لیلا مهداد| بشر از زمانی که داس و گاریاش را کنار گذاشت تا طعم گس شهرنشینی را بچشد، فرازوفرودهای زیادی را تجربه کرد؛ تجربیاتی که در سالهای ابتدایی وجهه یک اتفاق نادر را به خود داشت و مرور زمان سبب شد به مسائل عادی بدل شود و شهروندان دچار عارضه فراموشی شوند و آنها را بخشی از زندگی ببینند. داستان شهرنشینی بشر همینطور ادامه پیدا کرد تا اینکه اقتصاد و سیاست و فرهنگ و اجتماع دستبهدست هم دادند تا شهرها وسعت بگیرند و آدمهای بیشتری را در دل خود جای دهند؛ شهرهایی که روزگاری شهرفرنگ خوانده میشدند. شهرفرنگهایی که گذر زمان جذابیتهایش را تغییر داد، چیزهای را از آن کسر کرد و به آن افزود اما هنوز هم از دور توان دلربایی دارند و به همینخاطر است که طی روزگاران میزبان مهمانانی بوده تا جایی که مهمانان ماندگار شده و برای گذران عمر در گوشهکنار شهرها زندگیای برای خود دستوپا کردهاند و شاید از همان دوران بود که واژهای جدید سرزبانها افتاد؛ حاشیهنشینی. واژهای که حالا در قرن بیستویکم یکی از اولویتهای آسیبهای اجتماعی ایران محسوب میشود، اگرچه نباید فراموش کرد حالا این واژه، پدیدهای جهانی به حساب میآید و ایران نیز با داشتن درصدی که عدد30 را به نمایش میگذارد، این مشکل را پیشروی خود میبیند؛ جمعیتی که با کمبود سرانه خدماتی و زیرساختهای نامناسب زندگی میکنند و شاید به دلیل نحوه زندگی حس تعلق خود به جامعه را از دست دادهاند و خود را شهروند درجه دوم میپندارند، چون از شهرها به حاشیه رانده شدهاند؛ حاشیههایی که چهره شهرفرنگهای گذشته را نازیبا کردهاند و موجبات توسعه فرهنگ فقر را فراهم آوردهاند، درواقع افزونبر فاصله اجتماعی میان گروههای اجتماعی نوعی فاصله فیزیکی نیز میان آنها ایجاد شده است. ارتقای کیفیت زندگی در حاشیه شهرها یکی از برنامههای دولت یازدهم بود؛ برنامهای که سعی داشت راهکارهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی- فضایی را همزمان موردتوجه قرار بدهد و به همین منظور رویکرد محلهگرایی با سیاست مشارکتمحوری در پیش گرفته شد، البته نکته امیدوارکننده در این میان این بود که از دهه 80 که بزرگترین مهاجرتهای بینشهری روی داد، نرخ رشد حاشیهنشینی رو به کاهش گذاشته است. اگرچه گفته میشود در چنین شرایطی است که مهاجرت شکل خود را بهصورت جابهجایی افقی و محلهای تغییر داده است و به همین خاطر بحث بافتهای فرسوده به میان میآید که نیازمند ساماندهی هستند و به همین منظور بود که در دولت گذشته تسهیلاتی برای نوسازی بیش از 73هزار هکتار بافت فرسوده شهری درنظر گرفته شد. البته پیش از آن در دولتهای نهم و دهم نیز برنامههایی برای ساماندهی مسکن کمدرآمدها و بالا بردن سطح زندگی در حاشیه شهرها اجرایی شد؛ اگرچه همان برنامهها را دخیل در گسترش حاشیهنشینی میدانند؛ از آنجایی که برنامهای همچون مسکن مهر بدون مطالعه و تنها با در نظر گرفتن بخشی از مشکلات ارایه شد، موجبات افزایش حاشیهنشینی را فراهم آورد، چون این طرح متاسفانه فاقد مطالعات زیربنایی و مکانیابی درست بود. البته با شروع به کار دولت دوازدهم و مشخص شدن وزرا دوباره مباحثی از این دست به میان آمد، چون وزیر راه و شهرسازی نیز در دستهبندی اولویتها و مشکلات از سه گروه صحبت به میان آورد؛ سه گروهی که نخستین آن را حاشیهنشینها