این شرح بی‌نهایت
 

 

زكات قدرت، انصاف است.
امام علی(ع)
لعل شکربار
عاشق این‌جا از برای دیدن یار آمدست
بلبل شوریده بهر گل به گلزار آمدست
این جهان بازار کار عشق جانانست، از او
آن برد مقصود کو با زر به بازار آمدست
عاشقم او را ندانم دولت‌ست این یا فضول
کآن توانگر را چو من مفلس خریدار آمدست
تا جهانی خلق را چون ذره سرگردان کند
آفتاب حسن در رویش پدیدار آمدست
دوست چون در نیکویی یکتاست همچون آفتاب
عاشقش زآن در عدد چون ذره بسیار آمدست
بر چنو یوسف جمالی سوره آیات حسن
راست چون تورات بر موسی به یکبار آمدست
در میان جمع خوبان یار ما گویی مگر
در چمن طاوس روحانی به رفتار آمدست
بس کُله‌داران دولت را قباها خرقه شد
تا سر این تاج خوبان زیر دستار آمدست
چون عسل جانم به یادش کام شیرین می‌کند
تا نبات خط بر آن لعل شکربار آمدست
هر که‌را بر لوح دل پیوست عشقش حرف خویش
بی زبان و بی دهان چون خط به گفتار آمدست
روح باغ میوه عشق است وهمت باغبان
وین تن خاکی به‌ گردش همچو دیوار آمدست
سعدی از قدر تو غافل بود آن ساعت که گفت
این تویی یا سرو بستانی به رفتار آمدست
سیف فرغانی سنایی شد به شعر و، نظم اوست
نافه مشکی که از وی بوی عطار آمدست
سیف فرغانی

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/119700/این-شرح-بی‌نهایت