شهروند| راهآهن معطل ریل مانده است. ماجرای تولید ریل ملی از دولت دهم کلید خورد اما هنوز که هنوز است راهآهن ریل ملی را تحویل نگرفته است و از آنطرف به خاطر سفارش ریل به ذوبآهن اصفهان ناچار است از واردات ریل صرفنظر کند. این موضوع درحالی رخ میدهد که حالا مدیران شرکت راهآهن از نیاز شدیدشان به ریل برای توسعه خطوط راهآهن میگویند و از آنطرف ذوبآهن هربار بهانهای برای تحویلندادن ریل ملی میآورد و پیگیریهای «شهروند» از ذوبآهن اصفهان برای این موضوع نتیجه نداده است. بخش دیگر این ماجرا، کارشناسان حملونقل ریلی هستند که معتقدند؛ تولید ریل در ایران به دلیل نبود دانش فنی و سرمایهگذاری سنگینی که میطلبد، بهصرفه نیست و قیمت نهایی بسیار گزاف میشود. از آنسو آنها معتقدند، ریل سفارش داده شده برای سرعتهای پایین مناسب است و نوعی ریل منسوخ به شمار میآید، زیرا درحال حاضر حتی کشورهای خاورمیانه که بسیار دیرتر از ایران صاحب ریل و راهآهن شدهاند، قطارهای پرسرعت را سالهاست کلید زده و مورد بهرهبرداری قرار دادهاند اما ایران همچنان اندرخم یک کوچه مانده است. ابوالفضل بهرهدار نایبرئیس انجمن مهندسی حملونقل با اشاره به قیمت تمامشده بالای تولید ریل در ایران، به «شهروند» میگوید: درحال حاضر مسئولان و مدیران امر از اجرای پروژههایی سخن میگویند که تنها روی کاغذ قابل پیادهسازی هستند اما در میدان عمل راه به جایی نمیبرند. او ادامه میدهد: درحال حاضر چند تولیدکننده ریل در دنیا وجود دارد و سایر کشورها نیازشان را از آنها تأمین میکنند. نمیدانم چرا اصرار داریم که در تولید همه صنایع خودکفا باشیم. بهتر بود به جای تولید ریل ملی از ظرفیت موجود در واگنسازی استفاده میکردیم.
داستان از کجا آغاز شد
در نخستینماه فصل تابستان 3سال پیش بود که سه وزیر کابینه دولت یازدهم راهی اصفهان شدند تا تفاهمنامه ریلی موسوم به ریل ملی با مشخصات ساخت ریل UIC۶۰، بین شرکت راهآهن ایران با شرکت ذوبآهن اصفهان را امضا کنند. عباس آخوندی به همراه محمدرضا نعمتزاده و علی ربیعی بر سر یک میز نشستند تا تفاهمنامهای را امضا کنند که قبل از آن نیز، امضای آن البته با کمی شکل و شمایل متفاوت سابقه داشته است. البته تفاهمنامه قبلی در دولت دهم بین راهآهن و ذوبآهن امضا شده بود. گویا تولید ریل در داخل کشور به داستان دنبالهداری تبدیل شده است و حاشیههای آن همچنان ادامه دارد.
قراردادی که به حاشیه رفت
از سالها پیش تلاشهایی در مجموعههای صنعتی برای تولید ریل انجام شد اما راه به جایی نبردند تا اینکه در دولت محمود احمدینژاد وزیران صنعت و راه تصمیم گرفتند بهطور جدی برای تولید ریل ملی وارد میدان شوند. در نتیجه قراردادی میان دو شرکت راهآهن و ذوبآهن برای ساخت ریل U۳۳ امضا شد. این قرارداد پس از چندی به حاشیه رفت. در آن زمان براتی مدیرعامل وقت ذوبآهن دلایل ناموفقبودن تولید ریل ملی را بر گردن مسئولان وقت راهآهن انداخت و اعلام کرد؛ عدم پرداخت تعهد مالی راهآهن سبب شده تا براساس قرارداد به تعهدشان عمل نکنند، اما در کشمکش دو وزارتخانه درنهایت از سوی وزارت راه گفته شد که یکی از دلایل ندادن سفارش به ذوبآهن برای ساخت ریل U۳۳ از رده خارجشدن و منسوخشدن استفاده از این نوع ریل در جهان است. درنهایت پرونده تولید ریل ملی در دولت دهم بسته شد و باز هم راهآهن راه خرید خارجی را در پیش گرفت. چهارسال بعد از این ماجرا پرونده تولید ریلی ملی دوباره باز شد. اینبار قرار بود ریل داخلی با مشخصات ریل پیشرفته UIC۶۰ برای سرعتهای بالای ۱۶۰کیلومتر توسط ذوبآهن ساخته شود، اما اینکه تولید ریل صرفه اقتصادی دارد، خود نیز به مسأله مهمی تبدیل شده است. در این میان، برخی دیگر از مسئولان اقتصاد دولتی را دلیل شکست این طرح عنوان میکنند.
