کتاب خاطرات تاریکی: مبهمهای کوتاه تاریک تلخ شامل ۱۲۰ داستان مینیمال با نثری شاعرانه و گاه خیالانگیز از مارسل بئالو نویسنده فرانسوی است. این کتاب که برخی از آن بهعنوان مجموعه رمان مینیمال نیز یاد کردهاند، در بردارنده مجموعهای از داستانهای کوتاه از این نویسنده است که از سویی متأثر از سورئالیسم بوده و از سوی دیگر از ادبیات فانتاستیک ویژه بئالو بهره میبرد.
بئالو در این کتاب نخستین کتابی است که از این نویسنده به فارسی ترجمه و منتشر شده. با نثری شاعرانه و به همراه توصیفهای بدیع، تصاویری عجیب و درعین حال گیرا برای مخاطب خود خلق کرده است. الگوی او در روایت داستانی شروع یک قصه با توصیفهای عادی است و رفتهرفته مخاطب خود را با زبانی سرد و خونسرد به فضایی عجیب هدایت میکند.
این کتاب برای نخستینبار در قالب قصه در سال ۱۹۴۱ منتشر میشود و پس از آن با افزودهشدن ۱۰ قصه دیگر در سال ۱۹۴۲ تجدید چاپ میشود. انتشارات گالیمار فرانسه این کتاب را در قالب ۶۴ قصه در سال ۱۹۴۴ منتشر میکند و پس از آن در سال ۱۹۵۹ کتاب با ۱۱۹ داستان بار دیگر منتشر میشود و نسخه جیبی از آن نیز در سال ۱۹۷۲ منتشر و خیلی زود نایاب میشود. به گفته منتقدان، این کتاب چیزی نیست جز گردآوری ماهرانه ۱۲۰ رمان مینیاتوری و به قول نویسنده خرده رمان که در آنها نوعی کمدی غیرانسانی و بیرحمانه تمامعیار رواج دارد که در تضاد با پرچانگیهای رایج ادبیات کلاسیک است. با این وجود، این داستانها گستره کامل دنیایی را در برمیگیرند که پس از پشتسرگذاشتن حیرت اولیه درمواجهه با آن، کسی شک نمیکند که این دنیا، دنیای خود ماست؛ زیرا انسان تنها موجود ذیشعوری است که در اصطلاحی تقریبا نارسا، خود را حیوان اجتماعی معرفی میکند، بلکه موجودی است رویاباف و دنیا، دنیای او، شبیه رویاهای اوست- یعنی به همان نسبت که از موجوداتی برساخته از گوشت و استخوان پر است، مملوست از اشباحی تاریک و سایهوار.
درباره این نویسنده منابع مکتوب زیادی در زبان فارسی وجود ندارد؛ اما در یکی از معدود نوشتههای چاپشده درباره بئالو نوشته شده: این نویسنده از جرگه نویسندگان سوررئالیست بود، اما پس از انتشار سه کتاب خاطرات تاریکی: مبهمهای کوتاه تاریک تلخ، تجربه شب و یادداشتهای روزانه یک مرده در سوررئالیسم نمیماند و آن را با درآمیختن با ادبیات فانتزی مال خود میکند. او از الگوهای کلاسیک، هم در سوررئالیسم و هم در ادبیات فانتزی فاصله میگیرد و قصههایی برای ما میگوید که در همین نزدیکی و در روشنای روزمرگی خود ما رخ میدهد، نه در افقی دوردست و در یک ناکجاآباد. قصههای بئالو با اتفاقی روزمره شروع میشوند، اما کمکم از این نور به سمت سایهای غریب میخزند. امری غریب که بهظاهر نسبتی با واقعیت ندارد، اما گاه بالاتر از هر واقعیتی چهره پنهان زندگی را برایمان رو میکند. قصههای بئالو فضاهایی آشوبزده را نشان میدهند. مکانهایی که در ابتدا عادی و بیخطر به نظر میرسند، اما هر لحظه امکان دارد این فضا بشکند و خواننده به دنیایی وهمناک و غریب پرتاب شود. فضای عادی ناگهان به خرابه، زندان و هزارتو تبدیل میشود. زمان گاه کند میشود، گاه سرعت میگیرد. فضای درون قهرمان داستان نیز ازهمگسیخته است و در تسخیر نوعی احساس گناه. آثار او وجه نهان هستی را آشکار میکند؛ واقعیت پنهان را. در ابتدای کتاب خاطرات تاریکی: مبهمهای کوتاه تاریک تلخ نویسنده چنین میگوید: هر چیزی قفلی بود که فقط کافی بود باز شود؛ اما گمشدن پشت آن بیخطر هم نبود. این فضای ترسناک و مخوف که یکجور شوخطبعی و نوعی طنز فلسفی نیز در خود دارد؛ بهترین قالبش را در همین کتاب خاطرات تاریکی پیدا کرده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: مارسل بِئالو، نویسنده فرانسوی، در این مجموعه داستان کوتاه هم متأثر از سوررئالیسم است و هم از ادبیات فانتاستیک بهره میبرد. در این داستانهای بسیار کوتاه، با نثری شاعرانه، توصیفهای بدیع، تصاویر غریب و فضاسازی گیرا مواجهیم. نویسنده ابتدا با توصیف فضایی روزمره و آشنا شروع میکند، ولی به مرور و با زبانی کم و بیش سرد و خونسرد به امری غریب و فضایی عجیب میلغزد. تصویرهایی که تخیل فرهیخته بِئالو میسازند، در ذهن باقی میمانند. داستانهای این مجموعه را رمانهای مینیاتوری خواندهاند و خود نویسنده به آنها خردهرمان گفته است.
گفتنی است که خاطرات تاریکی اولین کتابی است که از مارسل بِئالو -نویسنده چیرهدستي که بوف کور صادق هدایت را شاهکار میدانست- به فارسی ترجمه و منتشر میشود.