سهیلا روزبان – شهروند| سد اشتباهی «گتوند» هزینه سنگینی به اقتصاد ملی تحمیل کرده است. نابودکردن این سد مساوی است با ایجاد جریان سیل در خوزستان و خارجکردن آن از شبکه 12 سال زمان میبرد و 10هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. حالا آب شیرین در سد گتوند 10 برابر شور میشود و تنها راه باقیمانده این است که این آب شور را با صرف هزینههای گزاف دوباره شیرین کنیم. این نتیجه پروژه اشتباهی است که در زمان محمود احمدینژاد به بهرهبرداری رسیده است. سد جنجالی گتوند سرانجام در زمانی که رضا اردکانیان سکاندار وزارت نیرو شد، تعیین تکلیف و بنا شد كه راهکار آخر یعنی مدیریت مصرف و انتقال آب به حوضچههای تبخیری در دستور کار قرار بگیرد. رخدادی که به عقیده برخی کارشناسان دردی از مشکل این سد جنجالی دوا نمیکند. محمدحسین کریمیپور، رئیس پیشین کمیسیون کشاورزی اتاق ایران معتقد است كه برنامه نجات منابع آبی اهواز و حل مشکل سد گتوند، در صحنه عمل بیشتر شبیه یک پروژه تبلیغاتی است. او به «شهروند» میگوید: تنها راه نجات، خارجشدن این سد از شبکه است. به گفته او، ما با این کار تنها با یک ذخیره عظیم چند صدمیلیون مترمکعبی آب شور که همانند یک بمب زیستمحیطی غیر قابل کنترل است، مواجه خواهیم شد. عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست و وزیر پیشین کشاورزی نظری متفاوت در اینباره داشته و میگوید که چارهای جز این کار نداریم. او که گتوند را درد بیدرمان میداند، به «شهروند» توضیح میدهد که برای خارجکردن این سد از شبکه به دو تونل با قطر 9 متر نیاز داریم تا آب این سد را به جایی دیگر منتقل کنند. اجرای این طرح علاوه بر هزینه 8 تا 10هزار میلیاردی که دارد حدود 12سال زمان میبرد. نابودی سد گتوند راهکار دیگری است که وزیر سابق کشاورزی اجرای آن را ناممکن میداند. چرا که اگر قرار باشد این سد تخریب و منفجر شود کل خوزستان را آب خواهد گرفت.
او ادامه داد: بر اساس مطالعاتی که در دانشگاه تهران صورت گرفته تنها چاره کار در شرایط فعلی این است که سوراخهایی را در زیر سد ایجاد کرده و آب شور را به حوضچههای تبخیری آب که در زمینهای بایر ایجادشده انتقال دهند. بر اساس پیشبینیهای انجامشده این طرح در مدت 3 الی 4سال
به نتیجه ميرسد.
نگویید سد، بگوییدکارخانه تولید آب نمک
محمدحسین کریمیپور، رئیس سابق کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران به ماجرای «پدیده سدهای سیاسی» در ایران اشاره میکند و به «شهروند» میگوید: با وجود بررسیهای انجامشده از سوی زمینشناسان و مشاوران زیستمحیطی محل ساخت سد بر اساس یک تفاهم بین وزارت نیرو و پیمانکار چند کیلومتر تغییر کرد و گتوند روی بزرگترین سازه نمکی منطقه ساخته شد. سازهای که قرار بود به محل ذخیرهسازی منابع آبی باشد به دلیل جانمایی اشتباه به یک کارخانه آب نمک تبدیل شد.
او معتقد است: سد گتوند حالا به عنوان بزرگترین کارخانه تولید آب نمک دنیا دارد زمینهای مرغوب خوزستان را شور میکند. چهار دولت هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی در تغییر جانمایی، ساخت، تکمیل و آبگیری و تداوم بهرهبرداری از این مایه ننگ مهندسی و مدیریت ملی، شریک و همداستانند. گتوند به اندازه یک تهاجم نظامی، به خوزستان مظلوم آسیب میزند.
این فعال اقتصادی ادامه داد: مطالعاتی که سال گذشته انجام شده بود، نشان میدهد که بخش بزرگی از پایین مخزن سد به انباشت فوق شور آب تبدیل شده است. طبق بررسیها شوری آب در آنجا 3 برابر آب خلیج فارس است. درواقع ما با این انتقال آب به حوضچههای تبخیر با یک ذخیره عظیم چند صدمیلیون مترمکعبی آب شور که به یک بمب زیستمحیطی غیر قابل کنترل تبدیل شده مواجه هستیم.
گتوند باید دادگاهی میشد
در حالی گتوند به معضل محیطزیست و منابع آبی مردمان اهواز تبدیل شده است که هیچیک از دولتمردان خود را مجاب به پاسخگویی در رابطه با چرایی این اتفاق نمیدانند. عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست که سد گتوند را جنایتی در حق سرزمین ایران میداند معتقد است مجریان آن باید محاکمه شوند.
کریمیپور، مشاور عالی سابق رئیس اتاق بازرگانی به نوعی گفتههای وزیر سابق کشاورزی را تأیید کرده و میگوید: تا امروز که بیش از دو دهه از این اتفاق سپری میشود برای رسیدگی به این فاجعه ملی نه دادگاهی تشکیل شده و نه حتی یک نفر، یک روز به زندان رفته است. گتوند نشان میدهد حاکمیت ایرانی عمیقاً پوپولیست بوده و هست. برنامه نجات منابع آبی اهواز و حل مشکل سد گتوند، در صحنه عمل بیشتر شبیه یک پروژه تبلیغاتی است. کشور در حل بحران زیستمحیطی و منابع آبی کشور جدی نیست.
