چه مصلحتی است که
کاری با احمدینژاد ندارند؟
خبرآنلاین نوشت: محمد هاشمی گفت: حرفهایی که احمدینژاد و اطرافیانش زدند، اگر کس دیگری میگفت چه برخوردی با او میکردند. حالا به چه دلیل مصلحت است به آقای احمدینژاد کاری نداشته باشند، دیگر باید از بزرگان سوال کرد. محمد هاشمی در پاسخ به این سوال که سیاسیون بعد از فوت آیتالله هاشمی درباره اینکه چه کسی میتواند جای خالی ایشان را پر کند، نام شخصیتهایی را مطرح میکردند، به نظر شما در یکسال گذشته آیا کسی توانست جای آیتالله هاشمیرفسنجانی را پر کند؟ گفت: ویژگیهایی که آقای هاشمی داشت، هیچکس چنین ویژگیهایی ندارد. بههرحال، ایشان از جهات مختلف میتوانست کمک کند و این نوع مسائل صوری و دستوری نیست که بگویند فلانی جای فلانی برود. اینها اکتسابی است و یک عمر آقای هاشمی این ویژگیها را کسب کرده بود، بنابراین مشابهی ندارد. در یکسال گذشته هم شاهد بودیم کسی پیدا نشد. وی در پاسخ به این سوال که آقای هاشمی پیشبینی درباره آقای احمدینژاد داشت و وقتی آن را در قالب نامه منتشر کرد، خیلی از سیاسیون آن زمان سکوت کردند یا حتی به نقد نامه آیتالله هاشمی پرداختند، اما امروز خود آنها وقتی رفتارهای آقای احمدینژاد را میبینند به نوعی مواضع آیتالله هاشمی را تکرار میکنند؛ به نظر شما الان باید در مقابل رفتار آقای احمدینژاد چه کرد؟ اظهار کرد: من به پشت پرده حوادث آشنایی ندارم اما این را میدانم این حرفهایی که آقای احمدینژاد و اطرافیانش این روزها زدند، اگر کس دیگری میزد چه برخوردی با او میکردند؛ واقعا برخوردهای بسیار سخت و زندان طویلمدت و شاید اعدام. حالا به چه دلیل مصلحت است به آقای احمدینژاد کاری نداشته باشند، دیگر باید از بزرگان سوال کرد. مسئول دفتر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که فکر میکنید نامه آقای هاشمی درباره آقای احمدینژاد امروز نیاز است بار دیگر مرور شود؟ اظهار کرد: این نامه نشان میدهد آنچه آقای هاشمی در خشت خام میدید، بعضیها در آینه نمیبینند. ایشان آن زمان همه این مسائل را میدید و پیشبینی کرد.
احمدینژادیها
در اتفاقات اخیر دست داشتند
نامهنیوز نوشت: علیزاده طباطبایی با تأکید بر ضرورت آشتی و وفاق ملی گفت: چرا قبلا از تریبون نماز جمعه علیه جریان سیاسی حاکم صحبت میشد و الان میگویند همه باید به دولت کمک کنیم. حتما باید این اتفاقات میافتاد؟ علیزاده طباطبایی با طرح این سوال که «مگر میشود با هم اختلاف داشته باشیم، سر قدرت دعوا و کشمکش کنیم و مردم متوجه نشوند؟» گفت: «یک سری مسائل در سال 88 و در مقاطع دیگر ایجاد شد. اتفاقاتی افتاد اما بالاخره همه فهمیدند که بهترین راه انتخابات است. همین که آقای روحانی در انتخابات 96 بیشتر از 92 رأی آورد، نشان میدهد که مردم خواستند پای صندوق بیایند و رئیسجمهوری خود را انتخاب کنند. اگر مشکلاتی وجود دارد باید رفع شود و اجازه دهیم که مردم حرف خود را بزنند. از سوی دیگر، باید مراقب باشیم که اغتشاشگران از این فرصت سوءاستفاده نکنند. هیچکس موافق این نیست که بانک و اتوبوس