زهرا جعفرزاده- شهروند| هجدهم اسفند سال قبل که «اکبر سنجابی»، فرماندار سرپل ذهاب کرمانشاه شد، هیچوقت تصورش را نمیکرد که کمتر از 9ماه دیگر، بزرگترین زلزله سال 2017 را در دوره فعالیتش تجربه خواهد کرد؛ زلزلهای که جمعیت 86هزار نفری سرپل ذهاب، از شهر گرفته تا دورافتادهترین روستاها را هراسان ، خیلیها را بیخانه و خیلیهای دیگر را مصدوم و قربانی کرد. یکشنبهشب، بیستویکم آبان، زلزله 7.3 ریشتری، مصیبتهای زیادی بر سر ساکنان مناطق زلزلهزده کرمانشاه آورد و حالا«سنجابی» یکماه پس از زلزله ناگفتههایی از زلزله را بازگو میکند و برای ماجرای توزیع اقلام امدادی در روزهای اول و تعداد کشتهها و مصدومها، تا داستان گورهای دستهجمعی و معضل کانکسها پاسخ دارد. سهساعت باید منتظر ماند تا بازدید فرماندار سرپل ذهاب از روستاهای زلزلهزده تمام شود و او با کفشهای خاکگرفته و موهایی به همریخته از راه برسد و در توجیه تاخیرش به خبرنگار اعزامی «شهروند» بگوید: «فرماندار سرپل ذهاب، در این شرایط قاعدتا نباید سرش خلوت باشد.»
یکماه از زلزله کرمانشاه میگذرد، در این مدت چقدر از انتظارات برآورده شده است؟
اجازه بدهید از شب اول حادثه برای شما بگویم. ما قبل از زلزله اصلی، یک زلزله 4.5 ریشتری داشتیم که خدا را شکر، همان زلزله باعث شد تا بیشتر شهروندان از خانه بیرون بروند، 20دقیقه گذشت تا زلزله اصلی رخ داد. شاید یکی از اصلیترین دلایلی که ما تلفات کمی در این زلزله داشتیم، همان زلزله اول بود، در غیراین صورت حجم قربانیان زلزله، اگر از زلزله بم بیشتر نبود، کمتر هم نمیشد. 5دقیقه بعد از زلزله در شهر دوری زدم، دیدم که اطراف مسکن مهر، جمعیت زیادی جمع شدهاند، شاید دوهزار نفر. همانجا متوجه شدم که لوله اصلی گاز شکسته و حجم زیادی گاز درحال خارجشدن است. با رئیس شرکت گاز تماس گرفتم و آنها سریع گاز شهر را قطع کردند. همین هم شد تا ما در شهر هیچگونه انفجاری نداشته باشیم. سری هم به بیمارستان شهر زدم که بشدت آسیبدیده بود و بیماران بیرون از بیمارستان جمع شده بودند. وضع خیلی بدی بود. با ارتش تماس گرفتیم و از آنها درخواست کمک کردیم تا امنیت بیمارستان تأمین شود و مصدومان زلزله، به پادگان ابوذر منتقل شوند. ارتش هم بلافاصله وارد کار شد و آسایشگاه را برای انتقال مصدومان تخلیه کرد. در این میان تعدادی از آمبولانسهای قزوین از مرز مهران درحال برگشت بودند که به آنها دستور داده شد تا به سرپل ذهاب بیایند. هوانیروز هم بالگردهایش را آورد، نزدیک به 29 بالگرد، مصدومان را به بیمارستانهای تهران و کرمانشاه منتقل کردند. همین هم شد تا عصر روز دوشنبه، یک روز پس از زلزله، تمام مصدومان به بیمارستانها منتقل شوند. همانشب شورای تأمین در حیاط فرمانداری تشکیل شد، ارتش و سپاه و نیروی انتظامی وارد کار شدند و شهر را به سه قسمت کردند. حضور این نیروها سبب شد تا ما در شب اول زلزله، از یک بانک سرقت نداشته باشیم.
سرپل ذهاب چند بانک دارد؟
9 بانک دارد که هیچ گزارشی از سرقت در آن شب نداشتیم.
در روزهای دیگر چطور؟ چون اعلام کردند از خانه زلزلهزدهها سرقتهایی شده است.
