رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری گفت: انتظار میرود محیطزیست تدریجا به منزله موضوع امنیتی غالب کشورها در غرب آسیا به رسمیت شناخته شود.
حسامالدین آشنا که در سمینار حکمرانی و امنیت منطقهای در غرب آسیا که در تالار حنانه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، سخن میگفت: «امنیت منطقهای در غرب آسیا؛ چالشها و روندهای نوظهور» را یکی از تأملبرانگیزترین موضوعات توصیف کرد و دانشگاهیان را به مطالعات بیشتر در این خصوص دعوت کرد.
آشنا تصریح کرد: در کنار سایر چالشهای این منطقه، یکی از مهمترین روندهای محیطزیستی و اقتصادی آن، بحران کمبود آب است. تا امروز در مواجهه با این بحران، برخی از دولتهای منطقه از دیگران موفقتر بودهاند. میزان موفقیت در غلبه بر این چالش، راهنمای خوبی برای نشاندادن ژئوپلیتیک جدیدی است که براساس برتری مجموعهای از کشورها در منابع آب نسبت به دیگران شکل گرفته است. وی در همین راستا گفت: اعمال کنترل سرزمینی بر منابع فراسرزمینی آب، نقشه راه کشورهایی است که در ورای بحران آب بقای خود را جستوجو میکنند؛ البته آگاهان میدانند که این نقشه راه احتمالا نهتنها بقای کسی را تضمین نمیکند، بلکه وقوع جنگ آب را قطعی میسازد. بحران آب، چه بسا پایههای تمدن را در جوامعی که با بیشترین شدت کمآبی روبهرو هستند، متزلزل میکند. مشاور رئیسجمهوری ادامه داد: روند افزایش جمعیت به همراه صنعتیشدن اغلب جوامع این منطقه و همینطور ناکارآمدی دولتها در سازگارکردن نیازها، تولید و مصرف با ظرفیتهای اکولوژیکی، فشار بیسابقهای را به محیطزیست منطقه غرب آسیا وارد خواهد کرد. بحرانهای زیستمحیطی به شکل کاهش منابع آب و شیوع بیماری و قحطی در مناطق گرم و بیابانی، نابودی جنگلها و از میانرفتن گونههای زیستی ظاهر میشود که مجموعا تعادل حیات را به صورت گوناگون تهدید میکند، لذا انتظار میرود که محیطزیست تدریجا به منزله موضوع امنیتی غالب کشورها در غرب آسیا به رسمیت شناخته شود.
وی افزود: این بحرانها و به همریختگیهای ناشی از عدم کارایی دولتها در برآورده ساختن انتظارات مردم، توأم با اوجگرفتن قومگرایی و فرقهگرایی در سراسر منطقه، میتواند متضمن منازعات گستردهای پیرامون نظم سیاسی، کنترل منابع زیستی و حاکمکردن ایدئولوژیهای جایگزین با درونمایه تنشهای فزاینده سیاسی باشد. بدون وجود رژیمهای بینالمللی که همکاری میان کشورها به هدف مدیریت فشارهای زیستمحیطی را نهادینه کند، با استعداد سرریز به نواحی مجاور، به سرحد بحرانی خواهند رسید.
آشنا همچنین گفت: کشورها در این منطقه در یکدهه آینده ممکن است به واسطه نیروهای مرکزگریز چنان به چالش گرفته شوند که بقای آنان مستلزم بازبینی در مرزها، فلسفه حکومت و شیوههای مدیریت سرزمینی باشد اما همزمان باید انتظار داشت که به دنبال درخواست شهروندان برای احیای اقتدار دولتها، رفع اضطرابهای جمعی و بازگرداندن امنیت با رویه محافظهکارانهتری تجدید حیات بیابند، چه در کشورهایی که ساختار سازمانی و فلسفی ملت متزلزل میشود و چه در کشورهایی که تلاش برای احیای آن تشدید مییابد. بیثباتی سیاسی، منازعات اجتماعی، جنگهای داخلی و درگیریهای بینا مرزی، صورت غالب این تکاپوها خواهد بود.
