شهرام شهيدي طنزنویس
[email protected]
مدیری به کارمندانش دستور می‌دهد پیت شماره یک را از نقطه الف برداشته (چون اکثر تصمیمات مدیران در پیت است نویسنده از پیت استفاده ابزاری کرده تا مطلب خوب جا بیفتد و برای خوانندگان محترم ملموس و قابل هضم باشد) به نقطه ب برده و آن را زیر مخزن شماره هفت قرار داده و شیر مخزن را باز کنند به نحوی که پیت مذکور از ماده مایع درون مخزن لبریز شود.
کارمند اولی: قربان متاسفانه این پیت سوراخ است و بلای مسئولان سرش آمده و پر بشو نیست. با این سوراخ‌ها هیچ‌وقت با این روش وعده پر شدن پیت‌تان عملی نخواهد شد.
مدیر: به تو چه!
کارمند دومی: ضمن احترام به تصمیم شما به نظرم باید راه دیگری پیدا کرد. چون شیر مخزن موجود که شما به آن اشاره کردید چینی بوده و زود خراب شده و چکه می‌کند و همان‌طور که می‌دانید چکه این ماده باعث بروز مشکلات می‌شود.
مدیر: به من چه!
مسئول ایمنی: جناب مدیر اگر امکانش هست صبح این کار را انجام دهیم. این فرآیند حساس و پیچیده است و خلاصه شب‌ها خطرناکه حسن
مدیر: با من شوخی‌ات گرفته؟ شما اخراجی!
کارمند اولی: قربان در مورد پیت سوراخ رهنمودی ندارید؟
مدیر: نخیر. این همه چیز تو این مملکت سوراخ است کسی ککش گزید؟ تیم محبوب شما سوراخ است کسی چیزی گفت؟ لایه ازن سوراخ است کسی دردش گرفت؟ جیب شلوار من سوراخ است اصلا کسی گفت خرت به چند من؟ حالا پیت هم سوراخ باشد کک کسی نمی‌گزد.
مسئول ایمنی: جناب ولی این با ایمنی ما سروکار دارد و خطرناک است‌ها...
مدیر: تو که هنوز این‌جایی. مگه اخراجت نکردم؟
مسئول ایمنی: برادر خانم‌تان سلام رساندند گفتند به شما عرض کنم بنده مورد وثوق ایشان هستم
مدیر: از اول بگو خب. شما از این به بعد مدیر پروژه فرآیند درپیت هستید.
کارمند اولی: در مورد پیت سوراخ که ما را در خلا رها کردید و سرگردان شدیم. در مورد سوراخ پیت هم بی‌نظر هستید؟
مدیر: استاندارد سوراخ چه می‌گوید؟ رواداری‌اش چقدر است؟ اصلا بگذارید یک کارشناس سوراخ استخدام کنم. شماره پسرخاله‌ام... م م م م
کارشناس مسئول سوراخ: قطر سوراخ باید بین سه تا پنج میلیمتر باشد اما سوراخ پیت ما ده تا دوازده سانتیمتر است. با این حال قطر سوراخ به اندازه‌ای که مدیریت محترم میل دارند قابلیت تنظیم قطر کتبی دارد.
مدیر: خیلی خوب است که. پس همگی شاهدید که سوراخ پيت در بازه استاندارد قرار دارد. همین قبول است. در اسناد ثبت کنید میزان سوراخ استاندارد بود.
دقایقی بعد بر اثر نشت مواد از شیر چینی و پیت سوراخ و شعله‌ور شدن آتش، انفجار بزرگی رخ می‌دهد و یک رهگذر بر اثر سوختگی در بیمارستان بستری می‌شود.
طبق سنت حسنه و رسم مالوف مدیر استعفا نمی‌دهد که نمی‌دهد. او معتقد است کیفیت مواد بد بوده نه عملکردش. در همین رابطه کارمند اول اخراج، کارمند دوم تنزیل درجه و مسئول ایمنی به شهرستان دورافتاده‌ای منتقل می‌شود. البته زود قضاوت نکنید و داستان ما هنوز تمام نشده. این‌طور هم نیست که کلا فرآیند استعفا در این کشور از بین رفته باشد. هستند کسانی که هنوز در این کشور به عمل شنیع استعفا مبادرت می‌ورزند. در این ماجرا هم یکی استعفا داد. تنها کسی که در این حادثه مجبور به استعفا شد همان رهگذر بخت برگشته بود که بر اثر شدت جراحات وارده دیگر نمی‌توانست کار کند و از محل کارش استعفا داد.