شهروند| 3روز از مرگ مظفر میگذرد. مرد میوهفروشی که پس از درگیری با ماموران سد معبر شهرداری قم به طرز مشکوکی جان سپرد. هنوز علت دقیق مرگ این دستفروش اعلام نشده و تقصیر ماموران شهرداری در بروز این حادثه مشخص نیست، اما حالا زهرا زن جوان او باید به تنهایی مبینا و متین و میثم را بزرگ کند. بدون مظفر که 2سالی از دستفروشیاش میگذشت. درگیری ماموران شهرداری با مظفر لحظاتی قبل از مرگ او، باعث شده تا آشنایان و کسبه آن محل، ماموران سد معبر شهرداری را مقصر این حادثه بدانند، اما مسئولان شهرداری قم دخالت ماموران سد معبر را در مرگ این میوهفروش رد میکنند و مدعیاند که این دستفروش دوساعت بعد از حضور ماموران سد معبر شهرداری و درگیری با آنها حالش بد شده و در اثر برخورد سر با جدول جان باخته است، اما شهروندان قم روایت خودشان از حادثه را قبول دارند و همچنان به برخورد ماموران سد معبر شهرداری با دستفروشان این شهر معترضاند. اعتراضاتی که به گفته محمود مسگری عضو شورای اسلامی شهر قم به ذهنیت منفی مردم از شغل مامور سد معبر، برمیگردد و همین مسأله باعث شده تا افراد تحصیلکرده تمایلی به حضور در این شغل نداشته باشند. این نماینده شورای شهر قم با اشاره تلویحی به برخوردهای نامناسب ماموران سد معبر شهرداری قم با دستفروشان در معابر عمومی شهر درباره مرگ مشکوک این دستفروش به ایسنا گفت: «بارها فیلم درگیری میان میوهفروش و ماموران را مشاهده کردیم و در ارزیابیها و نظر قطعی مشخص شد مرگ این میوهفروش عمدی نبوده است. در این راستا برای جلوگیری از درگیری علاوه بر بکارگیری نیروهای زبده و توانمند باید پشتوانههای قانونی نیز در برخورد با سد معبر اتخاذ شود.» او ریشه و علت این حوادث را در نبود آموزشهای لازم برای ماموران سد معبر شهرداری عنوان کرد و دراینباره گفت: «آموزش و کارآمدی و اخلاقمداری از ارکان مهم در جذب ماموران سد معبر است تا بتوان این معضل را به خوبی مدیریت کرد. شهرداری باید متناسب با نیاز فعلی به تربیت و آموزش ماموران سد معبر بپردازد تا علاوه بر روشهای استاندارد با استفاده از اخلاق و سعهصدر بتوانند این مشکلات را مدیریت کنند. در این راستا باید افرادی در برخورد با عاملان سد معبر انتخاب شوند که با استفاده روشهای اخلاقی و کارآمدی با این معضل برخورد کنند.»
حمیدرضا عابدی خرسند، مدیرکل روابط عمومی شهرداری قم نیز دراینباره گفته بود: «ماموران ما هیچ دخالتی در مرگ این فرد نداشتند. حتی در فیلمها هم کاملا مشخص است که هیچیک از ماموران زد وخوردی با راننده وانت ندارند و تنها به خاطر انجام وظیفه به او تذکر معمولی دادند.» با این وجود پرونده قضائی درخصوص مرگ این دستفروش تشکیل شده و 5نفر از ماموران سد معبر به دادسرا احضار شدهاند، هرچند دادستان قم براساس مستندات و اظهارات شاهدان موضوع قتل عمد در این حادثه را رد کرده است.
با این همه خانواده مظفر همچنان ماموران شهرداری را در مرگ او مقصر میدانند. آنها مدعیاند که ماموران سد معبر قصد توقیف وانت او را داشتند که پس از درگیری و ضرب و شتم مظفر از سوی ماموران سد معبر او تعادلش را از دست میدهد و سرش به جدول کنار خیابان برخورد و قبل از رسیدن آمبولانس فوت میکند. اینها را محمد عباسی شوهرخواهر مظفر به «شهروند» میگوید. او در صحبتهایش به جزییات جدیدی از این حادثه اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
شما درحالی از درگیری ماموران با مظفر صحبت میکنید که مسئولان شهرداری هرگونه ضرب و شتم توسط مامورهایشان را تکذیب میکنند.
شهرداری میخواهد از مرگ مظفر شانه خالی کند. درحالی که همه کسبه و اهالی محل آنجا حضور داشتند. همه میگویند ماموران همان ابتدا سراغ خودرو مظفر رفتند. چندبار هم با او درگیر شدند. یکی از ماموران گلوی او را گرفته بود و محکم فشار میداد و با مشت به سر او ضربه میزد. بعد مردم دخالت میکنند و درگیری فیزیکی موقتا تمام میشود. یکی از آنها داخل وانت او مینشیند و منتظر جرثقیل میشوند تا خودروی او را به پارکینگ ببرند. مظفر از آنها خواهش کرد اما ماموران اصرار داشتند که خودرو به پارکینگ منتقل شود. حتی مادرش و پدرش هم وساطت کردند، مردم هم جمع شده بودند و از ماموران درخواست کردند تا منصرف شوند. مظفر هم وقتی سماجت ماموران را میبیند، از آنها میخواهد تا بارش را از عقب وانت بردارد. ظاهرا آنها اجازه این کار را به او میدهند. او هم مشغول خارجکردن انگورها از وانت میشود که دوباره با ماموران درگیر میشود و سرش به کنار جدول برخورد و همانجا فوت میکند. وقتی آمبولانس رسید، جنازه او را برد.