آنگونه که مشاور سابق کمیسیون آب اتاق بازرگانی میگوید این مشکل تنها به سد گتوند محدود نمیشود، دریاچه ارومیه هم از همین مشکل رنج میبرد. مرگ تالابها و جنگلها و مراتع هم قصه پرغصهای است که با آن دست و پنجه نرم میکنیم و هیچکس خود را در برابر این مشکلات مسئول نمیداند.
گتوند را حذف کنید، موزه عبرت بسازید
در حالی وزارت نیرو قصد دارد که با صرف هزینههای سنگین مشکل گتوند را حل و آن را دوباره آبگیری کند که بسیاری از کارشناسان این اقدام را بیفایده میدانند. کریمیپور با بيان اينكه سد گتوند باید از شبکه خارج شود و آبی وارد آن نشود که بعد به آب نمک تبدیل شود، ادامه داد: برای درمان کامل میتوانیم یک استفاده دیگر برای سد در نظر بگیریم؛ مثلا میتوانیم از هزینههایی که انجام دادیم، بگذریم و سد گتوند را به یک مکان توریستی تبدیل کنیم یا اين سد میتواند به یک مرکز آموزش علمی تبدیل شود تا برای همه و آیندگان درس عبرتی باشد که چنین اشتباهاتی تکرار نشود. او تأکید کرد: بهترین راهکار حذف سد و تبدیل آن به یک موزه عبرت و مرکز گردشگری یا علمی-آموزشی است تا همه دانشجویان و استادان دانشگاه برای بازدید آن بروند.
انباشت حدود یک کیلوگرم نمک در زمینهای اطراف گتوند
سدی که قرار بود کمک حال کشاورزان باشد و بخشی از تأمین منابع آبی آنها را عهدهدار باشد حالا خود به بلای جان کشاورزان تبدیل شده است. آنگونه که کلانتری میگوید: سد گتوند و نمکهای پشت گتوند کشاورزی در پايیندست این سد و بهویژه در شهرستان گتوند در آستانه نابودی قرار داده است. به گفته او، هماکنون در شهرستان گتوند بیش از ۳۶هزار هکتار زمین قابل کشت وجود دارد، اما همه ساله بخش زیادی از آنها به دلیل انباشت نمک از بین میروند.
آنگونه که وزیر سابق کشاورزی توضیحی میدهد: سالانه بین 6 تا 7 تن نمک در هر هکتار از زمینهای گتوند انباشت میشود. در حالی میزان انباشت نمک در حالت عادی 100 الی 150 گرم در هر مترمربع است که این رقم در اطراف این سد به 800 تا 900 گرم در هر مترمربع رسیده است.
موج انتقادات به طرحی 20ساله
احداث پروژه سد گتوند از فروردین ۷۶ که به دستور هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهوری وقت آغاز و سال ۹۰ این طرح توسط محمود احمدینژاد افتتاح شد، به باور کارشناسان محیط زیست، 4 دولت در اجرای آن سهیم بودند و هر کدام به اندازهای در این بحران و اشتباه ملی سهیم هستند. آبگیری سد گتوند با مخالفتهایی همراه بود اما درنهایت در ۶ مرداد سال ۹۰، آبگیری این سد آغاز و سه روز پس از آبگیری این پتوی رسی شسته شد. در هشتم مرداد، حفرههای کوچکی در دیواره حايل ایجاد شد و در ۱۰ مرداد نیز چهار حفره به ابعاد دو برابر یک خودروی سواری در دیواره حايل شکل گرفت؛ روز بعد نیز دیواره حايل به طور کلی مشکل پیدا کرد و شسته شد. وقتی ۳۰ تا ۴۰درصد از مراحل ساخت سد در حال انجام بود، هشدارهایی درباره برخورد دریاچه سد به معادن نمک که در پنج تا ۹ کیلومتری سد بود، داده شد ولی نشنیده گرفتند. در سال ۱۳۹۰ با افتتاح و آبگیری سد، کارشناسان خطر انحلال تودههای نمک در مخزن سد را هشدار دادند اما باز هم گوش شنوایی وجود نداشت. موج انتقادات به سد گتوند در سالهای اخیر به اندازهای است که برخی مسئولان و کارشناسان، خواستار محاکمه سازندگان این سد هستند. عیسی کلانتری، دبیر کارگروه احیای دریاچه ارومیه، بحران زیستمحیطی سد گتوند را جنایتی در حق سرزمین ایران میداند که مجریان آن باید محاکمه شوند. کلانتری پیش از این درباره ایرادات فنی در ساخت گتوند گفته بود: پیش از انقلاب، آمریکاییها سد گتوند را از نظر زیستمحیطی بررسی و محل احداث سد را ١٥ کیلومتر بالاتر تعیین کرده بودند. بعد از انقلاب در بررسیهای صورتگرفته، مسئولانی که طرح را بررسی کردند، گفتند آمریکاییها میخواستند مخزن سد کوچک باشد به همین دلیل جای آن را نادرست تعیین و مکان سد را جابهجا کردند. قرار شد سد در جای جدید ساخته شود که جای جدید سد انتقادهای بسیاری را با خود همراه کرد؛ زیرا در نزدیکی آن گنبدی نمکی قرار داشت و شرکت زیرمجموعه وزارت نیرو در دولت احمدینژاد اعلام کرد که روی تپه نمکی نزدیک سد پتوی رسی کشیده میشود تا مشکل حل شود.