تشکیل میدادند و دومین گروه نیز افرادی بودند که در بافتهای ناکارآمد شهری زندگی میکنند که نیاز است وضعیتشان بهبود بیابد و بالاخره گروه سوم را خانه اولیها تشکیل میدادند. آخوندی که این اولویتها را برای وزارتی که ریاست آن را به عهده دارد، تعریف کرده بود در مورد آن اذعان کرده بود که «اگر ما بتوانیم مسأله مالکیت بافتها و خدمات را حل کنیم، افراد ساکن در بافتهای ناکارآمد شهری و همچنین افراد ساکن در حاشیهها خودشان میروند و خانههایشان را تبدیل به بهتر خواهند کرد. دلیلی ندارد که دولت درگیر خانهسازی شود. تجربه ایران در مداخله دولت در امر خانهسازی و مسکن مهر نشان داد که دولت هیچوقت نباید وارد خانهسازی شود و شاهد بودیم که مداخله وسیع دولت در امر مسکن چه مصایبی را به دنبال داشت. ساختوساز و نوسازی مسکن و بهطورکلی اقدامات عمرانی در بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری در درجات بعدی اهمیت قرار دارند و ابعاد انسانی، فرهنگی و اجتماعی همچون ایجاد حس تعلق و هویتبخشی در اولویت بیشتری قرار دارند». برای یافتن این پاسخ که آیا این وزارتخانه میتواند به این اولویت جامه عمل بپوشاند یا خیر در ادامه پای صحبت عدهای از صاحبنظران نشستهایم که میخوانید.
پیشینه
فربگی شهرها از دوران ایران باستان
در دوران ایران باستان، شهرها بهوجود آمدند تا جامعه ایران تغییر و تحولاتی را به خود ببیند، اگرچه ویژگی جوامع مدرن صنعتی در همان برهه نیز در ایران به چشم میخورد؛ حاشیهنشینی در شهرها که در آن دوران بهطور عمده اسیران رومی را در خود جای میداد. درواقع حکومت ساسانی آنان را در مناطقی مجزا از شهرها ساکن کرده بودند تا در ساختن پلها و بناها از آنان بهره ببرد. تاریخ گواه این مسأله است که ساختار شهری ایران در دورانهای مختلف دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شد، بهگونهای که با حمله مغول این مسأله تشدید یافت و تا دوران مدرن ادامه یافت، بهطوری که در قرن نوزدهم شکاف فزایندهای در جامعه ایران دیده میشد؛ شکافی که سبب شده بود غالب جمعیت ایرانیان در روستاها و با فاصله بسیار زیاد از یکدیگر متشکل شوند؛ دورانی که جمعیت شهری کمتر از 20درصد مردم کشور را تشکیل میداد. البته ورود صنایع جدید و مدرنشدن شهرها که بعد از انقلاب مشروطه به چشم میخورد سبب شد روستاییان و شهرهای بزرگ شکاف عمیقی را میان خود احساس کنند؛ شکافی که زمینهساز مهاجرت عمده روستاییان شد. اگرچه شواهد حاکی از این هستند که سابقه حاشیهنشینی در ایران مدرن به سال1300 برمیگردد؛ پدیدهای که از نیمه قرن نوزدهم توسعه یافت و با گذر زمان شدت یافت. اگرچه پایینبودن درآمد روستاییان و نبودن فرصتهای اشتغال به این مسأله دامن زد و شهرها میزبان مهمانان ناخوانده خود شدند، البته کمبود مسکن روزبهروز بیشتر احساس شد و برای همین شهرها فربهتر شدند و گرانی زمین در کلانشهرها و احتیاج مهاجران به مسکن سبب شد شهرها قارچگونه حاشیهها را به خود ببینند و با مسائل آن دستوپنجه نرم کنند، البته شهرها تا به امروز نتوانستهاند این مسأله را حل کنند و برای همین کلانشهرها امروز با عوارض این معضل یعنی آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و... حاشیهنشینی دستوپنجه نرم میکنند و به دنبال راهکارهایی برای حل آن هستند.
