3 نما از پیدایش کودکستان در تاریخ معاصر
 
نوزاد تجدد در ایران
 

 

آبان روزگار-  روزنامه‌نگار| دوربین‌های عکاسی، تصویرهایی جذاب از پدیده کودکستان در تاریخ معاصر ایران ثبت کرده‌اند. یکی، کودکستان برسابه هوف‌سپیان را نشان می‌دهد. کودکانی با نگاه‌هایی دلنشین، دوربین را به تماشا نشسته‌اند. برسابه هوف‌سپیان، بنیانگذار این کودکستان مدعی بود این نهاد نوپای آموزشی را در‌ سال 1310 خورشیدی برای نخستین‌بار در ایران پایه گذارده است. این مدعا اما براساس سندها و پژوهش‌های تاریخی بعدها با تردیدهایی روبه‌رو شد. به‌عنوان نمونه، «کتابچه نمایشنامه برای کودکان» که برای کودکان کودکستان شیراز به ‌سال 1307 خورشیدی منتشر شده، ازجمله همان سندهایی است که نشان می‌دهد پیش از کودکستان برسابه هوف‌سپیان، نه‌تنها در تهران، که در شهرهای دیگر ایران نیز کودکستان‌هایی برپا بوده است. تصویر دیگر، جبار باغچه‌بان و همسرش صفیه میربابایی را در میان کودکان کودکستانی در خیابان سیروس تهران به تاریخ 15 اردیبهشت 1319 خورشیدی می‌نمایاند. صفیه میربابایی آن کودکستان را اداره می‌کرد. جبار باغچه‌بان نیز برگزاری کلاس‌های کودکان ناشنوا را در همان کودکستان برعهده داشت. جبار باغچه‌بان، باز در کودکستانی دیگر دیده می‌شود؛ باغچه اطفال در تبریز. جبار باغچه‌بان و همسرش تاثیری فراوان در گسترش این نهادهای آموزشی برای کودکان بر جای گذاشتند. تصویری دیگر از یک کودکستان در بایگانی‌های تاریخی وجود دارد که گویا نخستین کودکستان در شیراز را به همراه مدیر و مربیان آن نمایش می‌دهد. شیراز به همراه تهران و تبریز، شهرهایی به ‌شمار می‌آیند که دست‌کم براساس اسناد موجود تاریخی، نخستین کودکستان‌ها در آنجاها راه‌اندازی شده است. یک عکس نیز از کودکستان آلیانس در همدان در آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار وجود دارد. همدان نیز در کنار سه شهر نخستِ صاحب کودکستان، یعنی تهران، تبریز و شیراز، از دیگر پیشگامان پیدایش و راه‌اندازی کودکستان در تاریخ نوین ایران به شمار می‌آید.
آشیانه نوین کودکان در روزگار صنعتی
کودکستان، پدیده‌ای نوظهور در تاریخ نهادهای تازه آموزشی در ایران به شمار می‌آید. تاریخ پیدایش کودکستان در ایرانِ سال‌های پایانی سده سیزدهم خورشیدی- یعنی زمانه‌ای که شعله چراغ حکومت قاجارها رو به خاموشی بود، این پدیده را به جریان تجددخواهی در ایران پس از جنبش مشروطه پیوند می‌زند. شکل‌گیری و رشد این نهاد تازه آموزشی، به‌عنوان یک پدیده الگوگرفته از اندیشه‌های غربی و برگرفته از دگرگونی‌های رخ‌داده در آن پهنه از جهان، در واقع، زاده شرایطی نو بود که در ایران روزگار پایانی قاجار و سال‌های آغازین سده چهاردهم خورشیدی پدیدار شد. دگرگونی‌های صنعتی و تغییرات گسترده اجتماعی در اروپای سده نوزدهم میلادی موجب شده بود زنان نیز در کنار مردان در کارخانجات و دیگر صنایع به کار مشغول شوند. از این‌رو آن‌دسته از زنانی که کودک نوباوه داشتند، به مشکلاتی دچار می‌شدند. پیدایش کودکستان به‌عنوان یک نهاد نوین در آن شرایط بخشی از دغدغه‌های آنان را می‌توانست برطرف سازد. کودکستان بدین‌ ترتیب در کنار بسیاری دیگر از پدیده‌های واردشده از غرب به ایران، در آن روزگار، از راه‌هایی گوناگون به ایران رسید، آرام‌آرام پاگرفت و سپس بالید. تفاوت‌هایی اما در این زمینه، میان تجربه فرنگ و ایرانِ مشتاق تجدد، به چشم می‌خورد.
