افشین اوحدی مدرس سیستمهای مدیریتی و کیفیت
این روزها حال و روز مایه حیات چندان خوش نیست. در مناطق مختلف جهان و ایران شاهد تغییرات اقلیمی محسوس هستیم که تبعات آن گریبان همه دولتها و شهروندان را گرفته است. با نگاهی به تاریخ تمدن و ادوار مختلف تاریخی خصوصا ایرانزمین درمییابیم که در دوران کهن با وجود کمبود امکانات چه از نظر سختافزاری و چه نرمافزاری خلاقیت و نبوغ سببساز ایجاد طرحهای بدیعی میشده که بعدها الگوی پیشرفتهترین تکنیکهای فنی و مهندسی شده است. یکی از جالبتوجهترین این ایدهها را میتوان در زمان اوج امپراتوری هخامنشیان مشاهده کرد. اسناد تاریخی نشان میدهد که در آن زمانه پایه تکنیکهای نوین آبیاری بنا نهاده شده است. الگوی آبیاری اسفنجی یا کوزهای (سفالی) نشاندهنده خلاقیت ایرانیها در آن دوره شکوهمند از تمدن ماست. اساس این شیوه یا تکنیک آبیاری بر محور استفاده بهینه از آب و مصرف آن استوار بوده است. این تکنیک براساس خصوصیت جذب بالای آب توسط اسفنج یا سفال و ماندگاری زیاد رطوبت و تراوش آن بنا شده بود که نقش بارزی در مصرف متعادل آب داشته است.
اما وضع امروز ما در پیدایش بحران کمآبی و خشکسالی ضمن آنکه متأثر از تغییرات اقلیمی قرون گذشته بهخصوص یک دهه اخیر است، ارتباط مستقیمی با سوءتدبیرها در مدیریت منابع آبی و بهرهبرداری از این ذخایر راهبردی دارد. بههرحال کشور ما در پهنه اقلیم معتدل خشک و نیمهخشک جای دارد و از اینرو بایسته بوده که توجه ویژهای به استفاده اصولی از این منبع استراتژیک میشده که متاسفانه تبعات عدم مدیریت آیندهنگر کار را به مسیری کشانده که دغدغه جدی امروز ایرانیها بحران کمآبی است. درخصوص تاریخچه استفاده از شیوههای نوین در مدیریت آب و منابع آبی با استفاده از تجهیزات آبیاری جدید همین بس که بر مبنای ضرورت تأمين نياز آبي گياهان بهطور موثر و با راندمان بيشتر، روشهاي آبياري متنوعي با درونمایه تاریخی که وصف آن رفت ابداع شدند. سير تكامل بهرهگيري از اينگونه روشها، به موازات پيشرفتهاي فني و فناوری، از آبياري سطحي به روشهاي آبياري تحت فشار باراني و قطرهاي و به سيستمهاي آبياري زيرسطحي (تراوا، قطرهاي و سفالي) تغيير پيدا كرد. فلسفه وجودی همه روشهای نوین آبیاری، فراهمسازی بیشترین رطوبت به صورت مدیریت شده و با کارایی بالا برای محصولات کشاورزی است. اما آنچه روش آبیاری کوزهای، سفالی یا اسفنجی را از سایر روشهای نوین آبیاری بهطور خاص متمایز میسازد موارد زیر است:
- افزايش راندمان آبياري
- كاهش قابل ملاحظه ميزان مصرف آب در زراعت و باغات نسبت به روشهاي سنتي آبياري و ساير آبياري تحت فشار
- افزايش عملكرد محصول
- امكان كشت دو محصول در يكسال زراعي در بخشي از اقليمهاي سرد به دليل كوتاهتر شدن دوره رشد
- افزايش شاخصهاي كيفي محصولات توليدي نظير درصد پروتئين ذرت، درصد روغن آفتابگردان و...
- حفظ ساختمان خاك و جلوگيري از سله بستن سطح خاك
- امكان كشت گياهان در خاكهاي شور يا استفاده از آبهاي نيمه شور
- كاهش در ميزان آفات، بيماريها و علفهاي هرز و در نتيجه كاهش مصرف سموم شيميايي (حشرهكشها، قارچكشها و علفكشها)
- كاهش مصرف كودهاي شيميايي و در صورت استفاده كافي از كودهاي دامي، حذف مصرف كودهاي شيميايي
- عدم نياز به نيروي برق در اين روش آبياري به دليل كم فشار بودن آن (مصرف انرژي و سوخت كمتر) و بهطورکلی کم هزینه بودن در مقام مقایسه با سایر تکنیکهای آبیاری نوین
- امكان توليد محصول سالمتر بهخصوص در كشت محصولات گلخانهاي
- امكان بازسازي و احياي مناطق خشك و بياباني
که در یک کلام همسو با کشاورزی پایدار و دوستدار محیطزیست ارزیابی میشود.
این درحالی است که جنگ آب فراتر از جنگ انرژی است و بر متولیان و دستاندرکاران مدیریت کشاورزی و انرژی کشور است که با فراهم کردن زیرساختهای حمایتی نسبت به توسعه تکنیکهای مدرن در استفاده از این منبع حیاتی، کشور را از بحران کمآبی موجود دور کنند که اگر در این زمینه تعلل کنیم در کوتاه زمان تبعات خطیر این سهلانگاری دامان تمام بخشها را خواهد گرفت.
از نظر ابعاد فرهنگی و در عرصه مدیریتهای کلان در گستره پهناور کشور تجربه نشان داده تا زمانی که معضلی به صورت جدی خود را نمایان نکند، موضوع جدی گرفته نمیشود. بر این اساس با توجه به جدی بودن بحران خشکسالی ضروری است که یک راهبرد خاص در این زمینه تدوین شود. اما متاسفانه در طول سالیان گذشته شاهد سوءاستفاده در مصرف آب بودهایم و در نیم قرن اخیر نتوانستهایم در اجرای سیاستهای بهینهسازی مصرف و اجرای سیستمهای نوین آبیاری و تفکیک آب شرب از آب بهداشتی اقدامی قاطع انجام دهیم. دلایل این عدم توفیق هم متعدد است که شاخصترین آن فرهنگ نادرست مصرف و مالکیت خرد در اراضی کشاورزی و عدم حمایت تسهیلاتی از طرحهای نوین آبیاری در بخش کشاورزی و تجهیزات موردنیاز آن است.
لازم به ذکر است که روش آبیاری سفالی یا کوزهای که روشی زیرسطحی به شمار میرود طبق یافتهها تا 50درصد صرفهجویی در مصرف آب را به دنبال دارد که مزیتی قابل تأمل است.
از دیگر سو با نقد منصفانه و کارشناسی طرحهای خودکفایی محصولات کشاورزی شاهد لغزشهایی در این بخش هستیم که علت آن اقلیم خاص ایران و عدم توجیه کلان اقتصادی پیادهسازی چنین طرحی بهخصوص در برخی از محصولات بوده است. اما متاسفانه با اجرای طرح خودکفایی در برخی از محصولات کشاورزی علاوه بر تخریب خاک و استفاده غیرمجاز از سموم، منابع آبی کشور نیز در معرض تهدید قرار گرفت. با این حال امید است که عزم جدی دولت برای تحول بخش کشاورزی کشور فصل نوینی را در نظام بهرهوری و بهرهبرداری بگشاید.