وی افزود: جابهجاییهای جمعیتی توأم با بیداری سیاسی و انتشار تکنولوژی اطلاعات، احتمال برخوردهای بین فرهنگی را افزایش میدهد. بدون وجود یک حکمرانی موثر منطقهای، معلوم نیست که گفتوگوها مثمرثمر بوده و برخوردها از جانب دولتهای منفرد، قابل کنترل باشند. غلبه بر خطرات جدید برخاسته از فضای سایبری به رژیمهای بینالمللی نوینی نیاز دارد که همگام با توسعه تکنولوژی ارتباطات مجازی، قادر به دفع تهدیدات علیه امنیت ملی باشد. بدون مقرراتی که فضای سایبری را ضابطهمند کند، آسیبپذیری کشورها به دنبال حملات تروریستی سایبری که از سوی کشورها یا گروههای غیرکشوری انجام میشود، افزایش خواهد یافت.
وی در ارتباط با ضرورت توجه به مردمسالاری در منطقه گفت: با به میانآمدن هرچه بیشتر شهروندان در حکمرانی به واسطه بیداری سیاسی و احیای هویتخواهی، کشورهایی که قادر به سازگاری با این مشخصه جدید باشند، توانایی بالاتری را برای ایجاد رونق، ثبات و امنیت نشان خواهند داد و کشورهایی که نتوانند با این واقعیت کنار بیایند، سرمنشأ بیثباتی و عدم امنیت برای خود و احتمالا همسایگانشان خواهند بود.
وی با بیان اینکه «هیچکدام از این دشواریها، راهحلهای سادهای ندارد» ادامه داد: کشورهای این منطقه در اقدامات یکجانبه تنها قادر به دستیابی به شمار اندکی از اهداف خود خواهند بود؛ درحالی که رسیدن به اهداف بزرگتر صلح و ثبات بینالمللی و اداره مشترکات منطقهای، نیازمند همکاریهای بیشتری است. آشنا در بخش دیگری از این سخنرانی یادآور شد که هرگونه راهحلی برای مشکلات منطقه باید متکی به اقدامات و پیشرفتهای دستهجمعی و دوریجستن از یکجانبهگرایی، انحصارطلبی و اصرار بر برد خود و باخت دیگران باشد.
وی ادامه داد: وقتی از بیمعنابودن بازی برد- باخت در دنیای امروز سخن میگوییم، باید در نظر داشته باشیم که این اصل در مورد تعدد و تکثر هویتهای مذهبی و فرهنگی و قومی نیز صدق میکند. بازی برد- برد بین هویتها بدین معناست که چیرگی و اقتدار هویت و وحدت ملی به معنای تضعیف و حذف هویتهای متکثر مذهبی، قومیتی، فرهنگی و زبانی نیست؛ بلکه در تلاقی و تعاطی فرهنگها و هویتهای متکثری است که آموختهاند در کنار یکدیگر مسالمتآمیز زندگی کنند.
آشنا در پایان گفت: کمک به بهبود حکمرانی بدون نیاز به براندازی آن دسته از نظامهای سیاسی که هنوز میتوانند با اصلاح رویههای ناکارآمد، خود را با دنیای جدید تطبیق بدهند و تقویت زمینههای همکاریهای مشترک منطقهای در مقابله با مشکلاتی که بنا به سرشت خود مستلزم خویشتنداری و چندجانبهگرایی هستند، باید ستونهای راهبرد منطقهای در این آینده نامطمئن باشند. تنها از این طریق است که میتوانیم به جای نابودکردن زیستگاه و فرصتهای مشترکمان، یک نظم منطقهای پایدار و مستقل را ایجاد کنیم و منطقه قویتری را برای فرزندانمان برجا بگذاریم.