پيچيدگي امر سياسي و اجتماعي بهگونهاي است كه در بسياري از مواقع نميتوان ميان يك راه خوب و بد دست به انتخاب زد، چون واقعيت اجتماعي بهگونهاي است كه شما در برابر دوراهي بد و بدتر قرار ميگيريد، هر كاري بكنيد، يك ايراد دارد. مشكل عدم تفاهم ميان نيروهاي سياسي نيز تا حدي متاثر از اين ويژگي است، چون نيروهاي سياسي علاقه دارند به مردم و ديگران بگويند كه راه ما خير محض است و راه رقباي ما شر مطلق است. در حالي كه هر راهي و سياستي كه انتخاب كنيم تا حدي واجد هر دو ويژگي است. سياستمدار آگاه و باتجربه بايد حساب و كتاب كند و پس از وزنكردن سود و زيانهاي يك سياست اگر كفه سود را سنگينتر ديد آن را برگزيند. بهعلاوه بايد اين محاسبات را براي راههاي ديگر هم انجام دهد و در نهايت در مقايسه ميان راههاي گوناگون كمزيانترين يا پرسودترين راه را برگزيند. اين مقدمه گفته شد تا به مسأله مهم اين روزها يعني مسكن مهر پرداخته شود.
درباره مسكن مهر و نقد و رد آن تا دفاع افراطی از اين طرح در روزهاي گذشته زياد شنيدهايم. حتي كار به لعن و نفرين هم رسيد و براي مستند و مدلل كردن ادعاها، ارقام عجيبي هم ذكر شد كه گويي 12ميليون نفر در اين طرح ساكن هستند كه بعيد است به 4 ميليون نفر برسد، زيرا بعد خانوار در ايران كمتر از 4 است و بسياري از واحدهاي مسكن مهر همچنان خالي است يا متقاضي ندارد. در اين ميان منتقدان فارغ از اين جنبه ماجرا به نقد اين طرح ميپردازند. ولي در دو روز گذشته يك متن مهم از سوي يكي از معماران و فعالان شهرسازي منتشر شد كه قابل توجه است. وی ابتدا 13 ايراد و اشكال اساسي به طرح مسكن مهر وارد كرد و با اين تأکید كه شكي در آن ايرادات وجود ندارد، در پايان متن خود اين نكته مهم را نيز طرح كرده است:
«فراموش نشود كه در همين لحظه، جمعيت قابل توجهي در سرتاسر ايران در اين واحدها زندگي ميكنند. القای ضعف بنيادين بناهاي احداثشده، بدون انجام يك ارزيابي دقيق كارشناسي و در عوض تعميم وضعيت پيشآمده در سر پل ذهاب و ساير بخشهاي زلزلهزده به سرتاسر ايران، سوارشدن بر موج احساسات است. تصور کنید كه موج هيجاني «امكان تخريب گسترده مساكن مهر» بر اثر بلاياي طبيعي، چه آسيبهاي رواني را متوجه جمعيتي ميکند كه ناگزیر به سكونت در اين واحدها هستند. جا دارد كه متوليان در اسرع وقت نسبت به تشكيل كارگروههاي مستقل كارشناسي با هدف ارزيابي آسيبپذيري پروژههای احداثشده اقدام کنند و در صورت لزوم مقاومسازي آنها را در دستور كار گذارند. فراموش نشود که با ایجاد و تقویت یک موج هیجانی نباید با دارایی (و شاید تنها دارایی) ساکنان این واحدها بازی کرد. سرخوردگی ناشی از بیارزششدن داراییها، بر ایجاد و تعمیق شکافهای اجتماعی میافزاید.»
پرسشی که اينك پیش روی ماست چگونگی بيان ايرادات و همزمان رعايت نكته درست نويسنده محترم و بسياري از افراد ديگر است. برای موازنه میان این دو امر چه راهي را ميتوان انتخاب كرد. سكوت يا نقدكردن؟ سكوت ممكن نيست. چون سكوت به معناي پذيرش و درستي اجرای این طرح است. سكوت موجب تكرار ماجرا خواهد شد. بهعلاوه چگونه ميتوان اين و آن شخص را از بيان نظرشان منع كرد؟ در هرحال كساني پيدا ميشوند كه سكوت را بشكنند و انتقاد كنند. بهعلاوه افراد متضرر از بيكيفيتي اين ساختمانها چه گناهي دارند كه بايد قرباني اين وضع شوند؟ برخي استدلالها حتي توهين به شعور و فهم عمومي و نيز ساكنان اين خانههاست. ازجمله سعید آسویار، عضو انجمن انبوهسازان معتقد است: «صاحبان خانههای مسکن مهر پیش از این در بافتهای فرسوده و ناپایدار زندگی میکردند؛ به عبارت دیگر اگر این پروژه با تمام کم و کاستیهایش اجرا نمیشد، امروز تعداد مجروحان زلزله کرمانشاه بیشتر از رقم فعلی بود.»
او با بیان این جمله که «املای نانوشته غلط ندارد» خطاب به مسئولان دولت دوازدهم گفت: انتقادکردن به عملکرد دولت قبلی در شرایط فعلی دردی از مشکل خانهدارشدن مردم دوا نمیکند»!!
در حالي كه مسأله چيز ديگري است. اين واحدها بايد طبق مقررات ساخته ميشدند، پول براي ساخت آنها متناسب با مقررات عمومي ساختمانهاي مورد نظر پرداخت شده است و بايد ساختماني متناسب با معيارهاي اين مقررات تحويل بگيرند. به علاوه از کی تا حالا ساختن بنای 4طبقه برای مهندسان ایرانی برابر نوشتن دیکته است؟
از سوي ديگر حمله و نقد مسکن مهر نيز عوارض خود را دارد. همين كه يك يا دو ميليون خانوار در اين واحدها زندگي ميكنند يا ميخواهند زندگي كنند، بايد ملاحظات خاص آنها را نيز در نظر داشت. بهويژه اينكه برخي از اين واحدها مشكلات بسيار كمتري دارند و همه آنها مشابه يكديگر نيستند. پس چه بايد كرد؟ اينجاست كه ادبيات نقد اهميت پيدا ميكند. ما ميتوانيم بيشترين نقدها را بهگونهاي طرح كنيم كه عوارض پيشگفته به وجود نيايد، همچنان كه ميتوانيم فقط يك نقد را طرح كنيم ولي باعث تنش و اختلاف شويم. در ادبيات نقد حداقل دو ويژگي را بايد لحاظ كنيم؛ اول انصاف در بيان نقاط ضعف. دوم بروز همدلي براي حل مشكل. اگر هيچكس را ملزم به رعايت اين دو ويژگي نکنیم، باز هم سياستمداران بايد آن را رعايت كنند. ميتوانيم ميان بيان ايرادات گوناگون مسكن مهر و نيز رعايت مصالح صاحبان اين واحدها جمع كنيم اگر ادبيات نقد را رعايت كنيم. البته یک نکته هم مهم است اگر همان روز که این طرح را با فشار و تبلیغ جلو میبردند، اجازه میدادند که برخی افراد نظر و نقد خود را ابراز کنند، قطعا کار به اینجا نمیرسید.