آتش بزنند. مردم اهل این کارها نیستند اما وقتی ما به مردم احترام نگذاریم، دیگران از احساسات آنها سوءاستفاده میکنند و نتیجه همین میشود که دیدیم». علیزاده طباطبایی در ادامه پیرامون چرایی سکوت احمدینژاد و هوادارانش در مقابل ناآرامیهای اخیر، گفت: «شک نکنید که آنها در این جریان ناآرامیهای اخیر در شهرهای کوچک دست داشتند. یعنی پالسهایی فرستاند و اقداماتی کردند. اینطور نیست که سکوت کرده باشند. آنها دلشان برای انقلاب و نظام نمیسوزد. اگر میسوخت، طی هشت سالی که اداره مملکت را به عهده و هشتصدمیلیون دلار درآمد داشتند؛ مملکت را به این روز نمیانداختند. آنها فقط به دنبال این هستند که به قدرت بازگردند.» وی افزود: «خوشحالم که احمدینژاد دوره دوم نیز رئیسجمهوری ماند و دستش برای همه کسانی که از او حمایت میکردند رو شد. قبل از آن هر چه میگفتیم که اینها اولا آدمهای کوچکی هستند و شایستگی اداره کشور ندارند و دوما معلوم نیست به کجا وابستهاند که میخواهند بزرگانی مثل هاشمی و ناطق را از صحنه خارج کنند؛ کسی قبول نمیکرد. اگر دستش رو نمیشد شاید بعدا میتوانست بهعنوان قهرمان ملی بازگردد، اما الان میبینیم که زنبیل دست میگیرند، بست مینشینند و... کسی از آنها حمایت نمیکند.»
در آرزوی وزش
هوای تازه بر فراز نمازهای جمعه
رویداد ۲۴ نوشت: از آقای حاج علی اکبری انتظار میرود رویه غلط دو دهه اخیر را اصلاح کند؛ رویه غلطی که منجر به حذف بزرگمردان آزادهای همچون آیتالله هاشمیرفسنجانی از جمع ائمه جمعه شد، همان رویه غلطی که با جایگذاری تفرقه به جای وحدت، روزبهروز از جمعیت نمازگزاران جمعه کاسته است و آینده مناسبی را برای این نهاد باسابقه نوید نمیدهد. انتصابی که پایانبخش دوران مدیریت طولانیمدت و پرحرف و حدیث و دارای فراز و نشیبهای فراوان سیدرضا تقوی بر مجموعه شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است و نویدبخش آغاز راهی جدید و البته آسیبشناسانه نسبت به وضع فعلی نهاد نماز جمعه در کشور و مقایسه آن با دوران اوج این نهاد در سالیان نهچندان دور. شاید اگر آقای تقوی بخواهد گزارشی اجمالی از عملکرد نهاد تحت مدیریت خود طی قریب به هجده سال ریاست را اعلام کند به جملاتی با این مضمون برسد: «دستاورد مدیریت من آن است که نهاد نماز جمعه را از جایگاه مرجعیت عمومی و تبلور وحدت اجتماعی، به جایگاه نزاعات سیاسی و گسترش تفرقه در میان مردم تبدیل کردم و توانستم از تعداد نمازگزاران جمعه به صورت قابل توجهی بکاهم.» واقعیت آن است که حال عمومی نهاد نماز جمعه در کشور بسیار وخیم است و از علایم مهم آن نیز حضور کمرنگ مردم مسلمان کشور در این اجتماع سیاسی و عبادی است؛ چراکه بسیاری از امامان جمعه کشور به واسطه علاقهمندی به برخی گروهها و جناحهای سیاسی و به واسطه دشمنی یا تضاد منافع با برخی دیگر از سیاسیون و گروههای منتسب به جناح رقیب که در کشتی انقلاب سوار هستند، به تخریب و هجمه روی آورده و تلاش میکنند با تبدیل شدن به تریبون جناحی خاص، رقیب را به گوشه رینگ برده و از میدان رقابت
خارج کنند.