نگاه موافق
شدنی است
جهانبخش محبینیا- نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه | حاشیهنشینی یکی از معضلاتی است که حل آن تنها از عهده یک وزارتخانه برنمیآید و این درحالی است که آمارها از وجود 23میلیون بدمسکن حکایت دارند. درواقع این جمعیت در سکونتگاههای رسمی زندگی نمیکنند. اگر خواهان این باشیم که در این حوزه به توفیقات نسبی دست بیابیم، نزدیک به 200هزارمیلیارد تومان بودجه نیاز است. جهانبخش محبینیا، نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه در ادامه صحبتهایش میافزاید: در این راستا یکی از الزامات یکدست کردن قوانین این حوزه است، یعنی هم شهرداریها و هم بانکها و تا حدودی راهنماییورانندگی و حتی شوراهای شهر و وزارت راهوشهرسازی باید متابعت کاملی از این قانون جامع داشته باشند. محبینیا البته بر این باور است که وجود هماهنگی بین تمام عوامل دخیل در این مسأله همچون شوراها، قوانین، بانکها و... باید وجود داشته باشد تا وزارت راهوشهرسازی بتواند به این مهم دست بیابد. اما در این میان بیشترین وظیفه به عهده وزیر است، چون باید سیاستگذاری اسکان این افراد در حد استانداردهای مورد قبول جهانی را بهعنوان راهنما در دست داشته باشد و با بهرهگرفتن از عزم ملی بتواند در این مسیر راهگشا باشد. واقعیت امر این است که این خواسته بحق جامعه است و با وجود عوامل متعدد ذکرشده میتوان به تحقق آن امیدوار بود. نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه در ادامه میافزاید: اگر این زیرساختها مهیا نشود، این حق تنها در حد شعار باقی میماند و باعث یأس و ناامیدی بیشتر در جامعه میشود. در حقیقت این معضل حل شدنی است آن هم به شرط مهیا شدن زیرساختها. وزیر راهوشهرسازی از بافتهای فرسوده هم صحبت به میان آورده است که باید گفت این بافتها نیز در بحث حاشیهها گنجانده میشوند. 23میلیون نفری که آمارها از آنها میگویند تنها متعلق به حاشیه شهرها نیستند، بلکه ساکنان بافتهای فرسوده نیز در آنها دیده میشوند. ما در گذشته مسکن مهر را برای از میان برداشتن حاشیهنشینی داشتیم که خود به تنهایی مشکلاتی را به وجود آورد. البته شائبههایی وجود دارد که دولت یازدهم این طرح را نیمهتمام باقی گذاشته، درحالیکه اینگونه نیست و این طرح عملیاتی شده است و مسکن اجتماعی نیز به دلیل اتمام طرح مسکن مهر اجرایی شدنش به تعویق افتاد. البته طرحهایی برای مسکن اولیها و اجراییکردن مسکن اجتماعی و تکمیل مسکن مهر مطرح شدهاند که در مجموع همگی میتوانند در حوزه مسکن تحولاتی را در پی داشته باشند؛ تحولاتی که میتواند مسکن را به جایگاه واقعی خود برساند. محبینیا میافزاید: در گذشته برخی همکاریها با آخوندی صورت نگرفت، چون بر این باور بودند که برای اقتصاد باید یک پیشران تعریف و مشخص کنند، این درحالی است که اقتصاد ایران این ظرفیت و قابلیت لازم را ندارد که از بخش مسکن جدا شود. ما در این بخش 120رشته شغلی داریم که بهطور مطلق در اختیار مسکن هستند و به این معناست که این حوزه در مسکن پیشران است، به همین دلیل الزام خارجشدن مسکن از رکود بیش از گذشته احساس میشود و این به منزله حرکت اقتصاد به سوی خروج از رکود است.
