فریده غیرت حقوقدان
اگر بخواهیم مسأله خشونت عیله زنان را ریشهیابی کنیم، باید نگرشی را بررسی کنیم که در سنتهای ما همیشه نسبت به زنان وجود داشته است. جامعه ما یک جامعه سنتی است و همان اندازه که در خیلی از موارد مرد، حامی زن بوده و آن را ناموس خود میداند و از آن محافظت میکند، همان اندازه خود را دارای این امتیاز میداند که در مسائل مربوط به زنان ورود کند و تصمیمگیرنده باشد. این دیدگاه و تصمیمگیری دقیقا به دیدگاهی برمیگردد که همواره مرد را برتر از زن دانسته است درحالیکه زنان به اندازه مردان حق دارند در زندگی خود تصمیمگیرنده باشند و با عقل و شعوری که دارند تصمیم بگیرند چه راهی را برای زندگی خود انتخاب کنند. اگر زنی در زندگی هر مسیری را انتخاب میکند خود تصمیمگیرنده است و کسی غیر از او وظیفه ندارد تا برای او تصمیم بگیرد. متاسفانه در جامعه ما هر از چندگاهی مسائلی مطرح میشود که در جامعه بروز چنین خشونتهایی را تشدید میکند. درصورتیکه با گذر هرسال باید این بیمهریها نسبت به زنان سرزمینمان کمتر شود و یک روز پایان گیرد. مثلا درمورد مسأله پوشش وقتی دیدگاههای افراطی بیان میشود، چنین تنشهایی شدت میگیرد و عدهای ظاهربین از چنین مسائلی سوءاستفاده میکنند. در کنار چنین اتفاقهایی برخی قوانین هم در جامعه وجود دارد که این قدرت را بیشتر به مردان القا میکند. بهخصوص درمورد قوانین خانواده این حس ریاست و تملک شدت میگیرد و مرد را قدرتمندتر از زن نشان میدهد. مردان در هر دورهای این حق را داشتند که با تحکم و زور، برتری بیشتر خود را نشان دهند. اما هیچ کجای اسلام و اخلاق چنین تحکمی را تأیید نمیکند و برعکس مخالف آن است. درمورد مسأله اخیر و اتفاقی که درمورد اسیدپاشیهای اصفهان رخ داد که نمونه بارز خشونت عیله زنان است باید گفت، اگر چنین اقداماتی با برنامهریزی قبلی نبوده و تنها یک فرد بیمار این کار را انجام داده باید ریشههای آن به صورت جدی بررسی شود. متاسفانه در این قضیه و درمورد بیماران روانی که در جامعه وجود دارند این زنان هستند که در معرض آسیب قرار میگیرند. در تمام دنیا و البته در برخی جوامع همچنان زنان و کودکان قشر آسیبپذیر جامعه هستند که اکثر جنایتها، قتلهای زنجیرهای و تجاوزها در حق زنان و کودکان صورت میگیرد و این واقعیت در تمام دنیا وجود دارد که مردها که اکثرا مسبب چنین قضایایی هستند باز هم فکر میکنند راحتتر و سریعتر میتوانند به زنان آسیب برسانند. حتی در پیشرفتهترین جوامع هم زنان تاثیرپذیرتر و آسیبپذیرتر هستند و برای همین هم در حق آنها همیشه اجحاف شده است.
نکته بعدی که باید به آن توجه کرد این است که دنیا به سمتی پیش میرود که هر روز خشونتها بیشتر میشود. در آمریکا هم یک فرد روانی سلاح دست میگیرد و به یک دبیرستان حمله میکند و تعداد زیادی را میکشد. اما آنچه که امروز جامعه ما نسبت به آن احساس نگرانی میکند این است که گاهی این خشونتها به نام سنت اجرا میشود. اینکه هرکسی به خود اجازه میدهد درمورد هر مسالهای به اعمال مجرمانه دست بزند و آزادی را به هر طریقی زیر سوال ببرد. در صورتیکه در یک جامعه قانون باید بهحدی قدرتمند باشد که افراد هر چقدر هم که روانپریش هستند، جرأت نداشته باشند تا چنین اقداماتی انجام دهند. با نزدیک شدن ماه محرم فرصت مناسبی پیش میآید برای اینکه روحانیون از این فرصت استفاده کرده و در تکایا و حسینیهها مردم را به سمت اعتدال و دوری از هرگونه افراطیگری تشویق کنند. اگر مشخص شود که چنین تحریکات در جامعه ریشه در تفکرات افراطیگری دارد دیگر نمیتوان امنیت از دست رفته را به جامعه بازگرداند. به همین دلیل هم باید با نهایت جدیت این موضوع پیگیری شود و حتی با حواشی این قضیه مثل پاشیدن آب روی دختران برای ایجاد رعب و وحشت هم جدی برخورد شود و مجازات در نظر گرفته شود تا کسانی که برای شوخی و تفریح خود با روح و روان دختران ما چنین بازیهایی که خارج از هرگونه اخلاقیات است انجام میدهند، جرأت عرضاندام نداشته باشند. با خشونت در هر زمینهای بهخصوص آنجا که ترس و واهمه عمومی ایجاد میکند، نیاز است به صورت جدی برخورد شود تا شاهد چنین بیاخلاقیهایی در جامعه نباشیم.