ولی مسئولان شهرداری هرگونه درگیری با مظفر را رد میکنند و میگویند که او 2ساعت پس از حضور ماموران سرش به جدول خورده و در بیمارستان فوت میکند.
در این مدت حرفهای نادرست زیادی مطرح شده است. همه اینها دروغ است. آقای شهردار در مصاحبهای اعلام کرده، ما منتظر مراسم تشییعجنازه این دستفروش هستیم تا با حضور در این مراسم با آنها همدردی کنیم. ما مظفر را به خاک سپردیم، اما حتی یک کارمند شهرداری هم در مراسم شرکت نکرد. در این مدت یکنفر از شهرداری هم سراغی از این خانواده نگرفت. ما از شهرداری قم گلهمندیم. صداوسیمای قم حدود 40 دقیقه، برنامه از منزل پسرعمویم تهیه کرد، اما یک ثانیه آن را هم پخش نکرد. تنها صحبتی که درخصوص این حادثه از صداوسیما مطرح شد، حرفهای شهرداری بود. اما واقعیت این است که مظفر به علت درگیری با ماموران سد معبر شهرداری کشته شد.
پس شما از شهرداری شکایت دارید؟
ما در دادسرا شکایتمان را مطرح کردیم. از آن 5 ماموری که آن روز جلوی درِ خانه مظفر این حادثه را رقم زدند. بهخصوص از آن کسی که گردن او را گرفته بود و با مشت به او ضربه میزد.
برای این ادعاها مدرکی هم دارید؟
بله فیلم، عکس و کلی شاهد داریم. همه کسبه بلوار شاهد قم شاهد همه این اتفاقات هستند.
بیمارستان علت مرگ را اعلام کرد؟
نه به ما چیزی اعلام نشده است.
پزشکی قانونی هم اعلام کرده؛ آثاری از ضرب و جرح روی بدن مظفر دیده نشده است و احتمالا او به علت سکته قلبی فوت کرده باشد؟
مظفر سالم بود چند ماه پیش برای بیمه کشاورزی چکاپ کامل شد، او هیچ مشکل قلبی نداشت.
مظفر کشاورز بود؟
نه او وقتی بچه بود، همراه خانواده از هشترود به قم مهاجرت کردند، اما مقداری زمین کشاورزی در هشترود داشتند و به همین دلیل بیمه کشاورزی شدند.
او قبل از دستفروشی چکار میکرد؟
مظفر دوسالی بود که با وانتش میوه میفروخت. جلوی خانه خودش. او مستأجر بود، قبل از این هم سیمکشی و کاشیکاری میکرد. وضع مالی خوبی نداشت، اما کار میکرد تا شرمنده زن و بچهاش نباشد.
چند تا بچه دارد؟
یک دختر و دو پسر. بچه بزرگش مبینا 10سال دارد. متین 7ساله است و میثم تازه 3سالش تمام شده. حالا زهرا باید به تنهایی این سه بچه را بزرگ کند. آنها 15سال بود که با هم ازدواج کرده بودند، این خانواده حامی و نانآور اصلی خودش را از دست داده و مظفر هم چیزی برای آنها باقی نگذاشته است. اصلا او به جز همان وانت و باری میوهای که هر روز صبح قبل از طلوع آفتاب از میدان بارفروشها میخرید، چیز دیگری از مال دنیا نداشت که بخواهد بعد از مرگش برای زن و سه فرزندش باقی بگذارد.
مرگ پیمانکار پس از اختلاف با شهرداری قم
پیمانکاری که روز شنبه در حیاط شهرداری قم با بنزین اقدام به خودسوزی کرده بود، به دلیل سوختگی شدید در بیمارستان موسی کاظم(ع) جان سپارد.
هرچند در ابتدا علت حادثه وصولنشدن طلب چندماه این پیمانکار از شهرداری قم عنوان شد، اما روز گذشته یکی از اعضای شورای شهر قم علت این حادثه را نه طلب مالی پیمانکار از شهرداری بلکه تأییدنشدن پروژه انجامشده این پیمانکار از سوی ناظر عنوان کرد. محمود مسگری عضو شورای اسلامی شهر قم درباره جزییات این حادثه گفت: «علت خودسوزی پیمانکاری که روز شنبه در شهرداری یکی از مناطق قم اقدام به خودسوزی کرده بود، به اشتباه طلب مالی او از شهرداری اعلام شده بود، درحالی که مشکل این پیمانکار تأییدنشدن پروژهاش توسط ناظر بوده و او با توجه به مشکلات مالی که داشته، درخواست تأیید پروژه را از شهرداری داشته است، اما در هر پروژهای ناظر باید آن را به تأیید برساند. اگر هر کس بخواهد با فشار روانی این تأیید را اخذ کند، دیگر پروژهها با کیفیت انجام نمیشود، در صورتی که اگر ناظر بدون توجه به کیفیت و استانداردها آن را تأیید کند، باید پاسخگو باشد.»