نگاه مخالف
به این سادگی نیست
عزیز اکبریان- رئیس کمیسیون صنایع و معادن| مسأله حاشیهنشینی یکی از مباحثی است که اکثر جوامع با آن دست به گریبان هستند، اگرچه این مسأله اجتماعی در کشورهای توسعهنیافته یا درحال توسعه نمود بیشتری پیدا کرده و به یکی از مسائل مهم این جوامع بدل شده است، مسألهای که وزیر راهوشهرسازی نیز به آن اشاره کرده است، البته عزیز اکبریان، رئیس کمیسیون صنایع و معادن حل چنین مسألهای را به اندازهای گسترده و عمیق میداند که حل آن را بتوان تنها بر دوش یک وزیر گذاشت. به اعتقاد من چنین مسألهای نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب با خود مسأله است. واقعیت امر این است که حل حاشیهنشینی را شاید بتوان در پروسه دو برنامه پنجساله حل کرد اما اینکه یک وزارتخانه بخواهد به تنهایی از عهده حل چنین مسألهای بربیاید؛ شدنی نیست. اکبریان صحبتهایش را اینگونه ادامه داده و میگوید: این وزارتخانه باید در راستای حل این مسأله برنامهریزی داشته باشد و این درحالی است که بودجه موردنظر آن نیز باید در پیشبینیها مدنظر قرار گرفته باشد، البته این درحالی است که نمیتوان از سرمایهگذاری در این حوزه غافل بود. رئیس کمیسیون صنایع و معادن بر این باور است که حاشیهنشینی ابعاد مختلفی دارد؛ ابعادی که هریک اختصاص امتیازاتی را نیز میطلبند. در مهیا شدن چنین شرایطی است که شاید بتوان در این حوزه کاری انجام داد وگرنه به این سادگی ممکن نیست. اکبریان درخصوص اینکه طی چهارسال آینده مشکل حاشیهنشینی حل میشود، اذعان میکند: وزیر راهوشهرسازی میتواند کار را شروع کند وگرنه گفتن از حل این مشکل در یک پروسه چهارساله درست نیست و امکان ندارد. اما این وزارتخانه میتواند برنامهریزیای در این راستا داشته باشد و اگر نیازمند قانون بود، از مجلس کمک گرفته شود، اگرچه بیشک نیاز به سرمایهگذار نیز وجود دارد؛ سرمایهگذار بخش خصوصی، به این دلیل که دولت به هیچگونه نمیتواند، به همین خاطر نیاز به زمینهسازی برای جذب سرمایهگذار خصوصی احساس میشود. در چنین حالتی است که میتوان گفت کار شروع شده است. رئیس کمیسیون صنایع و معادن در ادامه میافزاید: وزیر راهوشهرسازی با مهیاکردن زیرساختها که خود نیازمند پروسهای طولانی است تنها استارت شروع را میزند. واقعیتی که نباید از نظر دور داشت این است که وزارت راهوشهرسازی، وزارتخانه بزرگی است؛ مسکن مسأله بافتهای فرسوده و خود راهها و راههای روستایی بخشی از کار را تشکیل میدهند، بحث حملونقل -ریلی، هوایی و زمینی- نیز به این وزارتخانه مرتبط است و این درحالی است که دولت نمیتواند یارانه خود را به نهادهای عمومی پرداخت کند که خود بخشی از مسائل را دربرمیگیرد. با توجه به این شرایط است که این مهم احساس میشود که این وزارتخانه برنامهریزی و سیاستگذاری دقیقی داشته باشد. اکبریان اولویت این وزارتخانه را پرداختن به بافتهای فرسوده عنوان میکند و میگوید: اگرچه حملونقل ریلی نیز یکی از اولویتهای اساسی دیگر این وزارتخانه است، جامعه کنونی میطلبد که بخش اعظمی از حمل بار و مسافر با بخش ریلی صورت بگیرد، البته حملونقل ریلی پرسرعت، نه آنچه درحالحاضر شاهد آن هستیم.
