مریم حسینینیا کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی
شاید در هر چیزی بتوان منازعه کرد اما دراینباره که خانواده نخستین محفلی است که فرد بهعنوان عامل اجتماعی در آن بسیاری از یافتههایش را کسب میکند، خیر. در این واحد اجتماعی است که فرد برای نخستین بار در معرض محبت قرار میگیرد. عشق و دوست داشته شدن را تجربه میکند. میترسد. میگرید و حتی مورد خشونت قرار میگیرد.
همیشه وقتی برای پیدا کردن مقالهای در پایگاه داده و اطلاعاتی جستوجو میکنم، شگفتزده میشوم. از اینکه ما درخصوص همه چیز تحقیق علمی کردهایم و مقاله نوشتهایم. این مسأله تنها شامل مسائل علمی نیست. بسیاری از مقالات درخور توجه درباره مسائل دینی نیز در این بین یافت میشوند.
ویدئویی برایم فرستادند که در آن آقایی مقابل دوربین نشسته است و برای من بهعنوان دختر جوان توصیههایی دارد. «خدا خواسته زن در مسائل اقتصادی وابسته مردش باشد. مرحبا به اون خانمهایی که من میشناسم آقای شریعتی که دکتره، مربی، معلم، استاده که کارت حقوقیش حتی، فیش حقوقیش دست همسرش هست. بعد میگه آقا هر وقت من پول لازم داشتم شما لطف بفرمايید به من بدید. این یعنی ادبیات اسلامی، این یعنی تربیت اسلامی. کمک شوهرش میکنه، کار مقتضای جنس و شخصیتش را انجام میده ولی دستور دین را پا رویش نمیگذاره. زن نباید استقلال اقتصادی داشته باشه! بله یک سری زنان سرپرست خانوارند که بحث دیگری است، استثناء است. پس یک طرف دستور خدا و رسول و علما و کارشناسان سمت خدا. دختران خوب زود ازدواج کنید، شما باید در مسائل اقتصادی تابع شوهرانتان باشید، وابسته شوهرانتان باشید، کمک شوهرانتان هم بکنید، پولم در بیاورید ولی پولها را بدهید دست آقایونتون. اونها انشاءالله طبق دین شما را تأمین خواهند کرد. یک طرف هم دستورات بعضی از خانم مدیرهاست. البته بعضی، خیلی کم. من قبول ندارم زیاد است. بعضی خانم مدیرها، بعضی خانم معلمها، بعضی سایتها، بعضی شبکههای ماهوارهای که دخترها برید درس بخونید، برید مستقل بشید، برید پول دربیارید که منت شوهراتون را نکشید..... دختر خانمها به هر کدوم از دستورات اطمینان بیشتری دارید عمل کنید. فقط حواستون باشه که یک میلیون، بیش از یک میلیون دختر بالای ۳۰سال داریم که دیگه از ازدواج ناامید شدند!» از اینجا به بعد مجری هم به بحث وارد میشود که «یک وقتی هم گفتیم که بعضی وقتها همین تحصیلاتشون، همین کارشون یه وقتهایی میشه مانع اصلی ازدواج کردنه. به خاطر اینکه سطح توقعات میره بالا دیگه. دیگه اون کفوی که باید باشه.....»
باید مطلبی درباره خشونت علیه زنان بنویسم. دنبال مقالهای مرتبط میگردم و به تعداد قابل توجهی هم دست پیدا میکنم و اینکه معمولاً زنان این خشونت را نخستین بار در فضایی تجربه میکنند که باید مأمن امنی باشد برایشان؛ در خانواده. نظریهای مورد استفاده در پژوهش نیز قائل به آن است که قدرت گرفتن زنان در روابط خانوادگی، مستلزم دسترسی به منابع با ارزش اجتماعی ازجمله درآمد، تحصیلات و اشتغال است. این فرض در تجربه نیز مورد تأیید قرار گرفته است. بدین ترتیب که استقلال مالی و تحصیلات سبب کاهش مستقیم خشونت در خانواده میشود و تحصیلات به گونهای غیرمستقیم خشونت را کاهش میدهد. بدینترتیب درآمد ماهانه یا استقلال مالی زن بهعنوان یک منبع قدرت میتواند مانع از اعمال خشونت شوهر علیه او شود.
نمیخواهم بدبین باشم ولی این روزها که اکثر مسئولان از قطب علمی بودن کشور سخن میگویند و پژوهش را معیار تمام برنامهریزیهای کلان معرفی میکنند باید بهخاطر داشته باشند مادامی که نتایج تحقیقات در کتابخانهها خاک میخورد و مورد استفاده قرار نمیگیرد، نمیتوان نیل به این مقصود را تا آیندهای نزدیک در دسترس دانست.
Hoseininia. m@gmail. com