| طرح نو| مددکاری عبارت از مجموعهای متشکل از تدابیر، مشاوره و فعالیتهای حرفهای است که در قالب نهادها، سازمانها و موسسات رفاهی، توانبخشی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی عرضه میشود تا با ایجاد تغییر و دگرگونی مناسب در شرایط مادی و معنوی افراد توانیاب شرایط مناسبی را برایشان فراهم کند. در مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد علاوهبر آموزش فنیوحرفهای خدمات دیگری مثل توانبخشی، مشاوره و مددکاری هم ارایه میشود؛ این بخشها با فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی به توانیابان رعد یاری میرسانند. در موسسه رعد هم مانند دیگر انجمنها به بحث مددکاری توجه ویژهای شده. مددکاران رعد در مسائل درمانی و تحصیلی به مددجویان کمک میکنند و به گفته خانم شریفی «هر جا که نیاز به کمک باشد مددکار حضور دارد». سطرهای پیشرو ادامه صحبتهای این مددکار مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد است:
شما از چه طریق با «مجتمع نیکوکاری رعد» آشنا شدید؟
من از طریق یکی از استادان مددکاری با «رعد» آشنا شدم. «رعد» به یک مددکار نیاز داشت. این مجتمع شعبات دیگری هم دارد، مثلا در شرق تهران. قرار بود مرکز شرق تهران را افتتاح کنند و نیاز به یک مددکار داشتند، مرا معرفی کردند که به آنجا بروم و از آن مرکز هم به اینجا که مرکز اصلی «رعد» است منتقل شدم.
چند سال از این فعالیت میگذرد؟
8سال است که بهطور مستمر با «رعد» کار میکنم. حس رضایتمندیای که از کمک به افراد به دست میآورم آنقدر حس خوبی است که آن را با دنیا عوض نمیکنم.
قبل از آشنایی با «رعد» با موسسههای دیگری هم در ارتباط بودهاید؟
بله؛ مثلا با «مرکز مداخله در بحران»، چند مرکز مربوط به سالمندان و همینطور بهزیستی.
میخواهم بدانم «رعد» چه ویژگیهایی دارد که دیگر موسسهها از آن بیبهره بودهاند؟
هدفی که این موسسه داشته کاملا معنوی بوده؛ کمک کردن به افرادی که ناتوانی دارند؛ یاری رساندن به آنها که نهتنها بتوانند به استقلال فردی برسند، بلکه با آموزش مبتنیبر اشتغال، فرد بتواند جذب بازار کار شود. ما سعی کردهایم فرصت برابری را جهت کسبکردن مهارت برای افراد توانیاب فراهم کنیم. کلاسهایی مانند انیمیشن، گرافیک و ... را برگزار میکنیم. با این وضع افراد معلول با افراد دیگر از نظر فرصت آموزش برابر میشوند.
فضای تعبیه شده در کشور- مثلا فضاهای شهری- را برای حضور افراد توانیاب در جامعه مناسب میدانید؟
ما در کشوری زندگی میکنیم که فضای مناسبی برای افراد توانیاب وجود ندارد. اگر این بچهها بخواهند عکس هم بگیرند عکاسیها پله ندارند و نمیتوانند یک عکس بگیرند؛ همه اینها باعث میشود که فرد نتواند حرکت کند و پیش برود.
فضای «رعد» مناسب با وضع این افراد تعبیه شده؟
بله. اینجا کاملا مناسبسازی شده و همه افراد میتوانند به راحتی در مرکز حضور داشته باشند و از کلاسها استفاده کنند.
یک مددکار دقیقا در «رعد» چه کاری انجام میدهد؟
وقتی که از مددکاری حرف میزنیم، از حمایت گفتهایم. بستگی دارد که مسائل و مشکلات آموزشی ما در کدام حیطه باشد، درمانی، تحصیلی و ... هر جا که نیاز به کمک باشد مددکار حضور دارد.
کارآموزان مجتمع «رعد» بعد از گذراندن دورههای آموزشی وارد چه شغلهایی میشوند؟
تقریبا در رشته حسابداری ما، همه بچهها میتوانند وارد بازار کار شوند، مگر بعضی که مشکل دیگری داشته باشند. در قسمت کامپیوتر و موارد هنری هم همینطور است. آنها به تدریج به حد مناسبی رسیده و وارد بازار کار میشوند و امرار معاش میکنند.
موردی بوده که کارآموزان با همکاری هم پیش رفته باشند و به صورت گروهی مشغول به فعالیت باشند؟
بله. بچهها یک کارگاه دارند که در یکی از خانههای سرایمحله شهرداری قرار گرفته و مشغول کار هستند. آنها تابلوهای خود را در نمایشگاهها میفروشند. بعضی از بچهها هم در جنوب شهر مغازهای گرفتهاند و تقریبا سرمایه اولیهای که داشتهاند 2 تا 3 میلیون بوده؛ آخرین بازدیدی که من در بهمن 92 از این مرکز داشتم نشان داد که سرمایه آنها به 15میلیون رسیده است.
آنها دو توانیاب هستند که یکی ضایعه نخاعی دارد و دیگری فلج اطفال است و هردو روی ویلچر هستند اما بسیار پشتکار دارند و پایاننامه مینویسند و حتی در آن محیط کوچک آموزش کامپیوتر هم میدهند.
خیلیها در برخورد با افراد توانیاب از یک نگاه ترحمآمیز استفاده میکنند؛ بهنظر شما چطور میتوان رفتار مناسب با این افراد را به مردم جامعه منتقل کرد؟
مهمترین مسألهای که میتواند در این زمینه کمک کند فرهنگسازی است؛ تغییر باورها. باید باورشان کنیم تا حضور آنها در جامعه بیشتر شود و بیشتر بتوانیم آنها را ببینیم. آنها با همه محدودیتها توانستهاند فعالیتهای خوبی انجام دهند. آنها خیلی چیزها دارند که ما نداریم.
من به شخصه در برخی از کارگاهها از ریزهکاریهایشان غافلگیر شدهام؛ ریزهکاریهایی که یک فرد سالم نمیتواند آنها را انجام دهد. اگر خدا به من و آنها دست نداده حتما چیز دیگری داده که بتوانند از آن استفاده کنند. فقط باید آنها را باور کرد. مشکلی که در صداوسیما و رسانهها داریم این است که افراد توانیاب را به شکل بد نشان میدهیم. عاقبت یک آدمی که کار بد میکند را به شکل یک فرد توانیاب نشان میدهیم. به این ترتیب بهویژه افرادی که توانیاب ندارند نسبت به این افراد تصویر ذهنی بدی پیدا میکنند. باید تغییر نگرش داد و رسانهها در این زمینه بسیار موثر هستند؛ باید درک کرد که تنها یک لحظه میتواند فرد سالم را به فرد توانیاب بدل کند.