نگاه کارشناس
گام نخست برداشته شده است
محمدباقر آسارايي- کارشناس مدیریت شهری| یکی از مهمترین بحرانهای حوزه برنامهریزی شهری ایران بحث حاشیهنشینی است. نگاهی گذرا گویای این مسأله است که اکثر کلانشهرهای کشور حتی شهرهای کوچکتر از کلانشهرها با معضل حاشیهنشینی روبهرو هستند و تهران نیز به دلیل پایتخت سیاسیبودن و تمرکز خدمات این مسأله را بیشتر به خود دیده است؛ مهاجرانی که برای کسب درآمد راه شهرها را در پیش گرفتهاند و بیشک برای ادامه مسیر نیازمند مسکن
و ... هستند و همین مسأله سبب شده شهری همچون تهران توسعه خود را بیشتر در بخش حاشیه شاهد باشد. درواقع همین معضل به آلودگی هوا، ترافیک و ... دامن زده و تا حدودی باعث افت کیفیت زندگی شده است. محمدباقر آسارایی، کارشناس مدیریت شهری در ادامه صحبتهایش به ستاد بازآفرینی شهری که توسط آخوندی طرحریزی شده است، اشاره کرده و میگوید: وزیر راهوشهرسازی این ستاد را بهعنوان راهحلی برای رفع معضل حاشیهنشینی پایهریزی کردهاند که متاسفانه تلاشهایشان در این راستا دیده نشده است. درواقع این یکی از اهداف مهمی است که این وزارتخانه دنبال میکند و با ادامه این روند بیشک در چهارسال دوم موفقیتهایی در این حوزه به دست خواهد آمد، البته نباید از نظر دور داشت که این وزارتخانه نیازمند حمایت تمام نهادهاست تا این موفقیت بهزودی به دست بیاید. در این راستا حتی مشارکت سازمانهای مردمنهاد نیز میتواند راهگشا باشد. آسارایی این رویه را مسیری تجربه شده توسط سایر جوامع دانسته و میگوید: تجربه جهانی بر این باور است که باید به میان این قشر از جامعه رفت و از ظرفیتهای موجود در میان آنها به نفع خود این قشر بهره برد، چون در چنین شرایطی است که آسیبهای موجود در این قشر رو به کاهش میگذارد. این کارشناس مدیریت شهری در ادامه میافزاید: ستاد بازآفرینی شهرها درحال حاضر در استانها مشغول به فعالیت هستند و تمام تلاش خود را روی فرهنگسازی در میان این قشر از جامعه گذاشتهاند، چون فرهنگسازی مقولهای است که برای احیای زیرساختها مثمرثمر است. آسرایی بر این باور است که طی چهارسال آینده همکاری تمام نهادها و ذینفعان در بحث ستاد بازآفرینی شهری سبب میشود شرایط بهتری را در حاشیهها داشته باشیم؛ بخشی که بیشک طی چهارسال آینده توانمند خواهد شد. البته نباید از نظر دور داشت که توانمندسازی این بخش از جامعه در سال توسط هیأت وزیران مصوب شده است و این اهم این مسأله را به رخ میکشد. این کارشناس مدیریت شهری بخش وسیعی از مشکلات به وجود آمده در شهرها را با حاشیهنشینی مرتبط دانسته و عنوان میکند: با توجه به این مسأله اگر طی چهارسال آینده مصوباتی از این دست اجرایی شوند، بیشک شاهد تحولاتی در این مناطق خواهیم بود، البته در کنار این مسائل باید به مقوله مسکن نیز پرداخته شود. اگرچه بافتهای فرسوده نیز مسأله هستند که نمیتوان بیاعتنا از کنار آنها رد شد. بافت فرسوده به معنای قدیمی بودن ساختمان نیست، چون این امکان وجود دارد که ساختمانی با یکسال عمر بافت فرسوده محسوب شود، زیرا ویژگیهای بافت فرسوده را دارد -نفوذناپذیری، ریزدانگی و معابری که نمیتوان برخی ترددها را داشت- البته مشارکت مردمی به تسهیل این مسیر کمک خواهد کرد.
تجربه دیگران
صدرنشینان نامتعارف
آمارها و گزارشهای سازمان ملل متحد، بزرگترین منطقه فقیرنشین جهان را بمبئی، شهری در هندوستان معرفی میکنند، البته این پدیده به هند خلاصه نمیشود، چون دولت بریتانیا در سال 1800 میلادی شهرک فقیرنشین دهراوی را با بیش از یکمیلیون جمعیت تاسیس کرد. در این ردهبندی دومین منطقه فقیرنشین از نظر وسعت متعلق به دیروژانیرو واقع در برزیل است؛ شهری که یکی از جادبههای توریستی آمریکای جنوبی است و در عین حال یکپنجم جمعیت این شهر در محلههای بدون امکانات زندگی میکنند. پنومپن، کامبوج در جایگاه سوم ایستاده است، البته مشکلات اساسی در اقتصاد این کشور سبب شده جمعیت فقیر رو به افزایش بگذارد. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در لیست کشورهای مناطق فقیرنشین تنها کشورهای فقیر به چشم نمیخورد و وجود نامهایی چون ایالاتمتحده، استرالیا، اسپانیا، ترکیه و حتی انگلیس نشان از این دارد که مناطق فقیرنشین در کشورهای ثروتمند نیز وجود دارد. ایتالیا نیز از آن دسته کشورهایی است که درآمد ناخالص ملی بالایی را به خود اختصاص میدهد اما بخشی از جمعیت زندگی فقیرانهای را میگذرانند؛ افرادی که در اصطلاح محلی جیپسی یا کولی نامیده میشوند. درواقع به شکل جامع میتوان گفت بیشترین جمعیت فقیر اروپا که بالغ بر 10 تا 12میلیون نفر هستند، در کشورهای شرقی اروپا گذران عمر میکنند.
