دیگر هستم، البته به‌عنوان آخرین راه‌حل. وقتی منبعی برای تأمین آب بشریت نداریم، وقتی رودخانه‌ای در کشور باقی نمانده، وقتی  هیچ‌کس صرفه‌جویی نمی‌کند، وقتی آب بازچرخه نمی‌شود، وقتی الگوی مصرف اصلاح نمی‌شود دیگر چاره‌ای نمی‌ماند که آب دریاهایمان را شیرین کنیم.»
وی در پاسخ به انتقادات همکاران محیط‌زیستی خود می‌گوید:   «درباره مشکل تخریب محیط‌زیست در مسیر لوله‌کشی باید بگویم که لوله‌کشی باید از کنار جاده‌ها کشیده شود که تبعات محیط‌زیستی ندارد. حتی اگر قرار باشد یک کریدور جدید برای انتقال لوله آب احداث شود باید و حتما براساس معیارهای زیست‌محیطی باشد. درباره مسأله خطر نمک هم باید بگویم که آب باید در کنار دریا شیرین شود نه این‌که آب شور را ببرند و در محل انتقال شیرین کنند. این‌که می‌گویند دریای‌خزر صدمه می‌بیند باید بگویم که دریای خزر همین الانش با پساب‌های فاضلاب و کارخانجات از بین‌رفته است اما مطئمن باشید که با این طرح از بین نمی‌رود. چون نمک برجا مانده اختلاطش با آب کم است و به عمق آب می‌رود. در ثانی محل انتخاب آب شیرین کن‌ها نیز ‌باید با دقت و حساسیت زیادی انجام شود. یعنی باید در جایی که کمترین حساسیت را دارد دستگاه‌ها را مستقر کرد. در عین حال سطح آب دریای‌خزر در حال بالا آمدن است. با ذوب‌شدن برف‌ها و گرم شدن زمین هم آب دریای خزر بالاتر می‌آید. حال این بالا آمدن آب باید کنترل شود. آیا بهتر است میلیاردها تومان هزینه کنیم و جلوی پیشروی آب دریای خزر را با دیوارکشی بگیریم یا آب اضافی را برای 50‌سال آینده شیرین کنیم. کاری که شاید فقط 50سانتیمتر از سطح دریای خزر را پایین ببرد.»
فاطمی درباره به‌صرفه نبودن این طرح می‌گوید: به هیچ‌وجه این‌طور نیست بلکه هزینه این طرح به مراتب کمتر از زدن سد و پروژه‌های دیگر است.
وی درباره راه‌های دیگر کنترل کم‌آبی در کشور اذعان می‌دارد:   «من قبول دارم که برای تأمین آب باید ابتدا در مصرف آب صرفه‌جویی کرد، باید آب شیرین حتما  از آب‌های دیگر جدا شود، باید سهمیه آب کارخانجات قطع شود و باید بازچرخه آب انجام شود. باید با بی‌فرهنگی در مصرف آب مبارزه شود. الان آب شرب در ایران بسیار ارزان توزیع می‌شود. درواقع داریم آب را مجانی به مردم می‌دهیم. اگر بخواهید یک لیتر آب از مغازه بخرید باید 800 تومان بپردازید اما آب شهری خیلی  ارزان‌تر به مردم داده می‌شود. اگر ما فقط 10‌درصد در مصرف آب صرفه‌جویی کنیم مشکل کم‌آبی کشور حل خواهد شد اما آیا این کارها شده است. اگر این کارها نشود و کل دریای‌خزر را هم شیرین کنیم بازهم برای 70‌میلیون جمعیت ایران کم می‌آید. خلاصه بگویم که ما مشکل مدیریت مصرف آب داریم وگرنه با همین منابع آبی موجود می‌توانیم 150‌میلیون انسان را تغذیه کنیم نه این‌که خشکسالی برایمان تهدید شود و به‌دنبال شیرین‌کردن آب دریاهایمان باشیم.»
وی درباره مخالفت شدید اکثریت فعالان محیط‌زیست خاطرنشان می‌کند:  «الان جوی در کشور ایجاد شده که اکثرا بدون مطالعه با انتقال آب مخالفت می‌کنند اما اگر آب دریای خزر را با مطالعه دقیق و رعایت تمام جوانب محیط‌زیستی به مناطق خشک و کویری انتقال دهیم بحران کم‌آبی را تا حدودی حل خواهیم کرد. نه‌تنها دریای خزر که آب دریای عمان هم برای این کار مناسب است. به یاد داشته باشیم که عربستان‌سعودی اکنون دارد آب دریایش را شیرین می‌کند و با آن آب، محصولات کشاورزی تولید می‌کند و به ایران صادر می‌کند.»

طرح بزرگ قدیمی ایرانیان هنوز در هزارتوی قانونی و جدل بین مخالفان و موافقان گیر کرده  است. از یک‌سو نیاز ساکنان یک کشور خشک چشم را به شیرین کردن آب‌های شور جلب می‌کند و از سوی دیگر خاطره تلخ دریاچه ارومیه ترس را در دل دوستداران محیط‌زیست این مرز و بوم انداخته است. انتقال آب در بین فعالان و کارشناسان محیط‌زیست با اکثریت مخالف روبه‌رو است و اقلیت موافق. در بین مدیران اما تمایل بیشتری برای اجرای این طرح وجود دارد؛ به‌جز مدیران سازمان محیط‌زیست. ترس هم از همین است.
قدرت از آن مدیران است و به گفته یکی از مدیران ارشد سازمان محیط‌زیست که تمایلی به افشای نامش نداشت «نباید به عاقبت این طرح و مخالف‌‌خوانی‌ها خوشبین بود چون جدی‌ترین مخالف سرسخت در دولت، خانم معصومه ابتکار است. خانم ابتکار هم خیلی مقاومت کنند 2، 3سال دیگر باید بروند و وقتی همین یک مانع هم برود... .»


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/12665/سرنوشت-دریاچه-ارومیه-در-انتظار-خزر؟