ما در شب اول حادثه هیچ سرقتی نداشتیم، نه مغازه، نه منزل و نه بانک، اما مابقی روزها، مثل همه شهرها، سرقتهایی داشتیم. برای ما شب اول خیلی مهم بود؛ چراکه در آن شرایط اتفاقاتی از این دست زیاد رخ میدهد و سرپل بشدت آشفته بود.
از ساعتهای اول بعد از زلزله تقسیم کار به چه صورت بود؟ یعنی مثلا در زمینه اقلام امدادی، چه نهادی متولی شد؟
ما ساعت 7 صبح، کمیته بحران استان را تشکیل دادیم و قرار شد صفر تا 100 تمام اقلام امدادی داخل شهر را ارتش و صفر تا 100 توزیع اقلام امدادی را سپاه پاسداران در روستاها عهدهدار شوند. در همان جلسه مقرر شد تا توزیع چادر و اقلام، به ارتش و سپاه سپرده شود، چراکه آنها نیروی مستقر زیادی در منطقه داشتند. بنابراین تمام اقلام امدادی، چه کمک مردمی و چه دولتی، باید تحویل این نیروها میشد تا آنها را توزیع کنند. البته قطعا این کار کموکسریهایی داشت، اما تمام مدیران بحراندیده که به شهر ما آمدند، عملکرد ما را به نسبت وسعت حادثه و مقایسه آن با حوادث مشابه، خوب ارزیابی کردند، میگویند؛ نمره قبولی گرفتید اما به نظرم نمره قبولی را مردم گرفتند، نه فرماندار.
منظورتان مردمی هستند که کمک کردند یا زلزلهزدهها؟
منظورم ساکنان شهر است. اینها بیشترین همراهی و صبوری را در این زمینه داشتند. درست است که در فضای مجازی بعضی از رفتارها پررنگ شد، اما آن رفتار مربوط به درصد بسیار کمی از ساکنان بود. مابقی شهرنشینها و روستانشینها همراهی خاصی داشتند. واقعا مردم ما خیلی صبور هستند، آنها پیش از این تجربه هشتسال جنگ را داشتند. یک نکتهای که وجود دارد این است که برخلاف خیلی از شهرها، جمعیت هیچ شهرستانی بعد از جنگ، دو تا سهبرابر نشد، جز
سرپل ذهاب. اینها مردمی هستند که میخواهند در سرزمین مادریشان بمانند. این علاقه منجر میشود تا اینجا زودتر ساخته شود.
الان جمعیت سرپل ذهاب چقدر شده است؟
86هزار نفر.
درست است، یک نکتهای که درباره زلزله وجود دارد این است که مردم میگویند آمار کشتهها خیلی بیشتر از آماری است که از سوی پزشکی قانونی اعلام میشود. یعنی بیشتر از 620نفر است. حتی برخی میگویند، به دوهزار نفر هم میرسد اما مسئولان نمیخواهند
اعلام کنند.
اصلا منطقی پشت این ماجرا که نمیخواهیم اعلام کنیم، وجود ندارد. چه دلیلی دارد که ما آمار کشتهها را اعلام نکنیم؟ مگر ما عامل کشتن این افراد بودیم؟ این یک حادثه طبیعی بود. در زلزله بم آمار چندهزار کشته را گفتند، چه اتفاقی افتاد؟ اعلام آمار کشتهها دال بر ضعف یا قوت یک حکومت نیست. نه مزیتی دارد و نه عیبی که نخواهیم اعلام کنیم.
بله، اما گفته میشود که خیلی از قربانیان در روستاها، بهطور مستقیم از سوی اهالی دفن شدهاند، بدون اینکه گواهی فوت برایشان صادر شود، اینها در آمارها حساب نشدهاند که اگر بشوند، تعداد کشتهها زیاد میشود.
آماری که ما از دهیار و شورای روستا گرفتیم، دقیقترین آمار است، اما مسألهای که وجود دارد این است که پزشکی قانونی بخشی از آمار قربانیان را از بهورزها گرفته، که به نظر من کار اشتباهی کرد، اما ما از دهیار و شورای روستاها با نام و نشان آمار را گرفتیم که به نظر من تعداد کشتهها چیزی که اعلام میشود نیست و حتی کمتر از آن است.
یعنی اینکه میگویند نزدیک به هزارنفر در این زلزله کشته شدهاند را رد میکنید؟
بله، با شجاعت رد میکنم. به هرحال بعد از زلزله هیجاناتی وجود دارد و شاید عدهای دنبال سوءاستفادههای خودشان هستند که آمار را بالاتر اعلام میکنند. ما دلیلی برای پنهانکاری نداریم.