اشراف؛نخستین هواخواهان کودکستان
آنگونه که فیروزه فیروز در نوشتار «سیر پیدایی و گسترش کودکستان‌ها» بررسی کرده است، زمانی که کودکستان در جامعه ایرانی پاگرفت و رشد کرد، 34 کودکستان دولتی و خصوصی در مناطق گوناگون ایران فعالیت می‌کردند که نزدیک به دو‌هزار کودک در آنها نگهداری می‌شدند. نهاد کودکستان از همان آغاز توانست نگاه طبقه روشنفکر و تأثیرگذار را در جامعه ایرانی به خود بکشاند. براساس اسناد و روایت‌های موجود تاریخی، نخستین خانواده‌های ایرانی که کودکان‌شان را به کودکستان سپردند، بیشتر از میان اشراف و مالداران بودند. آرام‌آرام با گسترش این نهاد نو، خانواده‌های طبقه متوسط نیز کودکان‌شان را به کودکستان‌ها سپردند. در این میانه نشریات به‌ویژه روزنامه‌ها نوشتارهایی درباره تأثیرهای کودکستان‌ها در آموزش‌های بعدی کودکان در دبستان منتشر می‌کردند تا به سیاست دولت در گسترش چنین نهادهایی یاری رسانند. روزنامه اطلاعات در نوشتاری با تیتر «کودکستان» به ‌سال 1312، نکته‌هایی درباره سودمندی‌های اینگونه نهادهای آموزشی پیش از دبستان یادآور شد. کودکستان، به باور نویسنده این نوشتار، کودکان را برای ورود به دبستان مهیا می‌کرد. روزنامه اطلاعات یک‌ماه پس از این نوشتار، «پروگرام تأسیس کودکستان» را منتشر کرد. همزمانی انتشار اینها با توجه به جایگاه روزنامه اطلاعات در منظومه فرهنگی ایران در آن روزگار و مناسبات میان دولت و گردانندگان آن نشان می‌دهد، دولت ایران سال‌های نخستین شکل‌گیری کودکستان‌ها، برنامه‌ای جدی برای گسترش این نهاد نوپای آموزشی داشته است. پروگرام تأسیس کودکستان‌ها تصریح می‌کرد؛ کودکستان‌ها گذشته از «داشتن وسعت کافی، حیاط و باغچه برای تفریح و تفرج اطفال»، باید دارای «اطاق انتظار، اطاق لباس اطفال، اطاق مدیره و معلمات، اطاق نهارخوری، اطاق دستشویی و ورزش به تعداد هر بیست‌وپنج نفر طفل، یک اطاق» باشند. متولیان این نهادها بر این اساس همچنین موظف بودند تنها نام کودکان سه تا هفت‌سال را نوشته، برای هر بیست‌وپنج کودک، یک معلم استخدام کنند. کمترین زمان کار این مراکز، سه و بیشترین آن، پنج‌ساعت بود. وزارت معارف، طبق این قانون، مدیریت کودکستان‌ها را تنها به آن‌دسته از زنانی می‌داد که دست‌کم بیست‌وپنج و حداکثر پنجاه‌سال داشتند یا مدرک دوره اول متوسطه و دیپلم تخصصی از یکی از کودکستان‌های خارجی گرفته بودند یا با ارایه اسناد و مدارکی می‌توانستند ثابت کنند مدت 6 سال مدیر مدرسه ابتدایی یا متوسطه بوده‌اند. مدیران کودکستان‌ها با توجه به برنامه‌های کلان بهداشتی حکومت موظف بودند تنها کودکانی را ثبت‌نام کنند که «تصدیق صحت مزاج از طرف یکی از اطبای معتمد و مشهور»، «ورقه تلقیح آبله» و نیز در راستای قانون سراسری ثبت‌احوال، «سواد ورقه هویت» داشته باشند.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/110860/نوزاد-تجدد-در-ایران