نیاز حداقل ۷۵هزار تن ریل
بدعهدیهای شرکت ذوبآهن بهعنوان یک شرکت دولتی درحالی است که مدیرکل دفتر بررسی طرحهای راهآهن از نیاز سالانه 75هزار تن برای احداث خطوط جدید خبر میدهد و معاون اداره کل ساخت روسازی راهآهن شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل از مشکلات پیشآمده در تأمین ریل. مهدی صیدگر با بیان اینکه در تنگنای شدیدی از نظر تأمین ریل قرار داریم، به فارس میگوید: قریب دوسال است که به ذوبآهن دل بستهایم، به همین دلیل قرارداد جدیدی برای واردات ریل نبستهایم. فقط به اندازه گذران ماه یا سال پیشبینی میکردیم. او با اشاره به اینکه در برخی قراردادها تأمین ریل برعهده پیمانکاران اجرایی است، افزود: قرارداد جاری تأمین ریل نداریم، پیمانکاران به دلیل هزینه بالای ریل، خرید عمده انجام نمیدهند و صرفا متناسب با نیازشان حدود دو، سه یا پنجهزار تن ریل وارد میکنند، حتی برای خود ما پیش آمده که از دوستان داخلی که در انبار خود ریل داشتند این محصول را تهیه کردیم..صیدگر میگوید: تأخیر ذوبآهن برای ما بشدت مسألهساز شده، دشواریهای کار ما دو چندان شد، اما درحال حاضر نمیتوانیم پروژههای ملی و اقتصاد مقاومتی را معطل این موضوع بگذاریم. تا پیش از این در هر صورت و با هر زحمتی بود، ریل مورد نیاز را به طرق گوناگون به واسطه پیمانکاران یا با قرض از شرکت راهآهن تهیه میکردیم.
بعد از 8سال تولید ریل ملی به کجا رسید
ذوبآهن چند هزار تن ریل U33 تولید کرده است؛ سوالی است که هیچ پاسخ مشخصی در رابطه با آن ارایه نشده است. بهرهدار در اینباره میگوید: دوسال پیش ذوبآهن اعلام کرد که تولید این ریل انجام شده و میخواهند زیرساختهای بهرهبرداری را ایجاد کنند.
او ادامه میدهد: اگرچه شرکت ذوبآهن اصفهان اعلام آمادگی کرده است که ریل تولید کند و قبلا نیز تجاربی در این زمینه داشته است، ولی ساخت ریل با دیگر بخشهای تولید فولاد تفاوت دارد. ریل از پیچیدگیها و ظرافتهای خاصی برخوردار است. متریال ساخت ریل تکنولوژی خاصی دارد که تصور نمیشود شرکتهای فولادی کشور این تکنولوژی را در اختیار داشته باشند.
تأخیر ایجاد شده حالای صدای اعتراض مسئولان ریلی را درآورده و دست به دامن سازمان برنامه و بودجه برای کاهش تشریفات شدهاند. معاون اداره کل ساخت روسازی راهآهن شرکت ساخت در اینباره میگوید: برای خرید ریل داخل، ما درخواست صدور مجوز ترک تشریفات را به سازمان برنامه و بودجه ارسال کردیم، معمولا مجوز ترک تشریفات طبق قیمتهای پایه فهرست بها صادر میشود که در این مورد اختلاف قیمت وجود داشت، ظاهرا ذوبآهن عادت به معامله بر پایه قیمت فهرست بها نداشت و بخش بازرگانی آنها با مفاهیم تعدیل و غیره آشنایی زیادی نداشت؛ قیمت 3میلیون و 250هزار تومان در ازای هر تن ریل، البته برای من قابل درک بود، زیرا در آن برهه قیمت فولاد در دنیا شدیدا رو به افزایش بود و ذوبآهن درگیر ریسک میشد. برای حل این مسأله من پیشنهاد دادم مطابق فهرست بها و به صورت تعدیلدار قرارداد ببندیم، یعنی مطابق شاخصهای فصل مربوطه؛ فکر میکنم ذوبآهنیها به دلیل عدم آشنایی با مباحث مربوط به فهرست بها، اصرار داشتند که به صورت مقطوع قرارداد ببندیم. درهرحال نیت اصلی ما این بود که بتوانیم قرارداد تولید ریل UIC60 را منعقد کنیم و تولید آن شروع شود. در ادامه کار برای اخذ مجوز ترک تشریفات از سازمان برنامه و بودجه نیاز به همکاری و همراهی ذوبآهن داشتیم زیرا قیمت توافق شده با فهرست بها فاصله داشت .
تولید ریل ملی صرفه اقتصادی دارد
در این میان بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تولید ریل ملی توجیه اقتصادی ندارد. نایبرئیس انجمن مهندسی حملونقل با اشاره به نیاز محدود ریل در ایران گفت: اگر ذوبآهن میخواهد قیمت تمامشده تولید خود را کاهش دهد باید به فکر بازارهای جهانی باشد و نگاه فراتر از ایران داشته باشد.
این کارشناس حملونقل بر این باور است که با توجه به هزینههای سنگین سرمایهگذاری در تولید ریل و نبود دانش فنی طبیعی است تولید ریل با قیمت بالاتر از قیمت جهانی به سرانجام برسد. وقتی قیمت ریل وارداتی ارزانتر از تولید داخلی باشد قطعا مشتری به سمت واردات میرود، پس امضای تفاهمنامه کافی نیست.
اما صیدگر بازار داخلی را بسیار بزرگ میداند و معتقد است که اگر رونق به اقتصاد ایران بازگردد، میتوان به رونق بازار ریل در ایران امیدوار بود. درواقع اگر بتوانیم در کشور به عدد یکهزار کیلومتر ریلگذاری در سال برسیم، این عدد توجیه بسیار خوبی برای ذوبآهن خواهد داشت، زیرا یکهزار کیلومتر خطآهن یعنی معادل 120هزار تن ریل که بازار بسیار مطلوبی برای ذوبآهن محسوب میشود.