از بعد از حادثه در روستاهای کوییک، خبری در ارتباط با دفنهای دستهجمعی منتشر شد و اخیرا هم ویدیویی منتشر شده که در آن از وجود گورهای دستهجمعی خبر میدهند.
ماجرا چیست؟
ببینید، گور دستهجمعی وجود ندارد. ماموستای روستای کوییک یا همان امام جماعتشان، بهورز و دهیار هم هست، بعد از زلزله به دلیل بالابودن تعداد کشتهها که حدود 105نفر بودهاند، دیگر نتوانستهاند 105 قبر بِکَنند، به همین دلیل با بیل مکانیکی آن منطقه را حفر میکنند، قطعات خانوادگی ایجاد میکنند، میان قطعات را با بلوک جدا میکنند، اجساد را داخل قبر میگذارند و خاکشان میکنند. اهالی آن روستاها، تابع فقه شافعی هستند و براساس آداب و رسوم خودشان مراسم خاکسپاری را برپا میکنند.
هیچ مشکلی هم با این موضوع ندارند. آقای آزادی که ماموستای کوییکهاست، به ما این اطلاعات را داد و حتی گفت که برای آنها نماز هم اقامه شده است. 36 نفر از دفنشدهها از اقوام درجه دو و سه خود ماموستا بودند. اگر ایراد داشت اینطور دفن نمیشدند. اینکه میگویند گور دستهجمعی اشتباه است، این اصطلاح برای جنایتها استفاده میشود که اجساد روی هم قرار میگیرند.
درست است من به منطقه رفتم و قبرستان را هم دیدم اما خود اهالی میگویند که آن شب کسی برای ثبت فوت این افراد حاضر نشده و اجساد بدون جواز دفن شدهاند؟
در همان محل و حتی قبل از دفن، پزشک ما در محل بوده و برای قربانیان گواهی صادر کرده است؛ مشخصات هر جسد هم کنارش ثبت و از سوی نیروهای پاسگاه صورتجلسه شده است؛ یعنی در زمان دفن هم پاسگاه حضور داشته، هم پزشک و هم ماموستا که دهیار هم هست.
اما اهالی حرفهای دیگری میزنند.
منبع ما ماموستای روستاست. او آمار را به ما داده. ما هم نمیتوانیم دنبال مچگیری باشیم. وقتی خودشان با صراحت این را میگویند و حتی مصاحبه میکنند، ما دیگر نمیتوانیم کاری کنیم.
قرار نیست نبش قبری شود؟
نه اصلا؛ کاملا مشخص است که در هر قبر چه کسی دفن شده اما وقتی یک حادثه رخ میدهد فرد تحت تأثیر مصیبت واردشده، ممکن است از الفاظی استفاده کند که از آن برداشتهای مختلفی شود. به هر حال معانی واژهها در گویشهای مختلف متفاوت است. آن کسی هم که آن ویدیو را تهیه و منتشر کرده، کار قشنگی نکرده است.
در کنار این موضوع، در میان مردم مسائلی از قبیل مشاهدهشدن نوری قبل از زلزله مطرح است، با اینکه در اینباره توضیحهایی داده شده اما مردم همچنان معتقدند که این نور را دیدهاند و اعلام میکنند که زلزلهای در کار نبوده است.
ببینید در زمان زلزله چند اتفاق افتاد. یکی اینکه دکل فشار قوی ورودی شهر با زمینلرزه افتاد که خودش نور شدیدی ایجاد کرد؛ دستگاههای برقی اصلی شهر منفجر شدند و آن هم نوری از خود خارج کرد، در کنار همه اینها هم در حاشیه یکی از کوهها، بخشی از زمین شکافته شد و تعدادی از درختان سوختند. آنجا هم نوری منتشر شد. در این مدت زمینشناسان زیادی به منطقه آمدند اما هیچکدامشان با شک درباره زلزله حرف نزدند.
یعنی قبل از زلزله نوری در آسمان مشاهده نشده است؟
قبل از زلزله نبود؛ همزمان با آن بود.
حالا بعد از گذشت یک ماه، آخرین آمار از مصدومان چقدر است؟
3هزار و 700 نفر مصدوم داریم که تعدادی از آنها در بیمارستان جانشان را از دست دادند.