خوبها و بدها
سال 2008 بود که چین میزبان بازیهای المپیک شد؛ میزبانیای که سبب شد دولت چین به این فکر بیفتد که چهره پکن را زیبا و عاری از فقر برای مهمانان به نمایش بگذارد و به همین منظور بود که بولدزرها را بلای جان خانه حاشیهنشینها کردند، البته ماجرا به اینجا ختم نشد و دیوارهایی کشیده شدند تا برخی خانهها و مکانهای کسب را از چشمها پنهان کنند، البته این اقدامات سرزنشهای سازمان حقوق بشر را برای چین بهدنبال داشت. بمبئی یکی از شهرهایی است که حاشیهنشینی را با پوست و استخوان درک کرده است و شاید به همین دلیل بود که در سال2009 دولت هند برنامهای پنجساله برای نجات کشور از حاشیهنشینی را اعلام کرد؛ برنامهای که غیرواقعی و بیرحمانه مینمود، چون این برنامه موجبات حمله به خانه حاشیهنشینها را بهدنبال داشت و آن خانهها را به ویرانه بدل کرد. دولت کلمبیا برای بهبودبخشیدن به وضع مناطق حاشیهنشین به سیستم حملونقل در مدلین، دومین شهر بزرگ خود دست زد و در سروسامان دادن زیرساختها همت کرد، اگرچه بر این باور است که کارهای بیشتری باید در این حوزه انجام بدهد. اما دولت کنیا راه دیگری را در پیش گرفته است و سعی کرده به کمک مردم حاشیهنشین برود و به همینخاطر برای آنها آپارتمانهایی را در مناطقی ساخته و با در نظر گرفتن برنامههای حمایتی به این قشر از جامعه کمک کرده است. البته مردم حاشیهنشین این مسأله را فرصتی برای کسبوکار در نظر گرفتند و آپارتمانها را به دیگران اجاره دادند و به زاغههای خود برگشتند. واقعیت امر این است که دولت کنیا بارها و بارها در حل مشکل حاشیهنشینی گامهایی برداشت که گویی ناموفق بود و نتوانست برای بلندمدت این مسأله را حل کند. اما دولت تایلند پروژههای موفقیتآمیزی را به سرانجام رسانده و در این راستا خدمات حمایتی را در نظر گرفته و عملی کرده است، اگرچه برنامههای کمکرسانی تا حدودی کند پیش میرود.
منابع دیگر
حاشیهنشینی از مباحثی است که بهگونهای تمام جوامع را با خود درگیر کرده است و هر جامعهای به فراخور حال خود به حل آن همت گماشته است. ایران نیز این معضل را در جامعه میبیند و تاکنون برنامهها و طرحهایی را برای از میان برداشتن آن اجرایی کرده است اما در دولت دوازدهم این معضل به عنوان یکی از اولویتهای وزارت راه وشهرسازی عنوان شده است. در این شماره این مساله به پرسش گذاشته شده است اگرچه لینکهای زیر نیز در شفاف شدن مساله راهگشا هستند.
http://kerman.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=32345
ایسنا
http://www.hemayatonline.ir/TextVersionDetail/17923
روزنامه حمایت
http://www.mehrnews.com/news/4023500
مهر
http://news.mrud.ir/news/2965
پایگاه خبری وزرات راه شهرسازی
https://www.taraznews.com/content/119576
پایگاه خبری – تحلیلی تراز
http://rooydad24.com/13141809/
رویداد 24