الان مشکلی از نظر امنیت برای زلزلهزدهها وجود ندارد؟
نه؛ نسبت به وضعیتی که داشتیم، امنیتمان خوب بود.
با زلزلهزدهها که صحبت میشود، بیشترشان از نبود یا کمبود سرویسهای بهداشتی و حمام و قطعی برق و سیستمهای گرمایشی گلایه دارند. این مشکلات کی قرار است تمام شود؟
در ارتباط با برق، ما تمام تلاشمان را کردهایم که قطعی نداشته باشیم، به اداره برق هم تذکر دادهایم، به هر حال برای مردم خیلی سخت است که داخل چادر باشند و با هیتر برقی گرم شوند و در عین حال برقشان هم قطع شود. با وزارت نیرو مذاکره کردهایم تا برق پس از قطعی بهسرعت وصل شود.
الان خیلی از چادرها، هر شب دچار قطعی برق میشوند.
بله؛ اما همه شهر اینطور نیست، برخی از محلات به این شکل هستند. هر محلهای که فشار بیشتری بر رویش باشد، با این مشکل مواجه میشود. البته گاهی مردم خودشان هم رعایت نمیکنند و داخل چادر از دو هیتر برقی استفاده میکنند. قرار است سیستم برق شهر تقویت شود. البته ما حالا نگران تابستان هستیم، چرا که در تابستان به کولر گازی احتیاج داریم.
شما پیش از این انتقادهای زیادی از روند ساختوساز و آواربرداری در منطقه داشتید، الان وضع به چه صورت است؟
بله، در پی انتقادات ما، استاندار هم تذکر جدی به بنیاد مسکن داد. گلایه ما از کندبودن روند ساختوساز بود. دوستان در بنیاد مسکن اعتقاد دارند که کار باید با دقت انجام شود، ما میگوییم اکیپها را بیشتر کنند تا زودتر به نتیجه برسیم. موضوع اصلی این است که از خرداد به بعد، گرمای اینمنطقه شروع میشود، در فصل گرما ساختوساز سخت است و زندگی در کانکس و اسکان موقت خیلی سخت میشود. من نگران گرمای تابستان هستم تا سرمای زمستان. دغدغه من تابستان است.
قرار است همه چادرها با کانکسها
جایگزین شود؟
خیر. کانکس تنها به افرادی تعلق میگیرد که منزل مسکونیشان تخریبی از نوع یک باشد. یعنی خانههایی که کاملا تخریب شده و باید از نو ساخته شوند. ما در شهر حدود 5هزار واحد مسکونی داریم که کاملا تخریب شدهاند، مابقی افراد باید به خانههایشان برگردند. قرار است خانههای تعمیری از نوع دو و سه که حدود 4هزار و 300 واحد هستند، زودتر تعمیر شوند و پول به حساب مردم واریز شود تا تعمیرات انجام شود. این کار شروع شده اما سرعتش خیلی کند است. بنیاد مسکن وعده داده تا سرعت را زیاد کند. اگر پسلرزهها تمام شود و مردم اطمینان کنند تا به زیر سقف برگردند، پیشبینی میکنیم به زودی بیش از 4هزار چادر از سطح شهر جمع شود.
چند درصد از منازل سالم هستند؟
حدود 20درصد، اما مردم به دلیل پسلرزههایی که وجود دارد، هنوز جرأت برگشت به خانهها را ندارند.
با توضیحهایی که دادید، همه از چادر به کانکس نقلمکان نمیکنند، اما مردم خودشان بشدت دنبال کانکس هستند.
بله، اما فقط به مالکانی که خانههایشان کاملا تخریب شده، کانکس تعلق میگیرد، آنهایی که مستأجر هستند کانکس نمیگیرند، قرار است به آنها پولی داده شود تا خانه اجاره کنند، پول بیشتر به درد این افراد میخورد.
یعنی چقدر؟
5میلیون تومان. این پول به جای کانکس به آنها
داده میشود.
با این پول میتوانند جایی را اجاره کنند؟
پیشنهاد من این بود که ما 5میلیون تومان را به این افراد بدهیم، دومیلیون تومان هم برای معیشت و 10میلیون تومان هم وام قرضالحسنه در اختیارشان قرار دهیم، روی هم میشود 17میلیون تومان. از آن طرف هم به مالکان گفتیم تا زمانی که پول ودیعه مستأجر را به او برنگردانند، به آنها نامه معرفی به بانک داده نمیشود.
این پول از کی قرار است پرداخت شود؟
پیشنهاد من این بود که به زودی این کار انجام شود، اما بنیاد مسکن اعلام کرده از هفته آینده این پول را میدهد.
آن 5میلیون تومان همان مبلغ بلاعوضی است که قرار است به زلزلهزدهها پرداخت شود؟
نه آن بلاعوض سر جای خودش است. اگر کسی مالک باشد و خانهاش بهطور کامل تخریب شده باشد، به او هم 6میلیون تومان و هم کانکس تعلق میگیرد.
در ارتباط با موضوع کانکسها، گفته میشود که برخی ارگانها جلوی توزیع کانکسهای اهدایی مردم را میگیرند. برخی میگویند که اگر کانکس بدهند، دیگر آن 5میلیون تومان
داده نمیشود.
واقعیت این است که اگر ما بگذاریم هر کسی یک کانکس بیاورد و هر جا که بخواهد نصب کند، نظم شهری به هم میریزد. اگر بخواهیم بهطور بیرویه به همه کانکس بدهیم، اینجا تبدیل به شهری پر از کانکس میشود. الان 18هزار چادر در شهر برپاست، اگر جای اینها را کانکس بگیرد، دیگر جایی برای ساختوساز باقی نمیماند، منطقی هم پشت آن نیست.
تکلیف مدرسهها چه میشود؟ دیده شده که دانشآموزان به دلیل تخریب مدارس در کانکسها و بعضا در چادر درس میخوانند. حتی تصاویری از نیمکتهای آنها در فضای باز منتشر شده است.
من صراحتا اعلام کردم که موافق حضور دانشآموزان در کلاسهای چادری نیستم، استاندار هم در جلسه دو روز پیش قول دادند که 150 کانکس در حوزه شهری و روستایی در اختیار آموزش و پرورش قرار گیرد و دیگر کلاسی در چادر برپا نشود.
الان مهمترین نگرانی که در ارتباط با زلزلهزدهها وجود دارد، چیست؟
بزرگترین دغدغه مردم، بحث اسکان موقت و کانکس است، اما بزرگترین دغدغه من بهعنوان فرماندار، اسکان دایم این افراد است که هرچه زودتر انجام شود. این کانکسها در گرمای تابستان جوابگوی زندگی نیست و اگر ساختوسازها به نتیجه قابل قبولی نرسد، ما دچار مشکل میشویم.
برای ساختوسازها چقدر برآورد مالی شده است؟
در شهر سرپل ذهاب 12هزار واحد مسکونی بهطور کامل تخریب شدهاند و در کل شهرستان 27هزار واحد مسکونی آسیب دیده است. هنوز آماری از میزان خسارت وارده، به دست نیامده است.
150 کانکس در حوزه شهری و روستایی در اختیار آموزش و پرورش قرار می گیرد.
18 هزار چادر در شهرستان سر پل ذهاب برپاست.
12 هزار واحد مسکونی در داخل شهر و روستاها به طور کامل تخریب شده است.
نمی شود هر کسی بیاید و کانکسی نصب کند، کانکس ها تنها به کسانی تعلق
می گیرد که خانه شان صد درصد تخریب شده باشد.
بزرگترین دغدغه، اسکان دائم زلزله زده هاست.
موافق حضور دانش آموزان در کلاس های چادری نیستم.
در جلسه کمیته بحران استان مقرر شد تا توزیع اقلام امدادی در شهر به ارتش و در روستاها به سپاه سپرده شود، تمام کمک های امدادی دولتی یا مردمی باید از طریق این دو ارگان توزیع می شد.
اجساد قربانیان روستاهای کوییک با حضور پزشک، نیروهای پاسگاه و ماموستای آنها دفن شدند، برای همه آنها گواهی فوت صادر شده است.
اگر زلزله 4.5 ریشتری اول نبود، تعداد تلفات کمتر از زلزله بم نمی شد، مردم با زلزله اول، از خانه ها خارج شده بودند.
کشته شدن نزدیک به هزار نفر در زلزله را با شجاعت رد می کنم، برخی دنبال
سوء استفاده های خودشان هستند، دلیلی برای پنهان کاری نداریم.
نوری که مردم در زمان زلزله دیدند، ناشی از انفجار دکل فشار قوی بوده است،
هیچ یک از زمین شناسان با شک درباره زلزله حرفی نزده اند.